فرمت فایل: ورد –Word و قابل ویرایش
تعداد صفحات: 29
از سوی دیگر پیوستن چین بهسازمانتجارتجهانی در سال 2001 افقهای جدیدی
رابه روی این کشور گشوده و همراه با آن چالشهای جدیدی را نیز پیش روی
کشور قرارداده است. چین برای رقابت در بازارهای جهانی باید هر چه بیشتر بر
سیاست درهای بازاقتصادی تأکید کند و جهتگیریهای جدیدی را انتخاب نماید.
بهنظر میرسد با اتخاذسیاستهای درست روند توسعه اقتصادی چین در سالهای
آینده آهنگ تندتری پیدا کند.
چهره چین پس از انقلاب کشاورزی
سیاستهای دولت چین پس از انقلابکشاورزی، تأثیری شگرف بر اقتصاد ملی این
کشور بر جای گذاشت و کشاورزی نیز بهعنوانزیربنای اقتصادی چین از این
تأثیرات در امان نماند. اصلاحات ارضی کشور در دهه 1950که بدون توجه به
اوضاع اقتصادی و فرهنگی چین انجام شد، رکورد شدیدی در بخش کشاورزیپدید
آورد. در طی این دوران نزدیک به 47 میلیون هکتارزمینکشاورزی
از دست مالکان خارج شده و در اختیار کشاورزان بدون زمین قرار گرفت. پساز
تقسیم زمینهای کشاورزی، چین به تقلید ازشورویو کشورهای اروپای شرقی برای
ادارهامور کشاورزی اقدام به راهاندازی تعاونیها نمود و کشاورزان را وادار
به عضویت دراین تعاونیها کرد. ابتدا زمینهای تقسیمشده تحت اختیار
تعاونیهای بزرگ قرار گرفتکه در اثر این سیاست نادرست بیش از 30 میلیون
کشاورز در اثر فقر و گرسنگی جانباختند .
از آن پس تعاونیهای بزرگ به تعاونیهای کوچکتر تقسیم شد. تا سال 1955
نزدیک به 17 میلیونخانوارکشاورز به عضویت تعاونیها درآمدند. بدین ترتیب
فعالیتهای کشاورزی ازمدیریت
جمعی برخوردار شد و تصدی دولت بر بخش کشاورزی روزبهروز عمیقتر و
گستردهتر گردید. تعاونیها در آن دوران نقشهای زیادی را بر عهده داشتند.
تعیین روشهای تولید, نوعمحصول، نحوه فروش و قیمت محصولات همه و همه توسط
تعاونیها و زیر نظر دولت انجاممیشد. حاصل این سیاستها ایجاد تنگناهای
شدید برای کشاورزان و کاهش چشمگیر تولیداتکشاورزی بود. بهطوری که سهم بخش
کشاورزی در تولید ملی از 90 درصد به 6/25 درصدکاهش یافت .
سایر سیاستهای دولت نیز در ایندوران تأثیرات گستردهای بر بخش کشاورزی داشت. بخشی از این سیاستها عبارت بودند از :
- تأکید بیش از حد بر خودکفایی و قطع ارتباطات بینالمللی
- تصدی بیش از حد دولت بر امور اقتصادی
- عدم کنترل جمعیت
- انتقال شتابزده اموال و املاک به دولت
- تأکید بیش از حد بر صنایع سنگین، به قیمت توجه کمتر به صنایع سبک و فعالیتهایکشاورزی
- عدم توجه به اهمیت انتقال فناوری
این سیاستها که بدون توجه بهقوانین اقتصادی و نیازهای جامعه اتخاذ شده
بود، زیانهای عمدهای بر اقتصاد ملی وبخش کشاورزی چین وارد کرد. تصدی
دولت،انگیزهو ابتکار عمل کشاورزان و در نتیجهدرآمد آنها را کاهش داد.
واردات مواد غذایی در این دوران روزبهروز افزایش مییافتو مردم بهویژه
کشاورزان که اکثریت جامعه را تشکیل میدادند، از سطح زندگی مناسبیبرخوردار
نبودند.
استراتژی توسعه روستایی چین
سالهای 1978 و 1979 را میتوان نقطه عطفی در تاریخ چین بهحساب آورد.
در این سالها پس از گذشت 30 سال از انقلاب کشاورزی، مقامات کشور متوجه
سیاستهای اشتباه خود در توسعه سیاسی و اقتصادی چین شدند و اقدامات اصلاحی
جدیدی را جهت رفع مشکلات و چالشها به اجرا درآورند. اصلاحات سیاسی چین در
این سالها، تحولات عمدهای در اقتصاد ملی چین پدید آورد و مهمترین بخشی
که تحت تأثیر این تحولات قرار گرفت، بخش کشاورزی بود. در آن زمان دولت چین
سیاستهای خود را دگرگون کرد. بهجای تأکید بر صنایع سنگین، بر صنایع سبک
و فعالیتهای کشاورزی تمرکز کرد؛ برنامههایی را جهت کنترل جمعیت به مرحله
اجرا گذاشت؛ و از میزان دخالتهای خود در امور کشاورزی کاست. این سیاستها
تأثیر مثبتی در بخش کشاورزی داشت
|