مدل زایشی کانسارهای مس معدن بزرگ و آسیادیو براساس ویژگی های زمین شناسی و کنترل کننده های ساختاری، عباس آباد،شمال خاوری سمنانچکیده معدن بزرگ در 5/7 کیلومتری شمالخاور عباسآباد ( استان سمنان) و در مختصات جغرافیایی "00 ’27 56 طول خاوری و "00 ’25 36 عرض شمالی واقع شده است. از دیدگاه پهنههای رسوبی -ساختاری، و بر اساس تقسیم بندی نبوی این منطقه در بخش شمالی زون ایران مرکزی واقع شده است. کانیسازی مس در کانسار معدن بزرگ در ارتباط با گسلها میباشد. به طور کلی دو مجموعه واحد سنگی در این کانسار، یکی مجموعه زیرین یا کهنتر بارخساره آتشفشانی–آذرآواری و دیگری مجموعه بالایی یا جوان تر بارخساره آواری-رسوبی رخنمون دارد. در این کانسار واحد آتشفشانی E10به عنوان واحد اصلی کانه زایی و همچنین به وسیله تودههای معدنی، به عنوان میزبان کانیسازی شناخته شده است. کانی سازی عدسی شکل در واحد معدنی E10 دارای 8 متر ضخامت میباشد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در این معدن به صورت نوارهای موازی با روند باختری-خاوری پیکرهی این کانسار را پدیدآورندهاند. شیب عمومی واحدها 50 درجه به سمت جنوب میباشد. بر اساس شواهد صحرایی و مطالعات کانیشناسی در کانسار مس معدن بزرگ، کانیسازی به صورت رگه رگچهای و پرکننده فضاهای خالی در سنگ میزبان آندزیتی تا تراکیآندزیت صورت گرفته است. جایگاه تکتونیکی سنگهای قلیایی در کانسار معدن بزرگ در محدوده سنگهای درون قارهای می باشد. کانیهای سولفیدی در مقاطع صیقلی و همچنین در نمونههای دستی شامل: پیریت، کالکوپیریت و بورنیت به صورت کانههای اولیه و کالکوسیت، کوولیت، دیژنیت، کوپریت، هماتیت، منیتیت و مالاکیت به عنوان کانههای ثانویه میباشد. کانیسازی در دو مرحله هیپوژن (سولفیدهای اولیه) و سوپرژن ( سولفیدهای ثانویه) رخ داده است. نتایج آنالیز XRDحضور کانیهای غیرسولفیدی پلاژیوکلاز و فلدسپار را در واحدهای غیرسولفیدی دگرسان شده نشان میدهد. سنگ میزبان شامل دگرسانیهای پروپلیتیک، کلریت، سرسیت وآرژیلیک می باشد. کوارتز و کلسیت به عنوان گانگ در زمینه سنگ میزبان واحد آذرین در این کانسار وجود دارند. مطالعات ژئوشیمیایی، آنومالیهایی از عناصر مس، نقره، آرسنیک و گوگرد را نشان میدهند، عیار مس در این کانسار از 22-26209 ppmمتغیر است. به منظور دستیابی به اطلاعات درباره ویژگیهای سیالات کانسارساز مطالعه سیالات درگیر بر روی نمونههایی از مقاطع دوبر صیقل انجام شد و کانیهای کوارتز و کلسیت برای مطالعه این میانبارها انتخاب شد. سیالات درگیر مطالعه شده بر اساس نوع فاز شامل: دوفازی مایع-گاز، دوفازی مایع حاوی CO2–گاز که با تشکیل کلاتریت همراه، تک فازی مایع، دوفازی مایع-گاز حاوی CO2+H2Oمیباشد. بیشترین فراوانی دمای همگنشدگی در سیالات دوفازی مایع-گاز در محدوده دمایی 300-250 درجه سانتیگراد و برای سیالات دوفاری مایع حاوی CO2-گاز همراه با تشکیل کلاتریت در محدوده دمایی 150-100 درجه سانتیگراد می باشد. شوری میانبارهای مطالعه شده از 14/0 تا 17/4 درصد وزنی معادل نمک طعام متغیر میباشد. مقایسه دادههای سیالات درگیر کانسار مس معدن بزرگ با برخی از مهمترین کانسارهای مس تیپ مانتو شیلی نشان میدهد که این کانسار از نظر دمایی در محدوده دمایی کانسارهای مس تیپ مانتو شیلی قرار دارد، اما شوری سیالات درگیر کانسار معدن بزرگ با بیشتر این کانسارها همخوانی ندارد و شوری پایین سیالات درگیر در کانسار معدن بزرگ را میتوان به رقیقشدگی توسط آبهای جوی نسبت داد. کانسار آسیادیو دنباله و هم راستا با کانسار معدن بزرگ است و در موقعیت جغرافیایی"00’28 56 طولخاوری و "40’26 36 عرض شمالی در اطراف شاهرود واقع شده است. نه تنها ویژگیهای زمینشناسی بلکه ویژگیهای زمینساختی این کانسار نیز همانند کانسار معدن بزرگ میباشد. کانیسازی در کانسار آسیادیو همانند کانسار معدن بزرگ در واحد معدنی E10 با سنگ میزبان آندزیتی تاتراکیآندزیتی ائوسن رخ داده است. ضخامت ماده معدنی در کانسار آسیادیو 40-30 متر میباشد و سن سنگ میزبان کانیسازی شده ائوسن میانی-پایانی در نظر گرفته شده است. عیار ماده معدنی در این کانسار 86/2 % میباشد و کانیسازی شامل کالکوسیت و دانههای پراکنده از مالاکیت و آزوریت میباشد. کوارتز به عنوان گانگ در زمینه سنگ میزبان واحد آتشفشانی وجود دارد. فهرست مطالب فصل اول: کلیات 1-2- موقعیت جغرافیایی و راههای ارتباطی به منطقه عباسآباد2 1-4- شرایط آب و هوایی و پوشش گیاهی منطقهی عباسآباد3 1-5-زمین ریختشناسی و توپوگرافی منطقه4 1-6- زمینشناسی عمومی منطقه عباسآباد و اطراف آن (در چهار گوش1:250000جاجرم و1:100000 عباسآباد)6 1-6-1- واحدهای زمینشناسی مربوط به پرکامبرین-پالئوزویک زیرین6 1-6-2- واحدهای زمینشناسی مربوط به ژوراسیک6 1-6-3- واحدهای زمینشناسی مربوط به کرتاسه7 1-6-4- واحدهای ائوسن در منطقه مورد مطالعه (عباسآباد)7 1-6-5-واحد کنگلومراتیک ائوسن-الیگوسن10 1-6-7- نهشتههای تخریبی- آواری مربوط به کواترنر11 1-7- زمینشناسی ساختمانی و زمینساخت منطقه13 1-8- تاریخچه و مطالعه فعالیتهای زمینشناسی انجام شده در منطقه عباسآباد16 1-8-1 سوابق فعالیتهای معدنکاری در معادن مس عباسآباد16 فصل دوم: زمینشناسی محدودههای معدنی 2-1- مقدمه.. 20 2-2- ایالت فلززایی شمال خاوریایران.. 21 2-2-1- کمربند فلززایی کویر- سبزوار.. 23 2- 4- زمینساخت کانسار معدن بزرگ.. 25 2-5- زمینشناسی کانسار مس معدن بزرگ.. 27 الف-واحد آتشفشانی–آذرآواری زیرین.. 31 2-7- ویژگیهای زمینشناسی کانسار آسیادیو.. 36 2-8- زمینساخت کانسار آسیادیو.. 38 فصل سوم: پترولوژی و پتروگرافی 3-2- تصحیح دادهها قبل از استفاده در نمودارهای شیمیایی39 3-3- روشهای مختلف ردهبندی سنگهای آذرین40 3-4- ردهبندی ژئوشیمیایی سنگهای محدودهی مورد مطالعه40 3-4-1- نمودار مجموع آلکالی در مقابل سیلیس TAS40 3-5- نامگذاری سنگهای محدودهی مورد مطالعه براساس عناصر فرعی41 3-6- شرح پتروگرافی مقاطع نازک42 3-7-1- نمودار K2O+Na2O در مقابل SiO2 (Irvain and Barager,1971)53 3-7-2- نمودار تغییرات K2Oدر مقابل SiO2 (Taylor and Peccerillo, 1976)53 3-8- نمودار تغییرات ترکیب (هارکر)54 3-8-1- نمودار تغییرات ترکیب عناصر اصلی54 3-8-2- نمودار تغییرات ترکیب عناصر فرعی و کمیاب56 3-9- نمودارهای چند عنصری نرمالیزه شده (نمودارهای عنکبوتی)58 3-10- نمودارهای عنکبوتی عناصر نادر خاکی (REE)59 3-11- تقسیمبندی سنگهای محدودهی مورد مطالعه (معدن بزرگ) براساس خاستگاه و جایگاه تکتونیکی60 3-11-1- نمودارهای تمایزی عناصر جزئی60 فصل چهارم: مینرالوگرافی 4-2- مطالعات میکروسکوپی مقاطع صیقلی65 فصل پنجم: ژئوشیمی 5-1- مقدمه. 78 5-2- پردازش آماری دادههای خارج از حدآشکارسازی. 78 5-3- پردازش آماری تک متغیره. 79 5-3-1- جدول پارامترهای آماری. 79 5-3-2- نمودارهای گرافیکی (هیستوگرام). 80 5-4- پردازش آماری چند متغیره. 82 5-7- جدایش مقدار زمینه، حدآستانهای و آنومالی. 86 فصل ششم: مطالعه میانبارهای سیال 6-2- انتخاب نمونه و روش مطالعه میانبارهای سیال88 6-4- مطالعه پتروگرافی میانبارهای سیال در کانسار مس معدن بزرگ91 6-4-1- اندازه سیالات درگیر مطالعه شده91 6-4-2- درجه پرشدگی (Filling)91 6-4-4- تقسیمبندی میانبارها بر اساس نوع فاز93 6-4-4-1- تیپ :Aسیال درگیر دو فازه مایع-گاز L+V (با شوری پایین)93 6-4-4-2- تیپ B: دو فازه گاز + مایع حاوی CO294 6-4-4-3- تیپC: دو فازه مایع +گازحاویH2O,CO2(L+ VCO2 +VH2O)94 6-4-4-4- تیپD: تک فازه مایعMonoPhase) )95 6-5- مطالعات میکروترمومتری میانبارهای سیال95 6-5-1- مطالعات سرمایش (Freezing)96 6-6- نتایج حاصل از دادههای میانبارهای سیال در کانسار مس معدن بزرگ102 فصل هفتم: تعیین مدل ژنتیکی 7-1 مقدمه103 7-2 بررسی کانیسازی مس کانسار معدن بزرگ103 7-3- مقایسه کانسار معدن بزرگ با چند کانسار مشابه در جهان105 7-3-1- کانسار مس تیپ میشیگان105 7-3-1-1- کانسارهای مس آندزیتی106 7-3-2- کانسارهای مس در طبقات قرمز آتشفشانی (Volcanic Redbed Cu)108 7-3-3 -کانسارهای مس تیپ مانتو108 7-3-3-1- کانسارهای مس مانتو با سنگ میزبان آتشفشانی110 7-3-3-2- کانسارهای مس مانتو نهشته شده در سنگهای پلوتونی113 7-3-3-3- کانسارهای مس مانتو موجود در فرونهشتههای قارهای113 7-4- نتیجه مقایسه کانسار معدن بزرگ با کانسارهای مشابه جهان114 7-5- متالوژنیکانسارهایمسنوعمانتودرایران115 7-6- مقایسه کانسار معدن بزرگ با چند کانسار مشابه داخلی116 7-6-2- اندیس معدنی مس قبله بولاغ116 7-7- مقایسه دادههای سیالات درگیر کانسار معدن بزرگ با کانسارهای مس تیپ مانتو در شیلی118 نتیجهگیری و پیشنهادات 2- نتایج حاصل از مطالعه سنگشناسی و مینرالوگرافی121 3- نتایج حاصل از مطالعه میانبارهای سیال121 4- نتایج حاصل از بررسی ژئوشیمی و نحوه تشکیل کانسار122 5- پیشنهادات برای مطالعات آینده123 منابع پیوست Abstract
فهرست اشکال شکل1- 1: موقعیت قرارگیری منطقه مورد مطالعه (عباسآباد) بر روی نقشه ایران و راههای ارتباطی با آن2 شکل1- 2: نمایی از کاروان سرای شاه عباسی3 شکل1- 3: نمایی از پوشش گیاهی در منطقه عباسآباد (جهت دید به سمت شمال)4 شکل1- 4: عکس پاناراما از منطقه عباسآباد (جهت دید به سمت شمال شرق)6 شکل1- 5: افق نومولیتی بخش گدازهی4 درمنطقه عباسآباد (جهت دید شمال شرق)10 شکل1- 6: ناودیس واحد کنگلومرای ائوسن-الیگوسن (جهت دید شمال شرق)11 شکل1- 8: موقعیت قرارگیری گسلها در ورقه 1:100000 عباسآباد (خلعتبری،1376)14 شکل1- 10: نمایی کلی از چینخوردگیهای منطقه عباسآباد (جهت دید شمال شرق)15 شکل2- 1: کروکی از موقعیت معادن مس در منطقه عباسآباد20 شکل2- 2: ایالت فلززایی شمال خاوری ایران24 شکل2- 3: پاناراما بخشی از محدوده معدنی، معدن بزرگ (جهت دید به سمت جنوبغرب)25 شکل2- 4: نمایی از واحدهای آتشفشانی و واحدهای رسوبی در معدن بزرگ (دید به سمت شمالغرب)25 شکل2- 5: نمایی ازآینه گسلی، گسل راستلغز در کانسار معدن بزرگ (دید به سمت شمال)26 شکل2- 6: : سکانس سنگی در درون بخشی معدنی، معدن بزرگ و آسیادیو (J.C.March,1956)27 شکل3- 1: نمودارهای آلکالی در مقابلSiO241 شکل3- 2: نامگذاری سنگهای آتشفشانی براساس(Winchester + Floyd,1977)42 شکل3- 4: تصویری از کانی فلدسپار44 شکل3- 5: تصویری از پلاژیوکلاز(Plg) همراه با آلتراسیون کلسیتی شده به همراه پیروکسن(Px)44 شکل3- 6: تصویری از پلاژیوکلاز(Plg)،پیروکسن (Px)، کوارتز(Qt) و اسفن(Sph).45 شکل3- 8: تصویری از پلازیوکلاز(Plg) و پیروکسن(Px) و اسفن(Sph) به همراه کانی آمفیبول(Aph)47 شکل3- 9: تصویری از آمیگوئیدالی که با زئولیت (Zeo) پر شده به همراه کانی درشت کلسیت (Calc)48 شکل3- 10: تصویری از کانی اسفن(Sph) به همراه پلاژیوکلاز(Plg) سرسیتی شده49 شکل3- 11: تصویری از پلاژیوکلاز (Plg) کلسیتی شده50 شکل3- 12: تصویری از کلینو پیروکسن (CPx)50 شکل3- 13: تصویری از پیروکسن (Px) و اپیدوت به همراه کانی اپک و اکسیدآهن و کانی کلریت51 شکل3- 15: نمودار K2O+Na2O در مقابل SiO2 (Irvain and Barager,1971)53 شکل3- 16: نمودار تغییرات K2Oدر مقابل SiO2 (Taylor and Peccerillo, 1976)54 شکل3- 17: نمودار هارکر عناصر اصلی56 شکل3- 18: نمودارهارکر عناصر کمیاب و فرعی57 شکل3- 19: نمودار عنکبوتی بهنجار شده نسبت به کندریت (Thampson, 1982) برای محدودهی معدنی معدن بزرگ.58 شکل3- 21: نمودار REE/Chondriteبهنجار شده نسبت به کندریت برای محدودهی معدنی معدن بزرگ.60 شکل3- 22: نمودار تعیین سری و موقعیت تکتونیکی با استفاده از عناصر جزئی(Meshed, 1986 )61 شکل4- 1: محدوده پایداری کانیهای که با کالکوسیت محلول جامد تشکیل میدهند(Ramdohr,1980)64 شکل4- 2: نمایی از رگهی که با کانی دیژنیت پر شده است65 شکل4- 3: تصویری از رگچههای سولفیدی در نمونه دستی برداشت شده از واحد کانیسازی65 شکل4- 4: کروکی نمونهبردلری لیتولوژیکی همراه با محل نمونهبرداری66 شکل4- 6:همراهی کانی دیژنیت با ذرات بسیار کوچک هماتیت و کانی مالاکیت.67 شکل4- 7: کانیسازی دیژنیت در حفرات سنگ میزبان به همراه ذرات ریز هماتیت و منیتیت بدون آلتراسیون.68 شکل4- 8: کانی مگنتیت، کوپریت در یک فاز سولفیدی و نمایی از کانی دیژنیت69 شکل4- 9: کانی دیژنیت با بافت پرکننده فضای باز در سنگ میزبان به همراه منیتیت با آلتراسیون سوپرژن.69 شکل4- 10: کریستالهای منیتیت اتومورف و ساب اتومورف با آلتراسیون سوپرژن.70 شکل4- 11:منیتیت مارتیتی شده با بافت اسکلتی.71 شکل4- 14: مگنتیت مارتیتی شده74 شکل4- 15: کریستالهای منیتیت تحت تاثیر آلتراسیون سوپرژن همراه با ذرات دانه ریز هماتیت از واحد E9.74 شکل4- 16: کریستالهای منیتیت تحت تاثیر آلتراسیون سوپرژن همراه با ذرات دانه ریز هماتیت.75 شکل5- 1: هیستوگرام دادههای خام و نرمال شده عناصر نقره، مس، گوگرد و منگنز. 79 شکل5- 2: دندوگرام دادههای نرمال شده. 82 شکل6- 2: رگه سیلیسی در واحد معدنی E10و نمونهی دستی از این رگه.89 شکل6- 3: هیستوگرام درجه پر شدگی، الف: دوفازی مایع حاوی CO2-گاز، ب: دو فازی مایع-گاز90 شکل6- 4: نمایی از سیال اولیه (P) و سیال ثانویه کاذب (PS) در میانبارهای مطالعه شده91 شکل6- 5: نمایی از میانبارهای سیال تیپ L+V در کانی کوارتز92 شکل6- 6: نمایی از میانبارهای سیال تیپ مایع حاوی CO2-گاز (LCO2+V+Laq)در کانی کوارتز93 شکل6- 7: نمایی از میانبار سیال تیپ دو فازه مایع +گازحاوی(CO2(L+ VCO2 +VH2O))در کانی کوارتز93 شکل6- 8: نمایی از میانبار سیال تیپ تک فازه –مایع L( Liquid)در کانی کوارتز93 شکل6- 9: رابطه بین نقطه ذوب یخ با مقدار و نوع نمک حل شده در آب (Shepherd,1985)94 شکل6- 10: هیستوگرام درصد شوری میانبارهای مطالعه شده95 شکل6- 12: دیاگرام فشار-دما-عمق که روند حرکتی سیال از عمق به سطح (جهت فلش) نمایش داده شده است96 شکل7- 1: نمایی از سربارههای ذوب دارای مس طبیعی در محدوده کانسار معدن بزرگ.102 شکل7- 4: موقعیت قرارگیری کانسارهای مس تیپ مانتو در شیلی (Sato,1984; Camus,1990;maksaev,2007)108 شکل7- 5: نمای شماتیک از مدل کانسار بوئنا اسپرانزا(Eckstrand, Sinclair and Thorpe, 1995).109 شکل7- 6: نمایی شماتیک از کانی سازی مس تیپ مانتو کارولینا (Eckstrand, Sinclair and. Thorpe, 1995)110 شکل7- 7: نمایی شماتیک از کانیسازی کانسار مونته ریستو Eckstrand, Sinclair and Thorpe, 1995))111 فهرست جداول جدول4- 1: شماری از کانیهای مهم مس و فرمول شیمیایی آنها.64 جدول4- 2: توالی پاراژنز کانیایی در محدودهی معدنی، معدن بزرگ77 جدول5- 1: عناصر حاوی دادههای سنسورد و مقادیر جایگزینی آنها 78 جدول5- 2: پارامترهای آماری دادههای خام. 80 جدول5- 3: ضریب همبستگی عناصر بر اساس روش پیرسون (دادههای نرمال شده). 83 جدول5- 5: میزان مشارکت عناصر. 85 جدول5- 6: میزان مشارکت عناصر در هر مولفه. 86 جدول5- 7: مقدار زمینه، حدآستانهای و آنومالی عناصر. 86 جدول6- 1: مشخصات کانیهای مورد استفاده در بررسی سیالات درگیر89 جدول6- 2: نوع فاز اندازه و درجه پرشدگی میانبارهای مطالعه شده100 جدول6- 3: دادههای ترمومتری میانبارهای سیال در کانسار مس معدن بزرگ101 جدول7- 1: مقایسه کانسار معدن بزرگ با چند کانسار مشابه در حهان114 جدول7- 2: مقایسه کانسار معدن بزرگ با چند کانسار مشابه داخلی117
فهرست نقشهها نقشه2- 3: نقشه زمینشناسی 1:5000کانسار آسیادیو (عابدیان و دری، 1375)37 1-1- مقدمه مسرا در زبان فرانسه"Cuivre"، در زبان اسپانیولی "Cobre" مینامند و تماماین لغات از ریشة لغت لاتینی مس یعنیCuprum" " مشتق گردیده است.گفته میشود که کلمه لاتین "Cuprum" نیز از جزیره "Cyprus")قبرس) مشتقگردیده (قربانی، 1381). با توجه به ویژگی زمینشناختی پهنهی کشور، ایران از نظر منابع و ذخایر مس در دنیا به سبب شرایط زمینشناسی ویژهای که دارد، جایگاهی خاص داشته به ویژه آن که بخشی از کمربند جهانی مس از این کشور عبور میکند. کمربند مس ایران عمدتا منطبق با کمربند ولکانوپلوتونیکی ارومیه- دختر میباشد و با بیش از 2000 کیلومتر طول و 40 کیلومتر عرض از شمال غرب تا جنوب شرق ایران گسترده شده است. از مهمترین معادن واقع بر روی این کمربند میتوان به معادن سرچشمه، میدوک، دره زار و در استان کرمان و سونگون اهر و... اشاره کرد. البته هنوز باوجود ذخایر عظیم مس در ایران، مناطق ناشناخته فراوانند. در کاوشهای انجام شده در ایران چنین پیداست کهایرانیان باستان با صنعت ذوب مس آشنایی کامل داشتهاند. معدنچیان سنگهای مسخالص طبیعی (مس چکشی) و مس اکسیده که بیشتر در سطح زمین یافت میشدهبه وسیله دیلم و کلنگ خرد کرده واستخراج وذوب میکردند. شواهد به دست آمده حاکی از این است که شمال آذربایجان،شیراز، بلوچستان و همچنین خراسانجنوبی، نواحیکرمان، سبزوار، مشهد و کوههای البرز و نیز ناحیه انارک از قدیمیترین منابع تهیه مس بوده است (قربانی، 1381). نمونههای به دست آمده از اشیاء مسی و مفرغی مربوط به دوره هخامنشی،ساسانیان، بعد از استیلای عرب، دوره مغول و تیموریان در موزههای شورویسابق، انگلیس و فرانسه وجود دارد (نصیری و احتشامی، 1381(. قدمت ذوب مس در ایران را دقیقا نمیتوان تعیین کرد، چرا که هنوز در این زمینه مطالعات جامعی صورت نگرفته است. از جمله مناطقی که مورد کاوشهای باستانشناسانه قرار گرفته است، تپه زاغهی قزوین است که از 4900 سال قبل از میلاد آثاری از ذوب مس در آن پیدا شده است. دیگری، تپهی سیلک کاشان است که بیش از هشت هزار سال سابقهی تمدن و شش هزار سال سابقهی ذوب مس دارد. در تلّ ابلیس کرمان نیز از شش هزار سال پیش ذوب مس رونق داشته است. از دیگر مناطق ایران که شواهدی از پیشینهی کهن استخراج و ذوب فلز مس در آنها به دست آمده است، میتوان به تپه یحیی، خبیض و تلّ آتشی در کرمان، تپه حصار در دامغان و طالمسی در اصفهان اشاره کرد (نجف آبادی، 1391). شروع استخراج مس به روش نوین در ایران را میتوان مربوط به سال 1315 دانست که اداره کل معادن تأسیس شد، که انگیزهی اصلی آن تامین فلز مس برای کارخانجات مهماتسازی ارتش بود. اداره کل معادن وقت در نواحی مسخیز شناخته شده در آن زمان مانند انارک، عباسآباد و سبزوار فعالیتهایی را آغاز نمود و برای این منظور کارخانههایی در ناحیه غنیآباد جنب شهرری تأسیس گردید که ظرفیت آن بیست تن مس در شبانه روز بود.اولین معادن مس انتخابی برایاستخراج و سرمایهگذاری، معادن مس بایچه باغ، طالمسی، مسکنی و عباسآبادبودند (نجف آبادی، 1391). منطقه معدنی عباسآباد در مجموعهای از واحدهای ولکانیکی ائوسن قرار
دارد که ردیفی از سنگهای آندزیتی و پیروکلاستیکهای مرتبط با آنها به شکل
نواری در بخش شمالی و به صورت محدودههای گسترده در بخش جنوب باختری
عباسآباد رخنمون دارد. جاده شاهرود-سبزوار معادن منطقه را به دو قسمت
شمالی و جنوبی تقسیم 1-2- موقعیت جغرافیایی و راههای ارتباطی به منطقه عباسآباد محدوده مورد مطالعه (عباسآباد) در شمال خاوری ایران و در منتهی الیه
خاوری استان سمنان، در بین شهرهای شاهرود و سبزوار واقع شده است و در
محدوده بین"20 36 تا "29 36عرض شمالی و "19 56 تا "32 56 طول شرقی از نصف
النهار گرینویچ قرار میگیرد. روستای عباسآباد در حوزه روستاهای شاهرود در
جاده (تهران- مشهد) بعد از داورزن به سمت شاهرود قرار دارد (شکل1-1).
مساحت این منطقه (به طول 19 کیلومتر و عرض 14 کیلومتر) در حدود 250 کیلومتر
مربع میباشد. دسترسی به محدوده مورد نظر از مرکز استان سمنان و از طریق
جادهی آسفالته سمنان به شاهرود و شاهرود به سبزوار (بخشی از جاده اصلی
تهران- مشهد) امکانپذیر میباشد. شکل1- 1: موقعیت قرارگیری منطقه مورد مطالعه (عباسآباد) بر روی نقشه ایران و راههای ارتباطی با آن 1-3- عباسآباد آبادیهای مهمی در اطراف و داخل محدوده مورد نظر (عباسآباد) وجود دارند که عبارتند از عباسآبادکه تنها آبادی موجود در داخل محدوده میباشد و همین طور آبادیهای صدرآباد، فیروزآباد، مسیحآباد، الحاک و ...... که در اطراف محدوده هستند. هرکدام از این روستاها جمعیتی در حد چند ده خانوار دارند و بیشترین جمعیت مربوط به خود روستای عباسآباد میباشد که در حدود 100 تا 150 خانوار جمعیت دارد. محصولات این روستا شامل غلات و میوهجات است. مردم روستا بیشتر به صورت خوشنشین هستند و کشاورزی به علت عدم وجود زمینهای حاصلخیز رواج چندانی ندارد اما باغداری هنوز رونق داشته و گروهی در باغهای خود به کاشت انواع میوهها در وسعت کم مشغولاند. عمده میوههای روستای عباسآباد پسته، انار، انجیر، انگور، بادام ،زردآلو و ...میباشد. عباسآباد تا اوایل انقلاب دارای معدن مس غنیای بود که بیشتر معاش مردم از این راه فراهم میگردید. در نزدیکی این آبادی معادن زیادی از جمله مس، کرومیت، نمک، فیروزه و سنگهای تزئینی وجود دارد که استخراج مس از سالهای دور، از معدن مس از معروفیت بیشتری برخوردار است. روستای عباسآباد دارای گستردگی فامیلی میباشد که از زمانهای گذشته در این روستا ساکن بودهاند. این روستا دارای دو بخش قلعه بالا و قلعه پایین است که در دوسوی رباط شاه عباسی به صورت شمالی و جنوبی واقع شده است و البته تهکال هم نقش مرکزیت را در روستا دارد. در این روستا آثاری از کهن به یادگار مانده است از جمله عبور جاده ابریشم از شمال روستا، رباط عباسی و کاروانسرای عباسآباد (شکل1-2) یا آب انبارهای گوناگون، قنواتی و منطقه قاسم چوپان، خانه گلی یا چکو که از گذشته بنا شدهاند. عباسآباد روستای باد هم نامیده میشود که بیشتر اوقات سال در این منطقه بادهای تند میوزد که میتوان از انرژی آن بهرمند شد. بر اساس سرشماری 1385 جمعیت ساکن این روستا 458 نفر (132 خانوار) بوده. زبان مردم این روستا فارسی دری و مذهب آنها شیعه میباشد (مرکز آمار ایران، 1390). شکل1- 2: نمایی از کاروان سرای شاه عباسی 1-4- شرایط آب و هوایی و پوشش گیاهی منطقهی عباسآباد این روستا به دلیل آب و هوای، نیم بیابانی و گرم و خشکی که دارد چندان
سرسبز نمیباشد. میانگین درجه حرارت سالانه 2/17 درجه سانتیگراد وگرمترین و
سردترین ماههای آن به ترتیب مرداد و بهمن با میانگینهای حرارتی 1/30 و
5/1 درجه سانتیگراد میباشد. بارش در این منطقه به صورت برف و باران با
میانگین سالانه 1/136 در این منطقه جوامع گیاهی کویری، بیابانی، نیمه بیابانی، جوامع گیاهی خاک شور و همچنین جوامع گیاهی استپی کوهستانی پراکنش دارد. و تا کنون بیش از 400 گونه گیاهی در سطح منطقه شناسایی شده است (بارویانت، 1349). به دلیل محدودیتهای زیستی از جمله بارندگی کم و متغییر، آب و هوای گرم و محدودیتهای خاک، پوشش گیاهی از تنوع و تراکم قابل توجهی در مقایسه با دیگر مناطق حاشیه کویر مرکزی برخوردار است. از لحاظ پوشش گیاهی، گیاهانی که در این منطقه میرویند اغلب بوتهای بوده و به ندرت ارتفاعشان از یک متر تجاوز میکند. این گیاهان عبارتند بادام کوهی-بنه، درمنه-قیچ، شوربیابانی، گز و خارشتر و ... (بارویانت 1349). شکل1- 3: نمایی از پوشش گیاهی در منطقه عباسآباد (جهت دید به سمت شمال) 1-5-زمین ریختشناسی و توپوگرافی منطقه از لحاظ موفولوژی به طور کلی ناحیه مورد بررسی دارای ارتفاعات متوسط و رشته کوههای کشیده و موازی با ارتفاع متوسط 1100 متر از سطح دریا میباشد. بلندترین قسمت ناحیه، کوه معدن با ارتفاع 1227 متر میباشد. روند کلی ارتفاعات شمال خاوری–جنوب باختری است و سیمای کلی آن خاکستری تا خاکستری تیره با سطوح فرسایشی زبر و خشن است. مناطق مرتفع در شمال محدوده مورد مطالعه (عباسآباد) قرار دارد و در جنوب منطقه و در حوالی روستای عباسآباد توپوگرافی کم ارتفاع و تپه ماهوری میشود و به سمت جنوب به دشت کویر منتهی میشود. اغلب سنگهای منطقه در شمال و مرکز محدوده، آذرین است و به همین دلیل دارای مقاومت فرسایشی بالایی هستند و در جنوب منطقه ماسهسنگها و سیلتستونها دارای شبکه آبراههای نامنظم هستند. رودخانه کال شور که اصلیترین رود منطقه است از شرق و شمال شرقی منطقه عبور میکند و به دشت کویر میریزد. در ادامه نقشه توپوگرافی منطقه عباسآباد دیده میشود (نقشه 1-1). نقشه1- 1:نمایش سه بعدی توپوگرافی منطقه عباسآباد به صورت مدل ارتفاع رقومی (DEM) با تفکیک مکانی 15 متر 1-6- زمینشناسی عمومی منطقه عباسآباد و اطراف آن (در چهار گوش1:250000جاجرم و1:100000 عباسآباد) عباسآباد در بخش جنوبی جهارگوش 1:250000 جاجرم واقع شده است. این چهارگوش دو زون ساختاری مهم، زون بینالود در شمال چهارگوش و زون سبزوار یا ایران مرکزی در مرکز و جنوب چهارگوش را در بر میگیرد. گسل میامی یا گسل شاهرود با روند تقریبا خاوری-باختری حد جداکننده این دو زون میباشد و به همین دلیل واحدهایی که در شمال و جنوب آن واقع شدهاند کاملا با یکدیگر متفاوت هستند. قدیمیترین سنگهای منطقه نیز متعلق به پرکامبرین میباشد که شامل گنایس و متاگری واکهایی هستند که در جنوب چهارگوش (عباسآباد) قرار گرفتهاند. لذا در این جا به به شرح واحدهای زمینشناسی پرداخته میشود که متعلق به زون ایران مرکزی و در محدوده چهارگوش 1:100000عباسآباد (شکل 1-7) واقع شده است (رحمانی و صادقی، 1379). شکل1- 4: عکس پاناراما از منطقه عباسآباد (جهت دید به سمت شمال شرق) 1-6-1- واحدهای زمینشناسی مربوط به پرکامبرین-پالئوزویک زیرین سنگهای دگرگونی پرکامبرین که شامل گنیس و متاگری واک میباشند، قدیمیترین واحد در چهارگوش جاجرم هستندکه درون این واحد، دایکهای بازیک و همچنین توده گرانیتی به سن پس از ژوراسیک (با توجه به نقشه 1:250000) نفوذ کردهاند. این واحد به صورت محدود در جنوب چهارگوش1:100000 عباسآباد (جنوب ده دستجرد) رخنمون دارد و به وسیله چندین گسل قطع شده است. همچنین چند واحد پراکنده از دولومیتهای ضخیم لایه و چرتدار به رنگ قهوهای تیره که همراه با شیل چپقلو میباشند، در جنوب منطقه و در نزدیکی گنیسهای پرکامبرین دیده میشوند که احتمالا معادل سازند سلطانیه میباشند. (نوروزی و امامی، 1379) در نقشه 1:100000 عباس آباد این واحدها را به سن قبل از ژوراسیک در نظر گرفتهاند (رحمانی و صادقی، 1379). 1-6-2- واحدهای زمینشناسی مربوط به ژوراسیک ژوراسیک زیرین شامل: شیل و ماسه سنگهای حاوی آثار گیاهی است که کم و
بیش دگرگون شدهاند و احتمالا معادل سازند شمشک هستند. این واحد در گوشه
جنوبی چهارگوش عباسآباد (جنوب ده دستجرد) قرار دارد. ژوراسیک بالایی شامل
ردیفی از سنگهای رسوبی تخریبی و تبخیری است که از پایین به بالا عبارتند
از 1-6-3- واحدهای زمینشناسی مربوط به کرتاسه کرتاسه زیرین شامل واحدهای سنگی از آهک ماسهای و ماسهسنگ آهکی، ماسهسنگ کوارتزیتی سفید رنگ و همین طور سنگآهک ضخیم لایه که در بخشهای پایینی، دولومیتی شده میباشند. این واحد در پیرامون کوه دوشاخ، نازکوه، کوه یزد و ملحد بیشترین گسترش را دارد و رشته کوههای ستیغساز با پرتگاههای فراوانی ایجاد کردهاند. آهکهای کرتاسه در جنوب دستجرد به صورت تدریجی به دولومیت تبدیل شدهاند و دارای کانسارهای باارزشی از سرب و روی و باریت میباشند. 1-6-4- واحدهای ائوسن در منطقه مورد مطالعه (عباسآباد) با شروع ائوسن و به دنبال جنبشهای زمینساختی لارامید که سراسر ایران را تحت تاثیر قرار داده طی فازهای فشارشی و متعاقب آن فاز کششی، فعالیتهای آتشفشانی عظیمی در بخشهای وسیعی از ایران آغاز گردید، این فعالیتها از نظر سنگشناسی متنوع بوده و در محیط دریا و خشکی صورت گرفته است. منطقه عباسآباد در شمال شرق شاهرود از این تاثیرات مصون نبوده و تظاهرات آتشفشانی، همراه با ته نشستهای تخریبی و کنگلومرایی در آن گسترش یافته است و همچنین فلززایی نیز همراه با این دوره بوده است که بخشهای مختلف منطقه را تحت تاثیر قرار داده و اندیسهای مس و سایر فلزات را ایجاد کرده است (رحمانی و صادقی، 1379). ائوسن در منطقه عباسآباد، عمدتا شامل ردیف نسبتا ضخیمی از سنگهای آتشفشانی، آذرآواری و رسوبی است. * واحد قاعدهای معادل E1 این واحد در شمال غربی عباسآباد برونزد دارد و از قاعده به طرف بالا شامل کنگلومرا، ماسهسنگ، آهک ماسهای نومولیتدار، توف اسیدی و گدازههای قرمز رنگ با ترکیب هورنبلند تراکیآندزیت که به رنگ قرمز دیده میشود و کمترین ضخامت را دارا میباشد و سن آن Ypresian (ائوسن زیرین) میباشد. * واحد آتشفشانی زیرین، معادل E2 این واحد نیز شامل گدازههای با ترکیب آلکالی بازالت، آهک نومولیتدار ضخیم و آهک مارنی، تناوب کنگلومرا و ماسهسنگ میباشد که در انتها گدازههای با ترکیب تراکیبازالتی و تراکیآندزیتی با سن لوتسین (Lutetian)(بخش زیرین ائوسن میانی ) قرار دارد. * واحد سبز زیرین، معادل E3 این واحد گسترش محدودی در منطقه (عباسآباد) دارد واز قاعده به طرف بالا شامل توف اسیدی با ترکیب داسیتی، شیل، سیلتستون، ماسهسنگ، آهک ماسهای و آهک نومولیتدار میباشد. رنگ این واحد سبز روشن است و سن آن ائوسن میانی میباشد. * واحد آتشفشانی میانی، معادل E4 شامل گدازههای با ترکیب تراکیآندزیت تا تراکیبازالت با گسترش محدود میباشد. رنگ واحد قرمز تیره بوده است. * واحد سبز بالایی، معادل E5 این واحد نازک لایه بوده و تپه ماهورهای کرم رنگ را به وجود آورده است که از قاعده به به طرف بالا شامل بخش ماسهسنگی خشن، آهک نومولیتدار، شیل، سیلتستون، توف شیلی، توف آهکی و مجددا آهک نومولیتدار میباشد. * واحد آتشفشانی بالایی، معادل E6 این واحد درمنطقه عباسآباد و میاندشت بیشترین گسترش را دارد، و شامل بخشهای مختلفی است که از قدیم به جدید عبارتند از: - بخش ولکانوکلاستیک1 این بخش از واحد آتشفشانی بالایی در شمال عباسآباد دارای ضخامت قابل توجهی است و در مواردی دارای منشا اپیکلاستیک میباشد. قطعات ریز و درشت نیمه گرد در زمینهی از جنس خود قطعات قرار گرفتهاند و جورشدگی آنها ناجور بوده و اندازه قطعات از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر متغیر است. این بخش از نظر ترکیب متوسط تا بازیک است و ریختشناسی مرتفعی را به وجود میآورد. همچنین این واحد در مسیر جاده میاندشت به عباسآباد دیده میشود و سن آن را ائوسن میانی (لوتسین) مشخص کردهاند. - بخش گدازهی1 در شمال عباسآباد و مسیر جاده میاندشت به سمت عباسآباد برونزد دارد و شامل سنگهای بازالتی بوده. در - بخش ولکانوکلاستیک2 این بخش تنها در مسیر جاده میاندشت به عباسآباد برونزد دارد و نسبتا مرتفع میباشد و شامل قطعات زاویهدار تا نیمهگرد تراکیآندزیت تا تراکیبازالت در زمینهی همجنس قطعات میباشد. - بخش گدازهی2 این بخش که شامل تراکیبازالت تا الیوین بازالت گاه با وزیکولهای کلسیتی و گاه توف خاکستری رنگ میباشد در مسیر جاده میاندشت به عباسآباد برونزد یافته است. - بخش توف آهندار تنها در مسیر جاده میاندشت به عباسآباد قابل مشاهده است و شامل توف ماسهای و توف شیلی آهندار نازک لایه که دارای رنگ عمومی بنفش مایل به قرمز میباشد. - بخش گدازهی3 این بخش در مسیر جاده میاندشت به عباسآباد رخنمون دارد و شامل گدازههای تراکیبازالت تا الیوینبازالتی حفرهداری هستند که عموما با کلسیت پر میشوند، و همراه با میان لایههای از توف خاکستری تا توف ماسهای قرمز رنگ میباشد. - بخش ولکانوکلاستیک3 در مسیر جاده میاندشت به عباسآباد برونزد دارد و شامل برشهای ولکانوکلاستیک با قطعاتی در اندازه 15 سانتیمتر که کم و بیش گرد بوده و جورشدگی دارد. سن این بخش (لوتسین Lutetian) بخش پایینی ائوسن میانیمشخص شده است. - بخش گدازهی4 بیشترین گسترش را در شمال عباسآباد دارد و از قاعده به طرف بالا شامل یک قسمت تراکیبازالتی تا الیوینبازالتی تیره با بلورهای درشت پیروکسن و گدازههای تراکیآندزیتی تا تراکیبازالتی به رنگ سبز تا خاکستری دارای بلورهای درشت پلاژیوکلاز و حفراتی که با زئولیت پرشده است و گدازههای تراکیآندزیتی تا تراکیبازالتی به رنگ تیره با بلورهای درشت پلاژیوکلاز به همراه توف ماسهای و برش هیالوکلاستیک است. در بخش قاعدهای آن دایکهایی از جنس الیوین بازالت وجود دارد و روی این بخش را یک افق آهک شکل1- 5: افق نومولیتی بخش گدازهی4 درمنطقه عباسآباد (جهت دید شمال شرق) رخنمونهای ائوسن، علاوه بر منطقهی عباسآباد و میاندشت در داخل الترامافیکها و افیولیت ملانژهای شرق و شمال فرومد برونزد دارد. همچنین در شمال کهک در مسیر جاده شاهرود به سبزوار (در شرق عباسآباد) و شمالغربی بیارجمند رخنمونهای ائوسن دیده میشود که بیشتر از نوع رسوبی و ولکانوکلاستیک میباشد. 1-6-5-واحد کنگلومراتیک ائوسن-الیگوسن این واحد به همراه واحدهای ائوسن در مرکز چهارگوش 1:100000 عباسآباد و جنوب گسل میامی قرار دارند و شامل کنگلومرای ولکانوژنیک با جورشدگی ضعیف که قطعات آن از واحدهای ائوسن است و همین طور ماسهسنگ نازک لایه قهوهای رنگ وتناوب مارن، ماسهسنگ به رنگ سبز روشن و ماسهسنگ و سیلتستون نازک لایه قهوهای تشکیل شده است که در برخی از نقاط حاوی لایههای میکروکنگلومرا میباشد و برونزد نسبتا بزرگی در شرق و غرب روستای عباسآباد دارد و در شرق روستای عباسآباد ناودیس مشخصی را میسازد (شکل 1-6). یک دیاپیر گچی در داخل این واحد در شرق روستای عباسآباد برونزد دارد. سن این بخش به دلیل عدم وجود فسیل به طور دقیق مشخص نمیباشد اما به دلیل این که برروی واحد رسوبی به سن ائوسن تشکیل شده است، ائوسن الیگوسن در نظر گرفته شده است. شکل1- 6: ناودیس واحد کنگلومرای ائوسن-الیگوسن (جهت دید شمال شرق) 1-6-6- نهشتههای نئوژن این واحد بیشتر مربوط به زمان پلیوسن میباشد و درغرب میاندشت، شمال دستجرد و جنوب شرقی کوه دوشاخ پراکنده شده است و شامل کنگلومرای قاعدهای قرمز رنگ میباشد. 1-6-7- نهشتههای تخریبی- آواری مربوط به کواترنر ته نشستهایکواترنر شامل رسوبات، آبرفتها، پادگانههای آبرفتی قدیمی و جدید، تپههای شنی، زمینهای کشاورزی، نواحی خشک و مسطح، نواحی نمکدار و مسطح و کفههای رسی است که در سراسر منطقه مخصوصا جنوب آن گسترش دارد. 1-6-8- واحدهای افیولیتی واحدهای افیولیتی به طور عمده در شمال شرقی ورقه و به صورت برونزدهای تکتونیزه در شمال منطقه دیده شکل1- 7: نقشه زمینشناسی معادن مس بخش شمالی منطقه عباسآباد (برگرفته از نقشه زمینشناسی 1:100000 عباسآباد) 1-7- زمینشناسی ساختمانی و زمینساخت منطقه محدوده عباسآباد در شمال خاوری زون ساختاری ایران مرکزی
(Stoecklin,1986) قرار دارد. از لحاظ لیتولوژیکی، سنگهای این منطقه را
میتوان در سه دسته بزرگ، افیولیتی در شمال، آتشفشانی و آتشفشانی- رسوبی
ائوسن در مرکز و غرب، دگرگونه در جنوب و جنوب باختری تقسیم کرد. کهنترین
واحدهای سنگی در جنوب ورقه 1:100000 عباسآباد در نزدیکی ناحیهی چشمهسیر
رخنمون دارند که در برگیرنده پاراگنایسهایی با خاستگاه پیدایش نهشتههای ژوراسیک و سپس دگرگونی قهقرایی این سنگها و مجموعه دگرگونهی کهنتر را میتوان به جنبشهای کوهزایی سیمرین پسین نسبت داد که پیامدهای آن وقفه و بازایستادن نهشتهگذاری در ژوراسیک زیرین (واحد Js) و ژوراسیک میانی- بالایی (واحد J1)بوده است. پیامدهای بعدی این جنبشها نهشتهشدن کربناتهای اربیتولیندار (واحدK1)بوده است. عملکرد جنبشهای کششی و پیدایش حوضههای باریک اقیانوسی سبب جایگیری مجموعه افیولیتی در کرتاسه شده است. در سنوزوئیک، فاز لارامید باعث بستهشدن حوضههای ژرف اقیانوسی و در هم ریختگی تکتونیکی ردیفهای افیولیتی و تشکیل آمیزهی افیولیتی شده است. به دنبال فاز فشارشی، انبساط پوسته در ائوسن سبب ایجاد شکستگیهای کششی در دوره ائوسن و فورانهای آتشفشانی عمدتاً بازیک شده است. این تکاپوها به طور عمده آلکالن بودهاند و به طورکلی در محیطی قارهای تا کم عمق بیرون ریختهاند. فرآوردههای این تکاپو پیدایش حجمهای شایان توجه از گدازهها و سنگهای آذرآواری بوده است. آرامش نسبی این تکاپوها سبب نهشتهشدن نهشتههای آتشفشانی رسوبی (واحدهای E3و E5) و یا باز ایستادن نهشتهگذاری (بالای واحد E2در لوتسین و واحد احتمالاً در پایان لوتسین) شده است. جنبشهای زمینساختی آلپی پایانی در میوسن و پلیوسن سبب ایجاد تغییر در محیط رسوبگذاری و نهشتهشدن نهشتههای آواری مولاس و قارهای و چینخوردگی و گسلش آنها شده است. حاصل عملکرد این جنبشها، گدازههای تراکیتی پس از ائوسن نزدیکیهای مزرعه سفید سنگ بوده است. گسل میامی در پایانیترین گستره باختر ورقه، مهمترین عنصر ساختمانی است که در پایانیترین گسترهی شمال ورقه به صورت پهنهای گسل خورده، محدودهی ورقه عباسآباد را نیز تحت تأثیر قرار داده است. شکستگیهای منطقه را میتوان به سه دسته گروهبندی کرد (شکل 1-8): 1- شکستگیهای با روند شمالباختری- جنوبخاوری که به طور عمده گسلهای عادی و یا امتدادلغز هستند که عملکردهای راستلغز دارند و برخی چپگرد بودهاند. 2- شکستگیهای با روند شمالخاوری- جنوبباختری و یا خاوری-باختری با مولفههای راستگرد و چپگرد و در مواردی (نظیر محدود تاقدیس سیاهکوه) گسلههای دسته نخست را قطع کردهاند. این شکستگیها از مهمترین گسلهای منطقهاند و در شمال منطقه به صورت راندگی عمل کرده و سبب راندگی مجموعه افیولیتی بر روی واحدهای ائوسن شدهاند. در جنوب ورقه، همگام با جابجایی واحدهای دگرگونه، همبری تکتونیکی آنها را با واحدهای هم ارز ژوراسیک فراهم کردهاند. این گسلهها در شمال منطقه، با زاویه کمی به گسل میامی میپیوندد. از گسلهای نوع دوم میتوان به گسل چاه حاجی در شمال، گسل سیاهکوه در مرکز و گسل چشمه سیر اشاره کرد. 3- گسلهای با روند شمالخاوری- جنوبباختری تا شمالی- جنوبی که عملکرد عادی یا معکوس دارند و مهمترین آنها گسل کالآبدار است که سبب حذف یال خاوری تاقدیس کالآبدار شده است. شکل1- 8: موقعیت قرارگیری گسلها در ورقه 1:100000 عباسآباد (خلعتبری،1376) در این منطقه چینخوردگیهای فراوان به صورت تاقدیس و ناودیس (که در مواردی پلانچ نیز دارند) دیده شکل1- 9: مقطع عرضی موقعیت قرارگیری ناودیس عباسآباد برگرفته از نقشه 1:100000 عباسآباد (خلعتبری،1376) و نمایی از آن(جهت دید شمال شرق) شکل1- 10: نمایی کلی از چینخوردگیهای منطقه عباسآباد (جهت دید شمال شرق) 1-8- تاریخچه و مطالعه فعالیتهای زمینشناسی انجام شده در منطقه عباسآباد این منطقه به خاطر دارا بودن ذخایر مس فراوان از گذشتههای دور مورد توجه بوده و نشانههای معدنکاری بسیار قدیمی در منطقه مشاهده میشود و اگرچه مطالعه محدوده معدنی عباسآباد تا کنون مورد توجه گروههای متعدد ایرانی و خارجی قرار گرفته است اما گزارش و سوابق مدونی از مطالعات انجام شده در این محدوده در دست نیست. نظر به مطالعات صورت گرفته و بازدید صحرایی انجام شده توسط گروههای معتبر زمینشناسان نظیر Riotontoو BRGMو زمینشناسان برجسته نظیر هوبنر، مقتضی است اطلاعات موجود به صورت یکپارچه تهیه گردید. فعالیتهای پیشین در محدوده معدنی عباسآباد شامل دو بخش 1-سوابق فعالیتهای معدنکاری در معادن مس عباسآباد و 2-پیشینه مطالعاتی است. 1-8-1 سوابق فعالیتهای معدنکاری در معادن مس عباسآباد معادن مس عباسآباد در طی قرون گذشته مکررا مورد توجه زمینشناسان و معدنکاران بوده است (Frazer,1825و Schindler,1881). رخنمونهای مسدار عباسآباد احتمالا در دوران قبل از اسلام استخراج شدهاند که عموما شامل مس طبیعی یا فلزی بوده است. به طور کلی میتوان سه دوره از فعالیتهای عمدهی معدنکاری که در این منطقه انجام شده است به شرح زیر معرفی نمود: دورهی اول، فعالتهای اواخر سده 18 میلادی: در این دوره بیشتر روی رخنمونهای جنوب جاده شاهرود- سبزوار (معادن گورخان و چغندرسر) کار میشده و بخشی از کار توسط گروههای انگلیسی بوده است. دورهی دوم، فعالیتهای طی دوره جنگ جهانی دوم: در این دوره بیشتر کارهای استخراجی انجام میگرفته و حدود 500 نفر کارگر که توسط افراد فنی آلمانی نظارت میشدهاند در معادن شمال شرقی عباسآباد مشغول کار بودهاند. طی سالها بعد از جنگ جهانی دوم تا سال 1956 کارهای معدنی به تناوب در این معدن انجام میشده است. دورهی سوم، فعالیتهای دوره اخیر که تقریبا از سال 1976 میلادی شروع شده است. در این دوره شرکت سهامی کل معادن مجددا کار را روی رخنمونهای معدنی دامنجلا و چغندرسر آغاز نمود. این کارها شامل عملیات اکتشافی و استخراجی بوده است. 1-8-2- پیشینه مطالعه - برای اولین بار Tietze (1879)از این منطقه معدنی نام برده است. بعد از اوSchindler (1881), Ladame (1942), Claveau (1959), Schurenberg (1960), Ruttner (1965), Williams (1965), ،khadem (1965)این منطقه را مطالعه کردهاند (نقل از بارویانت 1349). - اولین مطالعه تفضیلی برروی ناحیه عباسآباد توسط Ladame(1942) انجام شد، وی به بررسی ویژگیهای زمینشناسی و معدنی این ناحیه پرداخته است. در سال J.Olavealu(1956)از طرف شرکت (NewMont Mining) از این ناحیه بازدیدی به عمل آورد، ولی در گزارش خود از این ناحیه هر دو بخش، پرعیارتر (در سنگهای آتشفشانی) و کم عیارتر (در رسوبات) را چندان پراهمیت ندانسته و آن را در زمره کانسارهای با ارزش پایین و تناژ بالا قلمداد کرده است (Poursaid, 2003). - در سال 1960 شرکت (Rheinstah Industrie Indvtrie Planung G.M.b.H) توسط Schuren bergاز این ناحیه بازدید به عمل آورد. این شرکت در گزارش خود بررسی دقیقی از نواحی کانیدار به همراه بررسیهای میکروسکوپی نمونههای کانهدار ارائه نمود. - Khadem در سمپوزیوم مس (1965) به بررسی خلاصهای از ویژگیهای کانسار مس عباسآباد پرداخته است. - در سال 1967 کارشناسان یوگسلاو و در سال 1968 کارشناسان رومانیایی طرح مطالعات مقدماتی در این محدوده ارائه نمودند. پیشنهاد بررسی کارشناسان رومانیایی شامل تهیه نقشهی زمینشناسی، برداشتهای ژئوفیزیکی و ژئوشیمیایی، بررسیهای آبشناسی و حفاری بوده است که در طی 9 ماه توسط 186 نیروی کاری ارائه شده بود. گروه یوگسلاو ذخیره حدود 10 میلیون تن با عیار 1 تا 5/1% را برای این در برنامه اکتشافی این گروه حدود 25000 تن در سال عنوان میکند. - در سال 1968 سازمان زمینشناسی ایران توسط هوبنر و پارسا بازدیدی از ناحیه به عمل میآورد و اطلاعاتی را به منظور یک برنامه اکتشافی محدود ارائه میکند. - در سال 1969 در غالب آموزش زمینشناسان جوان سازمان زمینشناسی ایران چندین گروه خارجی به انجام بررسیهای ژئوشیمیایی و حفاری، تهیه نقشه توپوگرافی و زمینشناسی در مقیاس 1:2000 صورت گرفت همچنین به منظور تهیه یک چهارچوب زمینشناسی نقشه زمینشناسی ساختاری ناحیه از روی عکس هوایی آماده گردید. در این بررسی محدودههای معدنی قدیمی شامل گورخان، چغندر سر، حمامی، دامن جلا، معدن بزرگ، آسیادیو و لبکال مورد اهمیت قرار گرفت. در چند ناحیه دیگر نیز نظیر غرب گورخان (معدن راستخوانی، قلعه گریک )، شرق لبکال (فیروزآباد) و حدود 70 کیلومتری جنوب غرب عباسآباد (چاه روقرو) مطالعاتی انجام شد و حاصل به صورت نقشههای 1:1000 و 1:5000 آماده گردید. - Urada,(1969) ذخیره ناحیه معدن بزرگ را حدود 500000 تن با عیار حدود 1% و همچنین ذخیره موجود در دپوهای باطله را 60000 تن با عیار 5/0% برآورد میکند (Poursaid 2003). - با شروع مجدد فعالیت معادن این منطقه توسط شرکت سهامی کل معادن ایران در سال 1967 تحقیقات بیشتری در مورد این منطقه توسط سازمان زمینشناسی صورت پذیرفته از جمله: - Bazin and Hubner(1969)زمینشناسی این منطقه را مطالعه کردند که نتیجه کارآنها به صورت گزارشی منتشر شد که خلاصه آن در گزارش شماره 13 سازمان زمینشناسی به چاپ رسیده است. - Waters(1969) پتروگرافی منطقه را مطالعه کردهاند (گزارش سازمان زمینشناسی ). - Brants(1969)پالئونتولوژی منطقه را مطالعه نموده (گزارش سازمان زمینشناسی). |