یِاهو مارکت

فروشگاه یاهو

یِاهو مارکت

فروشگاه یاهو

بررسی اثربخشی مشاوره گروهی عقلانی-عاطفی-رفتاری بر افزایش عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر شهر بندرعباس

بررسی اثربخشی مشاوره گروهی عقلانی-عاطفی-رفتاری بر افزایش عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر شهر بندرعباس

بررسی اثربخشی مشاوره گروهی عقلانی-عاطفی-رفتاری بر افزایش عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر شهر بندرعباس

چکیده:

 هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مشاوره گروهی عقلانی-عاطفی-رفتاری بر افزایش عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر شهر بندرعباس می باشد. بدین منظور، 32 نفر از دختران به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری، طی 8 جلسه هفتگی در شهر بندرعباس انجام شد. پرسشنامه عزت نفس در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. و در نهایت داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات عزت نفس در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون، افزایش معناداری پیدا کرده است(001/.=p). هم چنین نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات خرده مقیاس های عزت نفس خود، عزت نفس اجتماعی، عزت نفس تحصیلی و عزت نفس خانوادگی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون، افزایش معناداری پیدا کرده است(001/.=p). همچنین نتایج تحلیل کوارانس نشان داد که میانگین نمرات، پیشرفت تحصیلی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری پیدا نکرده است.

 واژه های کلیدی: مشاوره گروهی به شیوه عقلانی-عاطفی-رفتاری، عزت نفس، پیشرفت تحصیلی.

 1-1 مقدمه :

 بیتردیدیکیازهدفهایمهمآموزشوپرورشپرداختنبهجنبهیشناختیشخصیتفراگیرانوکمکبهآن هاجهتپیشرفتتحصیلیدردروسمختلفاست. به عبارت دیگر، افزایشسطحعملکردتحصیلیدانش آموزانیکیازهدف هایعمدهینظام هایآموزشیمی باشد؛ برایناساس،درپژوهش هایانجامشدهدرحوزهیروان شناسیتربیتی،متغیرهایشناختیمرتبطباپیشرفتتحصیلی،مثلهوشوتوانایی،بهطورگسترده ایموردمطالعهقرارگرفتهاست )دیری[1]،استرند[2]،اسمیت[3]وفرناندز[4]، 2007). اما،درتقابلباباورهای معمول،هوشوتواناییتنهاتعیینکنندههایموفقیتتحصیلینیستند )دوک[5] و مستر[6]،2009).پژوهش هانشاندادهاندکهروش های مشاوره گروهینیزبر،پیشرفتتحصیلی دانش آموزانتأثیرگذارند.

ازدیگرسو،ازلحاظتاریخیپژوهش هایروانشناختیبرجنبههایبیمارنگروآسیبشناسانهمتمرکزبودهاست )اکینلیتل[7]،لیتلودلیگاتی[8]، 2004). رویکردهایپژوهشی، جدیدباالهامازروان شناسیمثبتنگرتأکیدخودرابرتوانمندیهاوکارکردهایبهینهیانسانقراردادهاند )هوبنر[9]،سلدو[10]،اسمیت،ومکنایت[11]؛2004سلیگمن[12]وسیکزنتمیهالی[13]، 2000). سازههاییمثلعزت نفس و پیشرفت تحصیلی متغیرهاییهستندکهدراینمیانموردپژوهشقرارگرفته اند.

دراینراستا،تلاشهایپژوهشیجهتشناساییمتغیرهایتاثیرگذاربرعزت نفس وعملکردتحصیلیبردوحوزهیگستردهیشناختیوعاطفیمتمرکزبودهاست. درحوزهیشناختی،پژوهشهایانجامگرفتهبهتاثیرنیرومندروش های مشاوره گروهیبر عزت نفس وعملکردتحصیلیاشارهکردهاند )دیریوهمکاران،2007). بهاینسبب،امروزهدرمدراسبرآموزشوتقویتمهارت هایمشاوره ایتاکیدزیادیشدهاست )کوهن[14]،2006). بااینحال،اینتمامیداستاننیست. دریکزمینهیابیاکثریتوالدیندرپاسخبهاینسوالکهدوستدارندمدرسهچهچیزهاییبهفراگیرانآموزشدهد،بهرشدویژگیهایشخصیتیوعاطفیمانندمسئولیتپذیری،شادمانی و عزت نفس بالادردانش آموزاناشارهکردهاند )کوهن،2006).

در واقع بی توجهیبه روش ها مشاوره ای ومتغیرهایعاطفی و شناختیمؤثربرعملکردتحصیلی،ازیکسو،وضعیتعاطفیفراگیرانرادچارمشکلمیسازد،ازدیگرسو،اثرمنفیبرعملکردتحصیلیآنهابرجایمیگذارد. برایناساس،امروزهدربررسیموفقیتتحصیلیدانشآموزان،عملکردتحصیلیبهعنوانیکعملکردشناختیتلقینمیشود،بلکهموفقیتدراینموضوعشاملرشدتمامیجنبههایشناختی،هیجانی،اجتماعی،رفتاریوزیستیاست )ظهرهوند،1389).

نظامآموزشیکشورایراننیز،باگنجاندنهدفهایاعتقادی،اخلاقی،اجتماعی،آموزشی،زیستی،فرهنگیوسیاسیدرهدف هایآموزشوپرورش،بررشدهمهجانبه یشخصیتفراگیرانتأکیدکردهاست )دبیرخانه شورایعالیآموزشوپرورش،1381).اینامرنشاندهنده ینقش مهم ومؤثرهریکازمتغیرهایعاطفیوانگیزشیوشناختیدرعملکردتحصیلیاست.

علاوه بر این محققان حوزه روان شناسی تربیتی، اهمیت عزت نفس دانش آموزان را به عنوان یک عامل مرتبط با هدف های آموزشی و تربیتی و نیز موضوعی مرتبط با دوره نوجوانی مورد تأکید قرار داده اند. عزت‌نفس(احترام به خود) عبارت است از احساس ارزشمندی و صلاحیت فردی که افراد در ارتباط به خودپنداره‌شان دارند. عزت نفس احساسی است که فرد درباره خود دارد و شامل میزان احترام فرد به خود و پذیرش خود می باشد(جات، اسمیت و سانتوزی[15]، 2008).

نیاز به احترام به نفس و عزت نفس به عنوان انگیزه رفتار و عملکرد انسانی قلمداد می شود و هرگونه اختلال در میزان عزت نفس می تواند عواقب جبران ناپذیری(مانند افت تحصیلی زیاد) را برای نوجوان د بر داشته باشد. در واقع همراه با زیستن در شرایط اجتماعی نیاز به احساس ارزش به نحو سالم و متعادل آن در انسان به وجود می آید و برای نگهداری سلامت و تعادل روانی و حتی تکامل وجودی نوجوان بسیار ضروری است(حیدری،1384).

یکی دیگر از محورهای مهم در پژوهش حاضر که به عنوان عامل تأثیرگذار و مرتبط با عملکرد تحصیلی و عزت نفس دانش آموزان مورد توجه قرار گرفته است، اهمیت جلسات مشاوره گروهی دانش آموزان می باشد. به طور کلی روش های برخورد با مشکلات عاطفی متنوع است و از روان کاوی تا رفتارگرایی را شامل می شود. یکی از روش های موفق در درمان مشکلات عاطفی، شناخت درمانی است.شناخت درمانی انواع متفاوتی دارد و یکی از انواع آن روش عقلانی- عاطفی- رفتاری([16]REBT) الیس است(ثورب و السون[17]،1990).الیس اختلال های عاطفی را نتیجه ی طرز تفکر غیر منطقی و غیر عقلانی می داند. به نظر او افکار و عواطف،کنش های متفاوت و جداگانه ای نیستن. از این رو تا زمانی که تفکر غیرمنطقی ادامه دارد، اختلال های عاطفی نیز به قوت خود باقی خواهند بود(احمدی و فولادگر،1381).

به عقیده الیس هنگامی که افراد به طور غیرمنطقی فکر می کنند به هر حال مشکلاتی در توانایی آن ها برای زندگی بهتر روی می دهد. وی معتقد است که تغییر رفتار براساس تغییر در افکار است، لذا وی مشاوره گروهی به شیوه عقلانی-عاطفی- رفتاری را در درمان اختلال های عاطفی از جمله عزت نفس پایین توصیه می نماید(احمدی و فولادگر،1381).

به طور کلی تجربه در مشاوره گروهی با دانش آموزان نشان داده است که این شیوه از جذابیت خاصی برای آنان برخوردار است و باعث انگیزش بیشتر شرکت کنندگان، هزینه و وقت کمتر می شود.درشیوه گروهی مقاومت اعضا زودتر شکسته می شود، آن گاه عقاید خود را به راحتی بیان می کنند و با بازخوردی که از سایرین دریافت می کنند، به اصلاح رفتار خود می پردازند. همین تجربه ی گروهی باعث افزایش عزت نفس و در نهایت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود(احمدی و فولادگر،1381).

بنابراین، برگزاری جلسات مشاوره گروهی به شیوه عقلانی-عاطفی-رفتاری که ارتباط تنگاتنگی با تقویت عزت نفس و میزان موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارد امری ضروری می باشد.

1-2 بیان مسأله :

دورهنوجوانیمرحلهمهموبرجستهرشدوتکاملاجتماعیوروانیفردبهشمارمیرود. درایندورهنیازبهتعادلهیجانیوعاطفی،درکارزشوجودیخویشتن،کسبمهارتهایاجتماعیلازمدردوستیابی،شناختزندگیسالمومؤثروچگونگیبرخورداریازآنمهمتریننیازهاینوجوانمیباشد.بنابراین،کمکبهنوجواناندررشدوگسترشمهارتهایاجتماعیموردنیازبرایزندگیمؤثروسازندهدرجامعهضروریبهنظرمیرسد.همچنینایندوره،بهسبببروزمسائلیخاص،میتواندبانوعیسردرگمیهمراهباکاهش عزتنفس[18] ، خودکمبینیوخودپندارهمنفیهمراهبااحساسخشموپرخاشگریهمراهباشدکهسبب کاهشفعالیتهایطبیعیوتعاملاتاجتماعیمیشود(اژه ای، 2004).

عزتنفسازمهمترینعواملدررشدمطلوبشخصیتکودکانونوجواناناست.برخورداریازارادهقوی،قدرتتصمیمگیریوابتکار،خلاقیت،سلامتفکروبهداشتروانارتباطمستقیمیباعزتنفسدارند. عزتنفسحالتیاستکهفردخودرابهعنوانفردیشایستهدرنظرگرفتهوبهگونهایموفقیتآمیزباچالشهایاولیهزندگیروبرومیشودوارزششادبودنرادارد.عزتنفسازدیدگاهکوپراسمیت[19]عبارتازارزشیابیفرددربارهیخودویاقضاوتهایدربارهیارزشخوداست.بینعزتنفسوتصورفردازتواناییخودارتباطمتقابلوجوددارد،بهگونهایکهاگرمیزانعزتنفسکاهشیابداحساسضعفوناتوانیدرفردبوجودآمده،باافزایشمیزانعزتنفس،احساستوانمندیوارزشمندیدرفرداحیاءمیشود(براندن[20]، 1998).

یکیازدلایلمهمتوجهپژوهشگرانبهمفهومعزتنفس،تأثیربالقوهآنبرسلامتاست. بهطوریکهفرنچ و وارگو[21] ازعزتنفسبهعنوانیکسپرفرهنگیدرمقابلاضطرابنام میبرند (بیابانگرد، 2005).

هم چنین عزت نفس سازه ی شخصیتی است که نقش مثبت و سازنده ای در دوره ی نوجوانی دارد. عزت نفس عموما یک مولفه ی ارزیابی کننده از خودپنداره[22] و معرف گستره ای از خود است که شامل جنبه های شناختی، رفتاری و عاطفی است. در حالی که این سازه اغلب برای اشاره به مفهوم کلی ارزش شخصی استفاده می شود، مفاهیم دیگری مانند اعتماد به نفس تلویحا به عنوان یک مفهوم عزت نفس در بیشتر حیطه های خاص مورد استفاده قرار می گیرد. هم چنین ، به طور وسیع فرض می شود که عزت نفس به عنوان یک صفت عمل می کند. یعنی در طول زمان در افراد ثابت است. با این وجود، این اصطلاح یک سازه ی رایج است که در حیطه های مختلف روانشناسی از جمله شخصیت، رفتاری، شناختی، و مفاهیم بالینی به کار می رود(رجبی و بهلول، 1386).

دراینزمینه،نظریه یخودپندارهبیانمیکندکهعزتنفسکلیواختصاصی یکساننیستندونمیتوانیکیراازدیگریاستنباطنمود. براینمونه،عزتنفسکلییکمؤلفةعاطفیاستکهبابهزیستیروانشناختیدرارتباطاست،ولیعزتنفساختصاصییکمؤلفةشناختیاستوباپیامدرفتاریرابطهدارد(پالمنوآلایک[23]،2000). لذابهمفهومدقیقکلمه،عزتنفسعبارتازمیزانارزشیاستکهافرادبرایخویشتنقائلهستند. همچنینسطحبالایعزتنفسبیانگرارزیابیمثبتازخوداستوبرعکس. بهعبارتدیگر،عزتنفسیکادراکاستونهیکواقعیت (رجبیوبهلول، 1386).

درارتباطباتأثیردرمان هایروانشناختیبرعزتنفس،پژوهش هانتایجگوناگونیرانشاندادهاند؛بهطورمثال، ماریانی[24](1979)، نشان داد که درمان عقلانی- عاطفی در طی ده جلسه که بر روی دانش آموزان دبیرستانی انجام گرفت باعث افزایش عزت نفس آن ها شد. اما از سوی دیگر، بعضی پژوهش ها تاثیر این روش را نشان نداده اند، به طور مثال تری دیانا[25](1995) و یوت آرمند[26](1996)، نشان دادند آموزش مشاوره گروهی تاثیری بر بهبودی اعتماد به نفس ندارد .

در داخل کشور نیز نتایجمطالعهخداییروی40نفرازدانشآموزاندخترسالاولمتوسطهشهرستانایلامنشاندادکهمشاورهگروهیباعثافزایشسلامتعمومیوعزتنفسکلیدانشآموزان دخترگروهآزمایششدهاست(جان بزرگی و نوری، 2006). مظاهریو باغبان و فاتحی زاده(2006)،در بررسیخودکهبرروی30 نفرازدانشجویانخوابگاهدرسهگروه(دوگروهآزمایشیویکگروهگواه)بهمدت8جلسهانجامدادند،بهایننتیجهرسیدندکهآموزششناختی–رفتارینسبتبهآموزشرفتاریبهطورمعنیداریبرافزایشعزت نفسمؤثرتربودهاست.

از نظر برنارد[27] و دیگران(1989)،درمان عقلانی – عاطفی (RET) به وجود آمده توسط آلبرت الیس )1989)، یکی از جامع ترین و یکپارچه ترین مکاتب روان درمانی جهت شناسایی و کاهش باورهای غیر منطقی و باورهای الزام آور در زمینه انتخاب همسر است. رفتاردرمانی عقلانی- عاطفی از این نظر که بر تفکر، قضاوت، تصمیم گیری، تجزیه و تحلیل و عمل کردن تأکید میکند، با درمان هایی که به سمت شناخت و رفتار گرایش دارند، مشترکات زیادی دارد. فرض اساسی رفتاردرمانی عقلانی – عاطفی این است که افراد با نحوه ای که رویدادها و موقعیت ها را تعبیر می کنند، در مشکلات روان شناختی خود و نشانه های خاص دخالت زیادی دارند(قربانی، 1389). این درمان بر این فرض استوار است که شناخت ها، هیجان ها و رفتارها به نحو چشم گیری بر یکدیگر تأثیر داشته و رابطه ی علت و معلولی متقابل دارند. رفتار درمانی عقلانی – عاطفی همواره بر این سه وجه و تعامل های آن ها تأکید دارد. بنابراین ، می توان آن را رویکردی تعاملی دانست(کوری، 2002، ترجمه سید محمدی، 1385).

براساس درمان عقلانی – عاطفی، علل واقعی اختلالات بشری در دو ویژگی منحصر به فردانسان نهفته است :

الف) رغبت عمومی به کج فکر کردن، احساسات نادرست از خود نشان دادن و بد عمل کردن.

ب) گرایش های خاص فرد به رفتارهایی که موجب شکست او می شوند.

الیس بر این باور است که اضطراب و اختلالات عاطفی نتیجه طرز تفکر غیرمنطقی و غیرعقلانی است. به نظر او، افکار و عواطف، کنش های متفاوت و جداگانه ای نیستند. از این رو تا زمانی که تفکر غیرعقلانی ادامه دارد، اختلالات عاطفی نیز به قوت خود باقی خواهد بود. به نظر الیس، افرادی که خود را اسیر و گرفتار افکار غیر عقلانی خویش می کنند، احتمالاً خود را در حالت احساس خشم، مقاومت، خصومت، دفاع، گناه، اضطراب، بی ثمری، سستی و رخوت مفرط، عدم کنترل، و غمگینی قرار می دهند. انسان به وسیله ی اشیای خارجی مضطرب و برآشفته نمی شود، بلکه دیدگاه و تصوری که او از اشیاء دارد، موجب نگرانی و اضطرابش می شوند. تمام مشکلات عاطفی افراد از تفکرات جادویی و موهوم آن ها سرچشمه می گیرد که از نظر تجربه معتبر نیستند(گردی، 1382)

متغیر دیگری که تحت تاثیر عزت نفس پایین در دانش آموزان است پیشرفت تحصیلی می باشد. از آنجایی که پیش بینی پیشرفت تحصیلی از نقطه نظر علمی و کاربردی دارای اهمیت فراوان است. پیشرفت تحصیلی یکی از عوامل مقبولیت در کلاس درس است. همچنین به دست آوردن یک شغل و درجات آن دارای اهمیت است. اهمیت پیشرفت تحصیلی از بعد دیگری نیز قابل تأمل است. از آن جا که هر نظام تربیتی به جهت حصول بهترین شرایط و نتایج و رفع کمبودها و موانع در سراسر فرایندهای آموزشی و پرورشی و استفاده بهینه از دروندادها، همواره مورد ارزیابی متخصصان قرار می گیرد(مهرافروز و شهرآرای،1381). بنابراین، با توجه به این که دانش آموزان با عزت نفس پایین دارای پیشرفت تحصیلی پایینی هستند بنابراین، می توان اثربخشی مشاوره گروهی عقلانی-عاطفی-رفتاری را بر میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد سنجش قرار داد.

باتوجهبهاهمیتدوراننوجوانیوتأثیرآندرزندگیافراد،هرگونهآموزشدرخصوصنحوة تعاملصحیحبامحیطاطراف،بهنوجوانکمکمی کندتاازایندورةپرتلاطم،بهسلامتبگذردوخودرابرایورودبهمرحلةدیگرزندگیآمادهنمایددخترانبهلحاظعاطفینسبتبهپسرانحساس ترهستندودربرابرشرایطدشوارزندگیممکناستشکننده ترباشند. ازاینروجلساتمشاورةگروهیبراساستقویتعزتنفسوارائة راهبردهاییدرخصوصارتقاءسلامتعمومیمی تواندبهویژهدرسازگاریوبرخوردمناسبآن هاباشرایطبحرانیآموزشگاهیوخانوادگیمؤثرباشد(مهرافروز و شهرآرای،1381).

جلساتمشاورةگروهیباتأکیدبرروشدرمانعقلانی- عاطفی–رفتاریالیسباعثمیشود:نوجواناندخترباتفکرات،نگرش هاوباورهایغیرمنطقیخویشآشناشوند،انتظاراتخودرادرگروهمطرحنمایند،افزایشتعاملاتمثبتدرگروهراتجربهکنندومهارت هایبینفردیرایادبگیرند و در مدارس نیز پیشرفت تحصیلی لازم را داشته باشند.ارائهوآموزشاینمهارتهاموجبخواهدشدکهدرنهایتآن هابتوانندبرمشکلاتخویشغلبهنمایند. با توجه به اهمیت عزت نفس و پیشرفت تحصیلی به خصوص با توجه به مهاجر پذیر بودن شهر بندرعباس ممکن است دانش آموزان از قومیت های مختلف با یکدیگر در تماس قرار بگیرند و عزت نفس آن ها و متعاقب آن پیشرفت تحصیلی آن ها متزلزل شود. بنابراین، محقق در این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا مشاوره گروهی به شیوه ی عقلانی – عاطفی بر تقویت و افزایش عزت نفس و بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی موثر است؟

1-3 اهمیت و ضرورت انجام پژوهش:

 - عزت نفس دانش‎آموزان و بررسی عوامل تأثیر‎گذار بر آن، موضوع مهمی است که بخش عمده‎ای از پژوهش‎های علوم تربیتی و روان شناسی را به خود اختصاص داده است. به طوری که عزت نفس بالا، نقش مهمی در کسب فرصت‌های شغلی و ساختن زندگی آینده‌ی دانش‌آموزان دارد. بنابراین، پرداختن به موضوع عزت نفس دانش آموزان که از عوامل مؤثر در عملکرد مناسب دانش آموزان است دارای اهمیت فراوان می باشد.

- ناکامی دانش آموزان در درس ها و عدم احساس مسئولیت در دانش آموزان ضعیف، ترک تحصیل به میزان وسیعی تحت تاثیر اعتماد و اطمینان پایین آن ها نسبت به توانایی های خود در امر تحصیل است. کاهش نمره دروس مختلف به میزان اعتقاد دانش آموزانی که نتوانند در مدرسه آن درس را خوب یاد بگیرند و یا تمایل به یادگیری آن دروس نداشته باشند، بستگی مستقیم دارد. بنابراین، تلاش برای افزایش عزت نفس در دانش آموزان می تواند عاملی اساسی در بهبود پیشرفت تحصیلی آن ها باشد که این امر دلالت بر اهمیت انجام این موضوع دارد.

- باورهای مربوط به خودکارآمدی و توانمندی را دانش آموزان بیشتر در محیط مدرسه در ارتباط با معلمان و مربیان و همسالان پرورش می دهند لذا برای ایجاد عزت نفس مثبت در دانش آموزان می توان از نتایج این تحقیق جهت آموزش به معلمان و مربیان در حیطه تربیت دانش آموزان اقدام نمود. تا با بکارگیری روش الیسی در مدارس، باورهای نامعقول مربوط به خودشان را کنار بگذارند و در کنار آن باورها و عقاید مثبت تری را در خودشان پرورش دهند.

- با توجه به این که عزت نفس در چگونگی کیفیت اعمال و رفتار افراد در تمامی مراحل زندگی نقش داشته و هم چنین در بهداشت و سلامت جسمی و روانی آن ها بسیار موثر است بنابراین، پرداختن به این موضوع به خصوص در نوجوانان که در حال تکوین هویت و شخصیت می باشند دارای اهمیت بسزایی می باشد.

- این تحقیق با توجه به این که به مساله مهم آموزش در زمینه عزت نفس پایین دانش آموزان می پردازد که در عملکرد آن ها در کلیه ی مراحل زندگی به ویژه پیشرفت تحصیلی شان تاثیرگذار است؛ لذا اگر این تحقیق بتواند در رفع این مشکل کمک کند می تواند دارای اهمیت فراوان باشد.

1-4 اهداف پژوهش :

به طور کلی تحقیق حاضر با استناد به مبانی نظری موجود سعی دارد به هدف کلی و جزئی زیر رسیده و به فرضیات پژوهشی ذکر شده پاسخ دهد:

1-4-1 هدف کلی

اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس.

1-4-2 اهداف جزئی:

1- تعیین اثربخشی مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش عزت نفس دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس.

2- تعیین اثربخشی مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش خرده مقیاس عزت نفس خود، دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس.

3- تعیین اثربخشی مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش عزت نفس اجتماعی، دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس.

4- تعیین اثربخشی مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش عزت نفس خانوادگی، دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس.

5- تعیین اثربخشی مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش عزت نفس تحصیلی، دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس.

6-تعیین اثربخشی مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی در شهر بندر عباس.

1-5 سؤال های تحقیق:

1- آیا مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش عزت نفس دانش آموزان دخترمقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس موثر است؟

2- آیا مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش خرده مقیاس عزت نفس خود، دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس موثر است؟

3-آیامشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش عزت نفس اجتماعی، دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس موثر است؟

4- آیا مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش عزت نفس خانوادگی، دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس موثر است؟

5- آیا مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش عزت نفس تحصیلی، دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس موثر است؟

6-آیا مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی در شهر بندر عباس موثر است؟

1-6 فرضیه های پژوهش:

1- مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاریالیس بر افزایش عزت نفس دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس موثر است.

2-مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش خرده مقیاس عزت نفس خود، دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس موثر است.

3- مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش عزت نفس اجتماعی، دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس موثر است.

4-مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش عزت نفس خانوادگی، دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس موثر است.

5-مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش عزت نفس تحصیلی، دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس موثر است.

6-مشاوره گروهی مبنی بر نظریه ی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر افزایش پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بندر عباس مؤثر است.

1-7 تعریف واژه ها و اصطلاحات:

این نکته ضروری است که محقق، واژه ها و اصطلاحات موجود در تحقیق خود را به طور واضح و عملیاتی تعریف نماید. بسیار احتمال دارد که منظور اصلی پژوهشگر از یک واژه با استنباطی که خواننده از آن دارد متفاوت باشد (نادری و سیف نراقی، 1384).

1-7-1 تعاریف مفهومی

- مشاوره ی گروهی:

یک فرآیند دوجانبه ی انسانی و پویاست که در آن تکنیک های مشاوره در مورد افراد بهنجار به کار گرفته می شود و اعضای گروه به همراه مشاور، فعالانه به بررسی مشکلات، افکار، احساسات، نگرش ها و ارزش ها می پردازند و هدف از این کوشش تغییر نگرش ها و ارزش هاست به گونه ای که افراد بتوانند در مورد مسائل و مشکلات تکاملی خود بهتر و مؤثرتر اقدام نمایند(نوابی نژاد،1377).

- رویکرد عقلانی- عاطفی- رفتاریREBT:

این رویکرد یکی از فعال ترین و مستقیم ترین روش های درمانگری است، زیرا در این نوع درمان، فعالانه و به طور مستقیم به بیمار آموزش داده می شود و از طریق ارائه توضیحات کافی و روشن ساختن مفاهیم به او کمک می شود تا بفهمد کدام واکنش در حل مشکلات او سودمند واقع می شود. الیس معتقد است که بسیاری از ناراحتی ها و آشفتگی ها در زندگی افراد ناشی از عقاید غیرمنطقی، غیرواقعی و ناکارآمد است که آنان درباره خود دارند. به عبارت دیگر مشکلات روانی افراد نتیجه شناخت های نادرست آنان است، زیرا جهان به خودی خود نه خوب است و نه بد، بلکه طرز تفکر ما آن را خوب یا بد می کند و در نتیجه می توان گفت که هیجان های هر فرد، ناشی از شناخت های وی است( ولی زاده، 1385).

- عزتنفس:

عزت نفسازدیدگاهکوپراسمیت[28]عبارتازارزشیابیفرددربارهیخودویاقضاوتهایدربارهیارزشخوداست.بینعزتنفسوتصورفردازتواناییخودارتباطمتقابلوجوددارد،بهگونهایکهاگرمیزانعزتنفسکاهشیابداحساسضعفوناتوانیدرفردبوجودآمده،باافزایشمیزانعزتنفس،احساستوانمندیوارزشمندیدرفرداحیاءمیشود(برنارد، 1998).

- پیشرفت تحصیلی:

این اصطلاح از نظر مفهومی به مقدار یادگیری آموزشگاهی فرد که در آزمون‎های مختلف درسی سنجیده می‎شود و به شکل نمره مشخص می‎گردد اشاره دارد(سیف، 1380).

 1-7-2 تعاریف عملیاتی

- مشاوره ی گروهی:

در این تحقیق منظور از مشاوره ی گروهی اجرای جلسات گروهی با تأکید بر رویکرد عقلانی- عاطفی- رفتاری می باشد و گروه متشکل از 32 نفر از دانش آموزان دختر( 16 نفر در گروه آزمایش و 16 نفر در گروه کنترل) است که به رهبری پژوهشگر برگزار می گردد. در این جلسات تکنیک های مختلف مکتب عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس به منظور مقابله با باورهای غیرمنطقی و افزایش عزت نفس مورد استفاده قرار می گیرد.

- رویکرد عقلانی- عاطفی- رفتاری:

شیوه درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری در این پژوهش شامل8 جلسه ی مشاوره یک ساعت و نیمه به صورت گروهی است، که در مورد تعدادی از دانش آموزان دختر شهر بندرعباس اجرا شد( قربانی، 1384).

 - عزت نفس:

منظور از تعریف عملیاتی عزت نفس نمره ای است که دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی از طریق پرسشنامه کوپر اسمیت به دست می آورند.

- پیشرفت تحصیلی:

در پژوهش حاضر میزان نمره ای است که دانش آموزان در آزمون های هماهنگ پیشرفت تحصیلی که در طول سال تحصیلی در سه مرحله اجرا می گردد کسب می کنند.

 2-1 مقدمه:

این فصل در دو قسمت مورد بررسی قرار می گیرد:

قسمت اول: گستره نظری مسأله مورد پژوهش

قسمت دوم: بررسی پیشینه مطالعاتی

در قسمت اول که گستره نظری مسأله مورد پژوهش را دربرمی گیرد، پژوهشگر سعی دارد پیشینه نظری مسأله مورد پژوهش را مطرح نماید. ابتدا به توضیحاتی درباره مشاوره و مشاوره گروهی به شیوه عقلانی- عاطفی- رفتاری پرداخته می شود و در ادامه متغیر عزت نفس از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار می گیرد. سپس درقسمت دوم به بررسی پیشینه مطالعاتی پژوهش حاضر پرداخته می شود.

 2-2 گستره نظری مسأله مورد پژوهش

2- 2-1 مشاوره گروهی

2-2-1- 1 مفهوم مشاوره:

انسان از ابتدای کودکی تا سن پیری پیوسته به نقش ها و روابط تازه ای در زندگی خود وارد می شود و نقش های قدیمی را رها می کند و یا تغییر می دهد. برخورد با نقش های جدید، گاهی مشکلاتی را برای فرد ایجاد می کند و رشد او را کند و یا متوقف می سازد. مشاوره، از دیدی روان شناسانه به ساده سازی رشد شخصیت افراد کمک می کند و بین نقش های مختلف مانند نقش عضو خانواده و دانش آموز، پل می زند تا فرد بتواند رشد یابد. این پل زدن عبارت است از این که به فرد کمک شود تا مجموعه ای از رفتارهای تازه را کسب نماید و بتواند با تقاضاها و انتظارات نقش جدید سازگار گردد(احمدی، 1387). مک لیود[29]( 2003)، معتقد است مشاوره محصول شگفت انگیز قرن بیستم می باشد که فعالیتی است به نظر ساده اما بسیار پیچیده، ساده از این نظر که مشکل مراجع شنیده و درباره اش صحبت می شود اما آن چه مستلزم این شنیدن و گفتن است دانش، واکنش و فعالیت بسیار گسترده و پیچیده ای می باشد. چرا که ارتباط بین مشاور و مراجع به طور همزمان در سطوح بدنی و جسمی و از طریق زبان و با افکار و احساسات و ذهنیات شرکت کنندگان در جلسه مشاوره اتفاق می افتد(فلاحی یخدان، 1382). به طور کلی مشاوره جایگاه منحصر به فردی در میان حرفه های یاورانه دارد که نیازهای هم انسان و هم اجتماع را برآورده می سازد(احمدی، 1387). تجربه هر فردی نشان می دهد گاهی، مشکلاتی به وجود می آیند که باید حل شوند، تصمیماتی که باید گرفته شوند و راه حل های عملی که باید انتخاب و یا ترک شوند. کم تر فردی می تواند همه مشکلات را خود حل نماید و همیشه درست تصمیم بگیرد و بهترین راه حل عملی را انتخاب کند. با این حال، افراد توانایی فکر کردن و دوباره فکرکردن، تصمیم گرفتن و دوباره تصمیم گرفتن، رفتار کردن و تغییر رفتار خود را دارند. بنابراین، مشخصه یک مشاوره مؤثر این است که بتواند به افراد کمک کند تا بتوانند دوباره فکر کنند، دوباره تصمیم بگیرند و رفتار خود را تغییر دهند(شلینگ[30]، 2003، ترجمه آرین، 1385).

البته مشاوره فقط جهت حل مشکلات موجود صورت نمی گیرد بلکه مشکلات بالقوه را نیز در بر می گیرد. در واقع مشاوره، دلالت بر یک رابطه تخصصی بین یک مشاور کارآزموده و مددجویان دارد و هدف از آن کمک به مددجویان برای شناخت و تصریح نظر آن ها نسبت به فضای زندگیشان است، طوری که آن ها بتوانند دست به انتخاب های با معنا و آگاهانه در زمینه هایی بزنند که با طبیعت ذاتی آن ها هماهنگ است و در حیطه هایی قرار دارد که برای آن ها امکان انتخاب وجود دارد. بنابراین می توان گفت مشاوره، از نظر لغوی به معنی رأی و نظر دیگری را در انجام کاری خواستن می باشد(حلم سرشت و دل پیشه، 1384). این تعریف دلالت می کند بر این که مشاوره یک روند و رابطه ای است برای کمک به تصمیم گیری و زیربنای تصمیمات بهتر در زمینه هایی از قبیل یادگیری، رشد شخصیت و خودشناسی که نتیجه آن می تواند ادراک بهتر نقش و ایفای نقش مؤثرتر باشد(هرشن سن[31] و همکاران،1999، ترجمه منشی طوسی، 1374). در مشاوره چون شخص مددجوتصمیم می گیرد، لذا راه حل های مورد قبول عملی تر خواهد بود(حلم سرشت و دل پیشه، 1384).

 2-2-1-2 مفهوم مشاوره گروهی:

انسان موجودی اجتماعی است و اعمال و رفتارهای او متأثر از آداب و رسوم و قوانین اجتماعی است. انسان بدون تعلق به گروه احساس امنیت نمی کند و به تنهایی برای استفاده از طبیعت به منظور ارضای نیازهایش توان کافی ندارد(بشیری،1387). به گفته مورینو[32](2006)،:" انسان در گروه متولد می شود، در گروه کار می کند و در گروه بیمار و درمان می شود". آدلر[33] نیز علاقه اجتماعی را در انسان امری ذاتی می داند و معتقد است که انسان از بدو تولد دردرون شبکه ای از روابط پیچیده و متقابل قرار می گیرد و شکل گیری شخصیت او بر اثر همین ارتباطات متقابل است( شفیع آبادی، 1388). می توان گفت ریشه های مشاوره و روان درمانی گروهی در اعماق تاریخ بشر نهفته است. انسان از روز اول در گروه زندگی کرده است و بیش تر اعمال خود از قبیل کار و عبادت را به صورت گروهی انجام داده است. علاوه بر تأثیر عوامل خارجی و فیزیکی در گروه بر انسان، اهمیت بعد روانی آن نیز حائز ارزش فراوانی است.پس انسان به عنوان یک موجود اجتماعی محتاج به تعلق، مورد قبول واقع شدن، ارزش یافتن و مورد طلب و درخواست بودن است. اگر این نیازهای انسان برآورده نشود او بیمار می گردد و احتمالاً می میرد. به عبارت دیگر، سلامت روانی انسان بسته به روابط گروهی است و انسان از روابط خود با دیگران بهره روانی می برد( ثنایی، 1387). بنابراین، مشاوره گروهی یک تجربه اجتماعی است که در آن موانع رشد و نگرش های افراد گروه در یک محیط امن و مطمئن بررسی می شود و یک مشاور با چند مراجع در یک زمان برخورد و ارتباط دارد. اعضای گروه مشاوره در مورد خود و موضوعاتی که آنان را آشفته کرده است بحث می کنند و احساسات و افکار خود را بیان می نمایند(احمدی، 1386). مشاوره ممکن است به صورت فردی یا گروهی انجام گیرد. مشاوره گروهی راهبردی است که در آن چند نفر در یک زمان مورد مشاوره قرار می گیرند(کوری[34]،1998).

در واقع مشاوره گروهی از بازخوردهای تعاملی و روش های حمایتی در چارچوب این جا و اکنون استفاده می کند. اعضای گروه در درک ماهیت میان فردی مشکلاتشان راهنمایی می شوند و با تکیه بر منابع درونی، توانمندی های فردی و رفع موانع رشدی و کسب مهارت های فردی می توانند از پس مسائل کنونی و آینده شان بهتر برآیند، این گروه ها حمایت و تأیید لازم را برای خودافشایی صادقانه دریافت می کنند. اعضا می توانند با استفاده از دریافت پسخوراند و مقایسه درکی که از خود دارند و درکی که دیگران از آن ها دارند، اطلاعات لازم را کسب کرده و برای تغییر خود تصمیم بگیرند(کوری، 2006). به طور کلی مشاوره گروهی موقعیتی برای یادگیری است، به نظر گزدا[35](1987)، مشاوره گروهی بر رفتار و افکارآگاهانه و توجه به واقعیت ها و بر اعتماد متقابل و مراقبت و تفاهم و پذیرش مشترک تأکید دارد و معمولاً از افرادی تشکیل می شود که عادی و نرمال هستند(احمدی، 1386). معمولاً علاوه بر اهداف اصلاحی، دارای اهداف پیشگیری و آموزشی نیز هست. این گروه شامل فرآیندهای بین فردی و راهبردهای حل مسأله است که بر افکار، احساس ها و رفتارهای هشیارانه تأکید دارد. اعضای گروه اساساً افرادی با عملکرد مناسب هستند و به بازسازی عمیق شخصیت نیاز ندارند و مشکلاتشان به وظایف رشدی گستره زندگی مربوط می شود و در پی پیدا کردن شیوه هایی برای مقابله با فشارهای ناشی از بحران های محیطی هستند. این گروه با جهت گیری رشدی و با تأکید بر کشف منابع درونی، قابلیت های شخصی و برخورد بنیادی با موانعی که رشد بهینه را بازداری می کنند توصیف می شود(کوری،2006، ترجمه بهاری،1382).

هم چنین می توان گفت: مشاوره گروهی یک سلسله فعالیت های سازمان یافته و تعامل بین اعضای گروه است که در یک زمان و در یک مکان به خاطر حل مشکل معین و یا گفت و گو درباره مسایل گوناگون انجام می پذیرد که موجب می گردد فرد خود را به آن گونه که هست بپذیرد و رابطه خود را با دیگران گسترش دهد چون اعضای مشاوره گروهی علی رغم راهنمایی گروهی معمولاً دارای مشکلی هستند، از این جهت هدف مشاوره گروهی در مرحله اول متوجه حل مشکل است(شفیع آبادی، 1386). به علاوه سبب می شود مراجعان به عقاید و نظریات یکدیگر توجه کنند و بر سوابق و گذشته ها چندان تأکیدی نداشته و به مسائل مشترک بین اعضای گروه بپردازند. مراجعان احساس می کنند که رفتار آنان برای عملکرد بهتر در زندگی کافی نیست، و برای برخورد با مسائل مختلف زندگی به مهارت های بیش تری نیاز دارند. در مشاوره گروهی افراد ترغیب می شوند تا علت و چرایی رفتار خود را درک کنند و استعدادهای خود را بشناسند و آن ها را شکوفا سازند(فرانک[36]، 1973).

بنابراین هدف نهایی مشاوره گروهی تصمیم گیری متعادل و منطقی در مورد هر یک از موارد مطرح شده در گروه است(شفیع آبادی،1386).

2-2- 1-3 ارزش های مشاوره گروهی:

هدف مشاوره گروهی رسیدن به اهداف، ارضای نیازها و ایجاد تجاربی است که برای تک تک اعضای تشکیل دهنده گروه، با ارزش است. برخی از امکاناتی که مشاوره گروهی برای اعضا فراهم می کند به شرح زیر است:

1- کاوشی در زمینه مشکلات، نگرانی ها و نیازهای سازشی و تکاملی فرد که با پشتیبانی یک گروه حمایتی انجام می پذیرد. گروه می تواند یک محیط اجتماعی واقع بینانه فراهم کند، محیطی که مراجع در آن می تواند به تعامل با همتایانی بپردازد که نه فقط ممکن است مشکلات یا نگرانی های او را درک کنند، بلکه در بسیاری از موارد، در نگرانی های همسان یا مشابهی گرفتارند. مشاوره گروهی می تواند احساس امنیت لازم برای قبول خطر و تعادل خودجوش و آزادانه با اعضای گروه را فراهم کند و بدین سان با استفاده از تجارب همتایان، احتمال پرداختن به نیازهای تک تک اعضا فراهم می شود(گیبسون[37] و میشل[38]، 1995، ترجمه ثنایی، 1377).

2- مشاوره گروهی برای مراجع امکان کسب بصیرت نسبت به احساسات و رفتار خود را فراهم می کند و وقتی مراجع بر اثر تعامل با اعضای گروه مشاوره، نسبت به رفتار و احساسات خود بصیرت تازه ای پیدا کند، مفهوم خود وی نیز از این بصیرت تأثیر می پذیرد. ارزش تغییرات مثبتی که بر اثر بصیرت های ناشی از تجارب مشاوره گروهی در "مفهوم خود" پیدا می شود، با توجه به نفوذ گسترده "مفهوم خود" بر سازگاری شخصی- اجتماعی و تصمیمات تحصیلی و شغلی، ملموس و آشکار می گردد(گیبسون و میشل، 1995، ترجمه ثنایی، 1377).

3- مشاوره گروهی، فرصت برقراری روابط مثبت و طبیعی با دیگران و توانایی درک اثر رفتار خود بر دیگران را برای مراجع فراهم می آورد. هم چنین روابط شخصی اعضا در مشاوره گروهی، یک فرصت عالی و مستمر برای محک زدن روابط بین فردی و کسب مهارت در این روابط را ایجاد می کند. لذا مراجع با استفاده از فرایندهای گروهی و اثر متقابل آن ها بر یکدیگر و هم چنین از راه در میان گذاشتن تجارب خود با اعضای گروه، الگوهای رفتاری اولیه خود را تغییر می دهد و در شرایطی که مهارت های بین فردی را می طلبد، به دنبال رفتارهای تازه و مناسب تری خواهد بود (گیبسون و میشل، 1995، ترجمه ثنایی، 1377).

4- مشاوره گروهی فرصتی برای کسب مسؤولیت نسبت به خود و دیگران فراهم می کند."عضو مشاوره گروهی شدن" دلالت بر قبول مسؤولیت دارد. معمولاً با شکل گیری روابط و اهداف گروه، اکراه اولیه اعضا برای قبول مسؤولیت رفتار خود به مشارکت در گروه و گردن نهادن به انتظارات گروه ازبین می رود(گیبسون و میشل، 1995، ترجمه ثنایی، 1377).

"گروه از نظر روان شناختی اثرات ترغیب کننده رشدی دارد. در حساسیت، در توانایی کنترل احساسات، در هدایتی بودن انگیزش، نگرش در باب خود و نگرش در باب دیگران و در وابستگی متقابل تغییراتی رخ می دهد. حساسیت، بر آگاهی بیشتر از احساسات خود و احساسات و ادراک های دیگران ناظر است و آن متضمن باز بودن، اعتبار و خودانگیختگی می باشد. کنترل احساسات بر تسلط بر احساسات خود و هماهنگی بین احساسات و رفتار ناظر است. منظور از هدایتی بودن انگیزش بر مفاهیمی چون" خودشکوفایی" " خود سامانی" تعهد و راهبری" دلالت دارد، نگرش در باب خود شامل پذیرش خود، مناعت طبع، هماهنگی بین خود واقعی و خود آرمانی و اطمینان می باشد، و نگرش در باب دیگران، کاهش سلطه گرایی، پذیرش بیش تر دیگران، تأکید کاهنده بر ساختار و کنترل و تأکید فزاینده بر مدیریت مشارکتی را شامل می شود. منظور از وابستگی متقابل، شایستگی بین شخصی، کارگروهی در حل مسأله و عضو خوبی برای گروه بودن را در بر می گیرد( راجرز[39]، 2000، ترجمه ماهر، 1385).

2-2-1-4 اهدافومراحلکاردرمشاورهگروهی:

اهداف مشاوره گروهی ارتباط نزدیکی با مزایا و محدودیت های این روش دارد. در مشاوره گروهی در مقایسه با مشاوره فردی، تجربه بیشتر از نوع کنش ها و کارکرد زندگی روزمره خواهد بود. ارزش ها به وسیله اعضای گروه مطرح می شود و نظرات و اظهارات گوناگونی را در مورد راه و روش زندگی برمی انگیزد. مشاوره گروهی به اعضا کمک می کند تا :

1) خود را بشناسند و هویتشان را درک کنند.

2) به "خودپذیری" برسند.

3) بارشد "خودجهتیابی" وتوانحلمشکلات،بتواننددربرخوردهایاجتماعیموفقشوند.

4) احساساتونیازهایدیگرانرابدانندوهمدلیباآنانراتوسعهدهند.

5) باواقعیتهایموجودسازگارشوندوبتوانندآنچهراکهفکرمیکنندوبهآنمعتقدندابرازدارند.

6) اهدافمشخصوقابلوصولیرابرایخودترسیمکنندوبهسویآناهدافحرکتنمایند.

7) بارشدمهارتهای اجتماعی و ایجاد رابطه متقابل با دیگران قادر به سازگاری با مسؤولیت های شخصی و اجتماعی بشوند(احمدی،1386).

مشاوره گروهی ممکن است نقش پیشگیری داشته باشد و به افراد این فرصت را می دهد که از مهارت های خود برای پیشگیری از مشکل و تغییر محیط استفاده نمایند. برای افرادی که مشکلات جدید و حادی دارند، مشاوره گروهی می تواند به عنوان جریانی برای تغییر رفتار آنان باشد. گروه نمونه کوچکی از جامعه است و در آن جا اعضا می توانند الگوهای مختلف رفتاری را مشاهده کرده و به راه حل های مناسبی برسند(احمدی،1386).

مراحلی که در مشاوره گروهی دنبال می شود عبارت است از:

مرحله اول- اکتشاف: در این مرحله اعضای گروه، همدیگر را معرفی کرده و اهداف مورد نظر خویش را بیان می کنند و در مورد برخی از امور اساسی به توافق می رسند.

مرحله دوم- انتقال: اعضای گروه به خودابرزیمی پردازند و با انجام این کار، فشار از جانب گروه را تجربه می کنند. آنان در موقع خودابرازی، احساس خواهند کرد که چه فشارهایی از طرف گروه برای جلوگیری از این کار انجام می پذیرد.

مرحله سوم- مرحله عمل: در مرحله آخر به تدریج خودابرازی خاتمه می پذیرد و گروه اعضا را تقویت و ترغیب می کند تا رفتار خویش را تغییر دهند(احمدی،1386).

2-2-1-5 مزیت های مشاوره گروهی:

اسلاوسون[40](2003)، بعضی محاسن مشاوره گروهی را این گونه مطرح می کند:

1) جلب حمایت عاطفی از طریق تعامل گروهی

2) ایجادتخلیهعاطفی

3) کاهشاضطرابواحساسگناه

4) فراهمنمودنفرصتیبرایآزمایشجوانب مختلف واقعیت های اجتماعی

5) فراهمنمودنفرصتیبرایتغییرمفهومخوددرجهتافزایشعزتنفسوشناختتواناییهایسازندهکهاینامربهافزایشپذیرشاشخاصدیگروتحملتجاربناکامیمنجرمیگردد(بنت[41]، 1998).

6) مشاورهگروهیتقویتکنندهرشدومعطوفبهپیشگیریودرماناست. بدین معنا که مراجع توانایی عملکرد مفید در قبال جامعه را دارد اما ممکن است در زندگی خود دچار تعارض هایی شده باشد، که در این موارد مشاوره موفق امکان حل این تعارض ها را بدون آثار شخصیتی وخیم فراهم می آورد. هم چنین مشاوره گروهی جنبه رشدی دارد، چرا که به افراد گروه انگیزه ایجاد تغییراتی را می دهد که بیش از همه به نفع خود آن ها است(گیبسون ومیشل،1995).

مشاوره گروهی از نظر زمان و هزینه مقرون به صرفه است، چرا که در زمان واحد به تعداد بیش تری خدمات مشاوره ای ارائه می گردد. تعلیمات گروهی معمولاً از ضمانت اجرایی بیش تری برخوردار است چون اعضای گروه معمولاً تفاوت سنی زیادی با هم ندارند، بنابراین تصمیمات آن ها با توافق بیش تر و به دور از فشار و اجبار اتخاذ می گردد. بازخوردهای اعضا در مشاوره گروهی به مراتب بیش تر از بازخوردهای مشاوره انفرادی است. تعداد بازخوردها و افزایش روابط بین اعضا عامل مهمی در یادگیری و تغییر رفتار است و به میزان زیادی یادگیری را فزونی می بخشد. از طریق مشاوره گروهی می توان آن عده از افرادی را که به مشاوره انفرادی نیاز دارند مشخص کرد(شفیع آبادی، 1389).

2-2-1-6 سازمان دهی مشاوره گروهی:

کاپلان[42](1995)، در رابطه با ساختار تشکیلاتی گروه موارد زیر را مطرح می نماید :

اندازه گروه: مشاوره گروهی یا گروه درمانیبا گروه های کوچک مثل 3 نفر و گردهمایی بزرگ مثل 15نفر نیز موفق بوده است. با این وجود اکثر درمانگرها 8 تا 10 نفر را تعداد مناسب برای گروه می دانند. در گروه های کوچک ممکن است تعامل کافی پیدا نشود، مگر این که اعضای گروه آدم های پر حرفی بوده باشند. در گروه بزرگ نیز ممکن است تعامل بیش تر از آن باشد که اعضا یا درمانگر بتوانند پیگیری نمایند.

تعداد جلسات: اکثر درمانگران گروهی جلسات هفتگی ترتیب می دهند. تداوم جلسات حائز اهمیت است. در بعضی موارد گروه، هفته ای دو بار تشکیل می شود.

طول جلسات: به طور کلی جلسات گروه، یک تا دو ساعت و به طور متوسط یک و نیم ساعت طول می کشد. با این وجود زمان انتخاب شده باید ثابت باشد.

گروه های همگون و ناهمگون: اکثر درمانگرها معتقدند که باید گروه ناهمگون باشد تا حداکثر تعامل صورت گیرد. بنابراین گروه باید از اعضای طبقات تشخیصی مختلف و با الگوهای رفتاری متفاوت انتخاب شوند، تمام نژادها، سطوح اجتماعی و زمینه های تحصیلی را دارا باشند، به طور کلی بیماران بین 20 تا 65 سال را می توان به طور مؤثری در یک گروه قرار داد. تفاوت های سنی سبب می شود که مدل های فرزند- والدین و برادر و خواهری پدید آید، به علاوه گروه فرصتی پیدا می کند تا مسائل بین فردی را که به نظر غیر قابل تسلط می رسد بازسازی و اصلاح نماید.

گروه های باز و گروه های بسته: بعضی از گروه ها تعداد و ترکیبات معینی از مراجعین را دارند، اگر عضوی گروه را ترک کند، عضو جدیدی به جای او گرفته نمی شود، چنین گروه هایی اصطلاحاً " بسته" نامیده می شوند و گروه باز گروهی است که تغییریابی در آن زیاد می باشد و وقتی اعضای قدیمی آن را ترک می کنند اعضای جدید جای آن ها را می گیرند.

نقش درمانگر: هرچند عقاید در مورد فعال یا کنش پذیر بودن درمانگر متفاوت است، توافق کلی وجود دارد که نقش درمانگر تسهیل و کمک است. در شرایط ایده آل اعضای گروه، خودشان منبع عمده بهبود و تغییر هستند. جوی که شخصیت درمانگر به وجود می آورد یکی از عوامل قوی ایجاد تغییر است. درمانگر بیش از یک کارشناس ساده است که با به کاربردن روش های مختلف را می داند. وی از یک نفوذ شخصیتی نیز برخوردار است که بر متغیرهایی مثل همدلی، صمیمیت و احترام تأثیر می گذارد(کاپلان،1995، ترجمه پورافکاری، 1376).

2-2-1-7 روش مشاوره گروهی:

مشاوره گروهی که مستلزم ایجاد رابطه ای عاطفی است، برای رسیدن به هدف ها و مقاصد گوناگون و متعددی تشکیل می شود. مهم ترین عامل در تشکیل مشاوره گروهی، تعیین هدف ها و مقاصد گروه می باشد. به هنگام تشکیل مشاوره گروهی، ابتدا باید نوع مشکلات هر یک از اعضای شرکت کننده قبلاً مشخص گردد و درباره لزوم و ضرورت تشکیل گروه، بررسی های مقدماتی به عمل آید. برای این کار معمولاً انجام یک مصاحبه تشخیصی کوتاه مدت با هریک از داوطلبان شرکت در مشاوره گروهی لازم به نظر می رسد. در مصاحبه تشخیصی قوانین اولیه و اساسی گروه توصیف می شود و میزان آمادگی و پذیرش داوطلبان برای مشارکت در کارهای گروهی تعیین می گردد(شفیع آبادی، 1388).

2-2-1-8 قوانین اساسی گروه در مشاوره گروهی:

1) پسازتشکیلیکگروه،تماماعضابدانتعلقدارندوقابلاحترامهستند. ازاعضایگروهبایدخواستهشودتاهرزمانی که احساس عدم تعلق به گروه می کنند فوراً آن را مطرح سازند تا در گروه مورد بحث و بررسی قرار گیرد. هرچه تعلق و وابستگی به گروه بیش تر باشد، اعضا به مقدار فراوان تری در تعامل های گروهی مشارکت خواهند کرد. اعتقاد اعضا به کارآمدی مشاوره گروهی و اثرات درمانی آن، موجب تعلق و وابستگی بیش تر به گروه می گردد(شفیع آبادی، 1388).

2) هرچیزبرایهرفردتابدانحداهمیتداردکهبانحوهتفکر،احساسوشیوهزندگیشکهتابعاحساساتدرونیوتفکراتشاستسازگارباشد. هیچکسبهاندازهخودفرد،ازاحساساتدرونیاشآگاهیندارد. ازاین رو اگر فردی در گروه اظهار می دارد که" بسیار نگران و ناراحت هستم" نباید به او گفته شود که " تو اشتباه می کنی". بلکه بهتر است از فرد خواسته شود تا بیش تر درباره احساس ناراحتیش صحبت کند. اعضای گروه باید با کمک یکدیگر احساسات و افکار خود را روشن تر و عمیق تر بررسی کنند. گوش دادن فعال اعضاء به یکدیگر، این عمل را تسریع می کند. اگر فرد آمادگی برای طرح مشکلاتش را در گروه ندارد، اعضای گروه نباید او را برای بازگو کردن مشکلات تحت فشار قرار دهند. بلکه باید با پذیرش و دلداری او را برای طرح مسائلش آماده کنند(شفیع آبادی، 1388).

3) هدفاولیهفرآیندگروهآناستکهاعضابایکدیگرارتباطوتماسبرقرارکنندوهدفهایدیگردردرجاتبعدیاهمیتقرارمیگیرند. بهبیانیدیگر،هدفهایدیگرپسازایجادارتباطوتماسحاصلمیشوند. ازطریقایجادارتباطوتماس،هرفردیتشویقبهطرحمشکلمی شود و به یاری رساندن به سایر اعضای گروه ترغیب می گردد. باید بدانیم کسانی از مشاوره گروهی بیش تر بهره می گیرند که قبل از مشارکت در گروه، به خوبی بتوانند انتظارات و چشم داشت های خود را از شرکت در گروه معین و مشخص کنند. زیرا با آگاهی از هدف ها و انتظارات، فرد سعی دارد برای رسیدن به آن ها فعالیت بیش تری کند و خود را در نتایج گروه مسؤول بداند(شفیع آبادی، 1388).

4) هرفردیبایدحتیالامکاناحساساتواقعیخودرادرگروهبروزدهدودربارهآنصحبتکند. بروزاحساساتواقعیوصداقتدرگفتار،ایجادارتباطوتماسبیناعضایگروه را تسریع می کند. هر عضوی باید بداند که صحبت درباره هر موضوعی- قوت یا ضعف، خوب یا بد، زشت یا زیبا، دوستانه یا خصمانه- مجاز می باشد و هر فردی باید احساس واقعی خود را مطرح سازد(شفیع آبادی، 1388).

5) فرددرگروهبایددربارهمشکلشبهطورصادقانهصحبتکند. زیرا گفتار، منعکس کننده درون است. موضوعی که در گروه به عنوان آغازگر بحث مطرح می شود، باید پی گیری گردد و با فراهم آوردن امکان و فرصت مناسب باید عکس العمل های اعضا در قبال موضوع طرح شده مورد بررسی قرار گیرد. با پیشرفت بحث در صورتی که اعضا، گروه را محیطی امن تشخیص دهند به بازگو کردن احساسات درونی و واقعی خود اقدام خواهند کرد. اگر اعضای گروه احساس امنیت کنند، امکان طرح مشکل، بحث آزاد، قبول مسؤولیت و بروز احساسات واقعی افزایش می یابد(شفیع آبادی، 1388).

6) گفتارومباحثجلسهگروهیبایدمحرمانهتلقیشود. بدینمعنیکههیچ عضوی حق بازگو کردن مطالب ارائه شده در گروه را در خارج از جلسه گروهی ندارد مگر آن که بخواهد صرفاً مطالب خودش را بازگو کند. محرمانه بودن گفتار، فقط مطالب خصوصی بین اعضا را شامل نمی شود بلکه کلیه مطالب مورد بحث در گروه را در بر می گیرد(شفیع آبادی، 1388).

7) تمام اعضای گروه باید در تصمیم گیری ها دخالت مؤثر داشته باشند. اگر فردی در گروه، با تصمیم اتخاذ شده مخالف است باید به صراحت آن را در گروه مطرح سازد و به بحث و استدلال درباره آن بپردازد و سایر اعضای گروه باید به نکات و موارد ارائه شده با دقت گوش فرا دهند. پس از بحث های لازم درباره جوانب مختلف تصمیم اتخاذ شده، تمام اعضا موظف به رعایت و پیروی از آن می باشند. به عبارت دیگر، تمام اعضا در گروه مسؤولیت مشترک دارند و باید در جهت نیل به هدف های تعیین شده و اتخاذ تصمیمات مناسب کوشا باشند(شفیع آبادی، 1388).

8) هرعضومشاوره گروهی باید بداند که شرکت منظم و به موقع در جلسه مشاوره گروهی لازم و ضروری است و تا زمانی که گروه به هدف های تعیین شده نایل نیامده، هیچ فردی نباید جلسات مشاوره گروهی را ترک کند. چنان چه عضوی به عللی قادر به مشارکت در گروه نباشد، باید قبلاً مراتب را به اطلاع مشاور برساند(شفیع آبادی، 1388).

9) چنانچهمشاوردرموقعیتیخروجیکیازاعضایگروهرابهصلاحگروهوبهنفعخودفردتشخیصدهد،مجازاستازآنفردبخواهدموقتاًجلسهگروهراترککندوعضوموردنظربایدازجلسهگروهخارجشود. البتهمشاوربعداًبایدطیجلسهانفرادی، با مراجع گفت و گو کند و او را در جریان رفتارش و نیز فعالیت های گروه قرار دهد(شفیع آبادی، 1388).

10) هرعضوگروه،موظفاستقبلازتشکیلجلساتمشاورهگروهی،مشاورراازعاملویاعواملیکهبهنوعیمانعازشرکتفعالانهاشدرگروهمیگردندمطلعسازد(شفیعآبادی، 1388).

11) هرعضوگروهبایدبپذیرد،کهممکناستبههنگامضرورتتحتمشاورهانفرادینیزقرارگیردودراینصورتاحتمالدارددرمواردلزوم، محتوای مشاوره انفرادی- البته با توافق مشاور و مراجع- با سایر اعضای گروه نیز در میان گذارده شود(شفیع آبادی، 1388).

2-2-1-9 فرآیند مشاوره گروهی:

1) شرایطتسهیلکننده: خصوصیاتی از قبیل تفاهم توأم با همدلی، احترام مثبت بدون قید و شرط، بی ریایی و خلوص در مشاوره گروهی لازم است(احمدی، 1387).

2) خودابرازی: بیان و ابراز احساسات و افکار و عقاید از جمله موضوع هایی است که در گروه مطرح می شود. میزان این خودابرازی به اعتماد اعضای گروه نسبت به یکدیگر وابسته است. اگر اعضای گروه به یکدیگر اعتماد داشته باشند، به راحتی و با کمال آزادی آن چه را که احساس می کنند و می اندیشند، ابراز خواهند داشت(احمدی، 1387).

3) تضادومقابله: اصولاً در گروه، نظریات مختلف با یکدیگر برخورد می کند و پاسخ های منفی و مثبت ابراز می شود. این برخورد عقاید ممکن است باعث کندی پیشرفت گروه گردد(احمدی، 1387).

4) همبستگی: در صورتی که گروه بتواند بر مرحله تضاد و مقابله، غالب آید اعضای گروه نسبت به یکدیگر نزدیک می شوند و روح همکاری و همبستگی بین آنان توسعه می یابد(احمدی، 1387).

5) بازخورددادن: یکی از اموری که در مشاوره گروهی اتفاق می افتد، بازخوردی است که هر یک از اعضای گروه از دیگران دریافت می کنند. این بازخورد نه تنها شامل محتوای پیام بلکه شامل عکس العمل های افراد نسبت به فرستنده پیام نیز می گردد. این بازخورد به تبادل و ارتباط بیشتر اعضا می انجامد(احمدی، 1387).

6) فشارگروهی: برخورد افراد در مشاوره گروهی موجب نزدیک شدن، حساس شدن و تبادل افکار آنان می شود. ابتدا اعضای گروه در مقابل فشارهای گروهی مقاومت می کنند ولی پس از اعتماد و اطمینان نسبت به یکدیگر، از مقاومت آنان کاسته می شود و در ابراز نظرات خویش، احساس آزادی بیشتری می نمایند(احمدی، 1387).

7) رهبریدرمشاورهگروهی: در ابتدا مشاور، رهبر گروه خواهد بود، مهارت مشاور در هدایت گروه یکی از ضروریات است. مشاور به صورتی گروه را اداره می کند که هریک از اعضا بهترین بهره را ببرند(احمدی، 1387).

8) خاتمهمشاوره گروهی: وقتی گروه به مرحله ای رسید که رفتار اعضای گروه به خارج از گروه بتواند تعمیم یابد، مشاوره گروهی پایان می پذیرد(احمدی، 1387).

2-2-1-10 عوامل درمانی در گروه:

یالوم[43](2000)، در الگوی عوامل اصلاح کننده خود می گوید: در گروه های اثربخش، ویژگی های مشترک معین وجود دارد. گروه ها با فراهم کردن فرصت هایی برای پرداختن به مقایسه اجتماعی و حمایت متقابل، اعضا را امیدوار می کنند و آنان را در مورد عمومیت داشتن مشکلاتی که با آن ها مواجه اند متقاعد می سازند. گروه هم چنین یادگیری بین فردی مانند راهنمایی( آموزش مستقیم)، پسخوراند، همانندسازی با دیگر افراد و دانش فزاینده درباره خود را تسهیل می کند، برای افراد حمایت اجتماعی لازم را جهت غلبه بر اثرهای منفی فشارها فراهم می کند و حتی نیازهای افراد برای دوستی و صمیمیت بین فردی را برآورده می سازد مانند تخلیه هیجانی، عوامل وجودی و مرور روابط خانوادگی اولیه(کوری، 2006).

جدول 2-1: جدول عوامل درمانی در گروه

عامل

مفهوم عامل برای اعضای گروه

امیدوار بودن

اگر اعضای دیگر گروه می توانند تغییر کنند بنابراین من هم می توانم تغییر کنم.

عمومیت داشتن

همه ما مشکل داریم( افراد داغ دیده)

اطلاع رسانی

من برای حل مشکل خود راه های مختلف را یاد می گیرم.

نوع دوستی یا دگر دوستی

من می توانم در گروهم به دیگران کمک کنم، آن ها هم به من کمک می کنند( افزایش عزت نفس)

مرور اصلاح گرانه خانواده

گویی گروه برایم زندگی مجدد خانوادگی و شناخت روابط زندگیم را فراهم می کند( پدیده انتقال در گروه و ایفای نقش)

پرورش فنون اجتماعی شدن

من یاد می گیرم که چگونه گوش دهم و چگونه با افراد ارتباط برقرار کنم.

رفتار تقلیدی

می فهمم که اشخاص دیگر چگونه با مشکلشان کنار می آیند.

یادگیری بین شخصی

می فهمم که دیگران من را چگونه می بینند.

به هم پیوستگی گروهی

اعضای گروه من را می پذیرند.

تخلیه هیجانی

می توانم آزادانه هیجان هایم را بروز دهم.

عوامل وجودی

من صرف نظر از مقتضیات زندگیم در برابر زندگی احساس مسؤولیت کنم(احمدی، 1387).

 

2-2-1-11 مشاوره گروهی با روش عقلانی- عاطفی- رفتاری:

به نظر الیس(1997)، مداخله های گروه درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری نسبت به روان درمانی های معاصر راه حل های سریع تر و عمیق تری را باعث می شود. اعضای گروه در گروه های مشاوره ای یاد می گیرند که عقاید غیرمنطقی خود را از عقاید منطقی تفکیک نمایند و درمی یابند که منشأ اختلالات عاطفی آن ها مانند دیگر اعضای گروه است. اعضای گروه برای یادگیری به یکدیگر کمک می کنند و حمایت می دهند(پورابراهیم، 1385). شارف[44] در توضیح درمان گروهی عقلانی- عاطفی می نویسد: درمان عقلانی- عاطفی قابل کاربرد در جلسات طولانی مدت رویارویی 48 ساعته و گروه های فشرده 9 ساعته با 10 تا 20 شرکت کننده می باشد، و هم چنین ارائه روش درمان REBT برای حدود 100 نفر شنونده و یا جلسات درمانی برای گروه های بین 6 تا 10 نفر عضو که هفته ای 2 تا 3 ساعت یکدیگر را ملاقات می کنندغیر قابل اجرا است(شارف،1996).

2-2-1-12 اهداف و فرآیند مشاوره عقلانی- عاطفی- رفتاری:

در مورد گروه های کوچک، الیس[45](2003)، هدف های زیر را نوشته است:

کمک به اعضا برای درک مشکلات عاطفی و رفتاری خود تا از این طریق فهم خود را از مشکلات دیگر اعضاافزایش دهند و به عنوان کمک درمانگر به دیگر اعضا کمک نمایند و راه های به حداقل رساندن پیشامدهای زندگی و واکنش های غیرمنطقی را بیاموزند، به طوری که اختلال آن ها کمتر از موقعی باشد که وارد گروه شدند و نهایتاً رسیدن به تغییرات شناختی و رفتاری اساسی که شامل یادگیری چگونگی سازش با واقعیت های نامطلوب و صرف نظر کردن از تفکر خود مغلوب سازی و جانشین کردن آن با افکار منطقی مبنی بر توقف عمل ارزیابی خود و پذیرش خود به عنوان انسان جایزالخطا می شود( پورابراهیم،1385). شارف(1996)، نوشته است: هدف های گروه های REBT آن است که به مراجعان نشان دهد که چگونه خود را ارزیابی می کنند، سرزنش می کنند و یا لعنت می فرستند. هم چنین کوششی است تا به مراجعان یاد داده شود تا فرد و دیگران را تحقیر ننمایند و رفتار خود یا دیگران را ارزیابی نمایند. شخصیت ها طوری آموزش داده می شوند تا در جهت تغییر یا بهبود یا اجتناب از مشکلاتی که با آن ها مواجه هستند تلاش نمایند. فرآیند انجام اهداف در درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری ترکیب عمل آموزش مستقیم از سوی درمانگر به همراه یک بحث در فرآیند گروهی می باشد. درمانگر به طور هدفمندانه ای گروه را از طریق سازمان دادن در یک ساختار مشخص به سمت سلامت پیش می برد( الیس، 1997). درمانگر در گروه به گونه ای عمل می نمایدکه هیچ کس مورد غفلت قرار نمی گیرد یا به هیچ کس امتیاز خاصی داده نمی شود. درمانگر پیشرفت یا عدم پیشرفت اعضای گروه و شکست یا موفقیت آن ها را در انجام تکالیف خانه به بحث می گذارد. هم چنین در گروه جملاتی در ارتباط با رفتارهای درونی یا بیرونی افراد مطرح می شود. برای مثال، ممکن است گفته شود" جان، شما آن قدر آهسته صحبت می کنید که ما به سختی می توانیم صحبت های شما را بشنویم، آیا در خارج از گروه همین قدر آهسته صحبت می کنید؟ اگر این گونه است از خود بپرسید چه عاملی سبب شده این قدر آهسته صحبت کنید؟" (الیس، 1996).اغلب درمانگران گروهی با تمرینات انجام شده در بعد شناختی- عاطفی و رفتاری در داخل گروه و یا بیرون گروه موافق هستند، هم چنین گاهی لازم می آید مقالات مفیدی در زمینه REBT و یا تمریناتی به اعضای گروه در زمینه چگونگی ارتباط با یکدیگر داده شود. برای موفقیت گروه در درمان، لازم می آید اعضای گروه همگی برای کمک به یکدیگر، تلاش نمایند. الیس مایل است اعضای گروه به طور مناسبی با یکدیگر مشارکت نمایند و نه به عضو خاصی امتیاز ویژه داده شود و نه عضو خاصی منفعل باشد. چنان چه عضوی در گروه از صحبت کردن خودداری نماید درمانگر به وی برای صحبت کردن، با افراد دیگر در گروه های کوچک، حداقل برای سه نوبت تکلیف می دهد و یا اگر یکی از اعضا به طور مداوم تأخیر یا غیبت داشته باشد، الیس یا درمانگر و یا اعضای گروه عمل وی را دفع می کنند و تمریناتی در جهت رفتار خودمغلوب سازی به وی می دهند و اگر اعضای گروه فقط پندهای عملی به اعضای دیگر بدهند به جای آن که با عقاید غیرمنطقی بحث نمایند، الیس و یا اعضای گروه آن را رد می نمایند و اگر اعضای گروه از انجام تکالیف خانه امتناع ورزند تحت پوشش عقاید غیرمنطقی هم چون تکالیف خیلی سخت است یا آن ها باید آسان تر باشد، الیس در جهت رد تفکر غیرمنطقی شان با آن ها مجادله می نماید. بنابراین تکنیک های REBT هم باید در فرآیندهای گروهی و هم در مشکلات فردی که در گروه نشان داده می شود استفاده شوند(شارف،1996). بنابراین، هم چون مشاوره فردی در مشاوره گروهی از تکنیک های درمانی در سه بعد شناختی- عاطفی- رفتاری استفاده می شود، نظیر آموزش A.B.C، مباحثه- شوخی، تکالیف خانه، نقش بازی کردن، تصویرسازی ذهنی، تشویق و تنبیه، الگوسازی و ...(پورابراهیم، 1385).

[1]- Deary

[2] - Strand

[3] - Smith

[4]- Fernandes

[5] - Dweck

[6] - Master

[7] - Akin-Little

[8] - Delligatti

[9] - Huebner

[10] - Suldo

[11] - McKnight

[12] - Seligman

[13]- Csikszentmihalyi

[14] - Cohen

[15]. Juth, Smyth and Santuzzi

[16]- Rational- Emotive- Behavior Therapy

[17]-Thorpe D. L. and Olson, S.L.

[18]-Self esteem

[19]-CopperSmith

[20]- Branden

[21] French & Vagou

[22]Self-Concept

[23]- Pullmann & Allik

[24]- Marianne

[25]- Teri Diania

[26]- Yvette Armand

[27] - Bernard et al.

[28]-CopperSmith

[29]- Mcleod

[30]- Shelling

[31]- Hershen senn

[32]- Mourino

[33]- Adler

[34]- Curry,F

[35]- Gazda

[36]- Frank

[37]- Gibson

[38]- Mitchell

[39]- Rajerz

[40]- Slavson

[41]- Bennett

[42]- Kaplan, M.

[43]- Yaloum, I.D

1- Sharf

[45] -Eliss





نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.