تحولات یمن (2011 2014) و سیاست خارجی ایران و عربستان در خصوص این کشور...چکیده فهرست مطالب عناوین صفحه فصل اول: کلیات تحقیق 1-10- فنون مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل دادهها10 فصل دوم: چارچوب نظری تحقیق 2-2- اهداف کشورها در سیاست خارجی. 16 2-3- عوامل موثر در سیاستگذاری خارجی. 17 2-4- سیاست خارجی در نظریه سازهانگاری. 19 2-5- سازهانگاری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران. 21 2-5-4- هژمون گرایی منطقهای. 25 2-5-7- حمایت از جنبشهای اسلامی و انقلابی. 27 2-5-9- عدم تعهد و جهان سوم گرایی. 29 2-6- سازهانگاری در سیاست خارجی عربستان سعودی. 32 2-6-2- ایدئولوژی (اسلام وهابی)33 2-6-3- ساختار سیاسی و تصمیمگیری (نظام سلطنتی)34 2-6-4- اقتصاد (ژئوپولتیک نفتی)36 2-7- تقابل سیاست خارجی ایران و عربستان. 38 2-8- مبانی بیناذهنی هویتی عربستان سعودی در قبال جمهوری اسلامی ایران. 40 2-8-3-جهاد با کافران و بدعت گرایان. 43 فصل سوم: تحولات یمن و ریشههای آن 3-1- ویژگیهای دوره حکومت صالح. 51 3-3- اوضاع اجتماعی – سیاسی یمن. 54 3-4- بررسی گسلهای موجود در جامعهی یمن. 55 3-4-1- بافت اجتماعی - فرهنگی متفاوت در شمال و جنوب. 56 3-4-3- وجود پایگاههای القاعده61 3-4-4- جنبش الحوثی و زیدیهای شمال. 61 3-4-5- فساد اقتصادی گسترده در یمن. 66 3-5- صفبندی نیروها در یمن. 70 3-6- رویکرد صالح به گسترش اعتراضات. 74 3-7- سیاست ایالات متحده در قبال تحولات یمن. 76 3-8- ویژگیهای دوره منصور هادی. 81 3-9- تحولات دوره منصور هادی از 2011 تا 2014. 84 3-10- تمرکز زدایی و تشکیل دولت فدرال. 86 3-11- دیدگاه قبایل به طرح فدرالیزه منصور هادی. 87 3-12- سیاست آمریکا در قبال منصور هادی. 90 فصل چهارم: مقایسه تطبیقی سیاست خارجی ایران و عربستان در یمن 4-1- سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال یمن. 97 4-1-1- اهمیت یمن در سیاست خارجی عربستان سعودی. 99 4-1-2- نقش عربستان در تحولات داخلی یمن. 101 4-1-3- مهم ترین جهت گیریهای سیاست خارجی عربستان در قبال تحولات یمن. 104 4-1-4- سناریوهای عربستان و مدیریت تحولات یمن. 107 4-2- سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات یمن. 109 4-2-1- محورهای سیاست خارجی ایران درخصوص تحولات یمن. 111 4-2-2- تاثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران بر تحولات سیاسی یمن. 112 4-2-4-تاثیر پذیری شخصیتهای یمنی از ایران. 115 4-2-5- گسترش شیعه دوازده امامی. 117 4-2-6- گسترش شعارهای انقلابی و ارزشی. 118 4-2-7- حضور فعال شیعیان در قیام مردم یمن. 121 4-3- دورنمای آینده تحولات یمن و بازتاب سیاست خارجی ایران و عربستان در این کشور. 122 فصل پنجم: نتیجهگیری و ارائه راهکارهای پیشنهادی نتیجه گیری. 126 پیشنهادات. 131 منابع فصل 1: کلیات تحقیق 1-1- طرح مسالهیمن کشوری با بافت قبیلهای و دارای جامعهای فاقد انسجام اجتماعی و سیاسی، دارای 555 هزار کیلومتر مربع مساحت و حدود 25 میلیون نفر جمعیت و بخشی از شبه جزیره عربستان است. یمن با توجه به موقعیتی که دارد یکی از مهمترین گلوگاههای انرژی، ترانزیت کالا و بازار تجارت بینالمللی به حساب میآید. این جایگاه زمانی که به موقعیت کشورهای پیرامونی خلیج فارس اضافه شود، از اهمیت افزونتری برخوردار میشود . نزدیک به نیمی از ذخایر استراتژیک انرژی جهان در این منطقه قرار دارد و در این میان تضمین صدور بی حاشیه انرژی به کشورهای غربی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یمن حداقل دارای چهار موقعیت ویژه ژئوپلیتیک است: اشراف یمن بر خلیج عدن، اشراف کامل آن بر یکی از مهمترین تنگههای استراتژیک جهان یعنی بابالمندب، اشراف کامل بر آبراه حساس دریای سرخ، و تسلط یمن بر کوههای استراتژیک مران - که از سواحل عدن آغاز و تا منطقه طائف در جنوب غرب عربستان کشیده میشود. با این وصف تحولات داخلی یمن، به تحول عمده در شبه جزیره و حتی مناطق اطراف آن - شاخ آفریقا و... - منجر میشود کما اینکه این کشور، با چالشها و بحرانهای داخلی فراوانی روبرو بوده است. تحولات سالهای 2010 و 2011 هر چند به پایان دیکتاتوری علی عبدالله صالح، رئیس جمهور سابق یمن و آغاز فصل جدیدی در تاریخ سیاسی این کشور منجر شد، اما اختلافات داخلی که عموما دارای ریشههای قبیلهای و طایفهای است، به اندازهای گسترش یافته که هر گونه مذاکرهای را به چالش کشانده و آینده مبهمی را برای یمن رقم زده است. بقایای نظام سابق بخشی از چالشی است که یمنیها با آن دست و پنجه نرم میکنند. یمنیها برای شکل دادن به ساختار سیاسی جدید در کشور خود با چند چالش عمده رو به رو هستند. نخست القاعده، دوم بقای نظام سابق، سوم تمایلات جدایی طلبانه جنوب، و چهارم توزیع وسیع مقادیر بی شمار پول بین سران قبایل و احزاب توسط کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای تاثیرگذاری بر تحولات این کشور؛ در کنار همه این چالشها باید به اقتصاد ورشکسته یمن نیز اشاره کرد که میراث رژیم علی عبدالله صالح است. یمن فقیرترین کشور عربی است که نیمی از جمعیت ۲۵میلیونی آن زیر خط فقر هستند. ساختار اصلی ارتش یمن متکی به نزدیکان علی عبدالله صالح بوده است و آنها حتی پس از کنارهگیری صالح در پستهای خود بودند. از سوی دیگر یمن به واسطه برخی ویژگیها مورد توجه برخی کشورهای منطقهای همچون ایران و عربستان نیز بوده است چنانچه عربستان بزرگترین همسایه این کشور در شبه جزیره محسوب میشود و ریاض نسبت به تحولات آن به شدت حساس بوده و در سالهای اخیر با دقت بیشتری تحولات داخلی یمن را دنبال کرده است. آلسعود از زمان شکلگیری جنبش شیعیان صعده و متحد شدن قبایل شیعه در استانهای صعده و آلعمران با ظرافت بیشتری این تحولات را پیگیری میکند و شیعیان صعده را خطری بالقوه برای وهابیت به شمار میآورد، به خصوص اینکه آنها را مانع بزرگی برای گسترش تفکرات وهابیگری در خاک یمن میداند. علاوه بر این، خاک یمن، مأمن مطمئنی برای مخالفان سیاستهای عربستان به شمار میرود. از جنگ چهارم الحوثیها در سال 2004، آلسعود متوجه نفوذ و تاثیرگذاری شیعیان در تحولات داخلی یمن و مناطق مرزی عربستان شد چرا که احساس کرد بحران داخلی یمن - بواسطه مجاورت استانهای شیعه نشین (جازان و الشرقیه) عربستان در مجاورت مرز یمن - ممکن است به این کشور منتقل شود. از این رو عربستان با تمام قوا به ایجاد محدودیتها برای شیعیان و زیدیان یمن در استانهای شمالی این کشور از طریق کمک به قبائل سنی – وهابی و همچنین تحریک و تطمیع دولت یمن برای سرکوب این گروه در کنار سرکوب دیگر گروههای مخالف عربستان همچون اخوانالمسلیمن یمن پرداخت. در این وضعیت جمهوری اسلامی ایران در مقام حمایت از شیعیان این کشور در مقابل وهابیون همواره یکی از حامیان شیعیان الحوثی بوده و با توجه به مخالفت برخی گروههای یمنی با تسلط و نفوذ عربستان در یمن و گرایش آنها به ایران در نبود ساختار حکومتی قوی در این کشور، ایران به بازیگری مهم در عرصه تحولات یمن تبدیل شده است که در کنار عربستان از عوامل مهم و تاثیرگذار بر وقایع و جریانهای سیاسی - مذهبی یمن بشمار میرود. در این پژوهش تلاش میشود به بررسی این مسائل بپردازیم. 1-2- سئوال تحقیقسیاست خارجی ایران و عربستان سعودی و نقش ایفاشده توسط این کشورها در قبال تحولات یمن (2011-2014) چه بوده است؟ 1-3- فرضیه تحقیقبا توجه به تحولات یمن و حضور و فعالیت گروه های مختلف در این کشور، ایران و عربستان در قالب افزایش نفوذ منطقهای خود به نقش آفرینی درتحولات یمن میپردازند. جمهوری اسلامی ایران سیاست حمایت از تحولات داخلی در یمن را دنبال کرده است و عربستان سعودی حمایت و پشتیبانی از دولت مستقر و تلاش برای جلوگیری از تغییر سیاسی - اجتماعی در این کشور را در پیش گرفته است. 1-4- ضرورت و اهمیت تحقیقموقعیت سوقالجیشی و استراتژیک یمن در بابالمندب و دریای سرخ و خلیج عدن از یکسو و نقش و تاثیرگذاری آن در تحولات منطقهای خاورمیانه و بویژه در شبه جزیره عربستان از سویی دیگر همواره از عناصر تاثیرگذار بر ثبات منطقهای کشورهای همجوار بوده است. وجود قومیتهای مختلف، فعالیت احزاب و جریانهای سیاسی و مذهبی همچون اخوانالمسلین، شیعیان و زیدیها، وهابیون و گروههای طرفدار القاعده و... در این کشور همواره از عوامل مهم حضور و نفوذ کشورهای منطقهای در این کشور بوده است. در این میان حضور ایران و عربستان در این کشور در سطوح مختلف و رقابت جریانهای سیاسی همسو با هر یک از این کشورها در صحنه سیاسی یمن از مهمترین مولفههای موجود برای شناخت ساختار سیاسی، قبیلهای و اقتصادی کشور یمن میباشد که در پژوهش حاضر بدان پرداخته میشود. 1-5- اهداف اصلی تحقیقاز اهداف اصلی پژوهش حاضر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
در بررسی تحولات یمن آنچه مسلم است این است که سقوط صالح همچون بن علی تونس و مبارک مصر، برگرفته از حرکتهای مردمی برای پایان دادن به حاکمیتهای دیکتاتوری و دست نشانده غرب بوده است؛ هر چند که برخی کشورهای عربی و غربی برای تأمین منافع خود به دنبال مصادره این قیام و اعمال نفوذ خود بر دولتهای جدید و ساختارهای قدرت - که عمدتا قبائل و...هستند – بودهاند. در این شرایط همچنان آیندهای مبهم پیش روی یمن قرار دارد چرا که، هر کدام از بازیگران این صحنه همچون ایران و عربستان به دنبال تأمین منافع خویش در چارچوب اهدافشان از یکسو و از طرف دیگر، حمایت از جریانهای همسو با خود در این کشور هستند. این وضعیت منجر به شکلگیری طیفی از مدل ها - از گزینه تشکیل دولت مردمی تا تجزیه این کشور به دست گروهها، قبائل و جریانهای مذهبی - شده است که در پژوهش حاضر بدان پرداخته میشود. 1-6- چارچوب نظری تحقیقدر چارچوب نظری پژوهش، بنا به اهمیت موضوع از یک سو و قرار گرفتن کشور یمن درجغرافیای جهان اسلام که دارای اشتراکات فراوان مذهبی، اعتقادی، فرهنگی و قومی و زبانی با بسیاری از کشورهای منطقه همچون جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی است انتخاب چارچوب نظری «سازهانگاری» که منطبق بر مولفههای فوقالذکر میباشد در تبیین و شناخت ماهیت جریانها و گروههای فعال در عرصه تحولات یمن بویژه پس از کنار گذاشتن علی عبدالله صالح از حکومت و روی کار آمدن دولت جدید میتواند مفید باشد؛ بدین منظور از سازهانگاری به عنوان چارچوب نظری تحقیق استفاده خواهد شد. 1-7- مفاهیم تحقیقانقلاب یمن – القاعده - گروه الحوثی - انقلاب یمن خیزش یمن،اعتراضات سراسری در یمن، مجموعهای از راهپیماییهای خیابانی، اعتراضات و نافرمانیهای مدنی علیه حکومت یمن و رئیس جمهور آن، علی عبدالله صالح، بود که از ۱۴ژانویه ۲۰۱۱میلادی، در این کشور آغاز شد و در ۳فوریه (روز خشم) مخالفین به اوج رسید که با برخوردهای خونین و خشونتآمیز حاکمیت با مردم معترض روبرو شد. شدیدترین برخورد در ۱۸مارس (جمعه خونین) بود که ۵۰کشته و ۲۴۰مجروح داشت. انقلاب یمن ریشه در شرایط سیاسی - اجتماعی این کشور دارد، و با الگو گرفتن از قیام مردم تونس و مصر وارد مرحله حساس و تاثیرگذاری شد و مردم شعار برکناری علی عبدالله صالح را سردادند. دولت عبدالله صالح با استفاده از تمامی ابزارهای ممکن به دنبال تثبیت وضعیت خود در یمن بود و با بهرهگیری از حمایت برخی کشورهای خارجی حتی به استقبال بحرانهایی نظیر نبرد با شیعیان الحوثی رفت. ورود به عرصه درگیریهای نظامی با گروههای مبارز شیعی که طی نزدیک به هفت سال، شش جنگ تمام عیار با رزمندگان الحوثی را به همراه داشت، رویارویی با مردم سرزمینهای جنوبی یمن و خطرات ناشی از فعالیتهای شدید وهابیت در این کشور در کنار نارضایتی شدید مردم از اوضاع سیاسی، اجتماعی و به خصوص اقتصادی مهمترین متغیرهای به وجود آورنده این فضای چالشزا برای نظام سیاسی این کشور بوده است. با افزایش شمار کشته و زخمی شدگان اعتراضات در یمن، حتی تعدادی از نمایندگان پارلمان این کشور از مقام خود استعفا کردند. پس از تظاهرات قضات این کشور در اعتراض به عملکرد دولت و تقاضای تغییر شورای عالی قضایی و استقلال دستگاه قضا از دخالتهای دولت، شورای علمای یمن نیز با آشکار ساختن اعتراضات خود، تجاوز و تعرض به تظاهرکنندگان یمنی را حرام اعلام کرد. حتی پیوستن گروه زیادی از زنان یمنی به تجمعات اعتراضی که در این کشور کمتر سابقه داشته است، تفاوت این بحران با بحرانهای پیشین را برای عبدالله صالح که به گفته وی دولتی خو کرده با بحران هاست، آشکار ساخت. - القاعده القاعده تشکیلاتی بینالمللی، نظامی و بنیادگرای اسلامی است که در دوران جنگ شوروی در افغانستان توسط اسامه بن لادن در شهر پیشاور تاسیس شد. این سازمان در قالب شبکههای نظامی گوناگون فراملی و به عنوان یک جنبش رادیکال اسلام سنی فعالیت میکند که با آنچه که تأثیرات و دخالتهای غیرمسلمانان بر دنیای اسلام مینامند، مبارزه کرده و برای گسترش اسلام تعریفی خود در جهان فعالیت میکند. اکثر صاحبنظران، اعضای شبکه القاعده را پیرو مسلک سلفی میدانند.این سازمان در فهرست سازمانهای تروریستی بسیاری از دولتها و سازمانهای بینالمللی از جمله شورای امنیت ملل متحد، ناتو، اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است. رهبر این سازمان اسامه بن لادن بود. اکنون نیز به احتمال زیاد ایمن الظواهری رئیس این سازمان است. - گروه الحوثی الحوثیها یک گروه شیعه در شمال یمن در استان صعده که به بدرالدین حوثی منسوب و به حوثیها نیز معروف هستند و گروه جوانان مومن (شباب المومنین) نیز نامیده میشوند. این گروه پس از درگیری نظامی با نیروهای دولتی یمن در سال 2004 معروف شدند. این تشکیلات از سال 2002 فعالیتهای خود را با شعار الله اکبر... مرگ بر آمریکا... مرگ بر اسرائیل... و اسلام پیروز است به عنوان شعارهای پس از هر نماز رسماً آغاز کرد و آنها را نیز تاکنون حفظ کرده است. به گفته برخی منابع، جلوگیری دولت یمن از این شعارها در مساجد زیدیه یکی از دلایل مهمی بود که باعث پیدایش درگیریها بین الحوثیها و دولت در سال 2004 شد. در جریان درگیریها بین نیروهای دولتی یمن و گروه الحوثی در سال 2004 «حسین الحوثی» رهبری این گروه را بر عهده داشت؛ وی نماینده پارلمان در انتخابات سالهای 1993 و 1997 بود، و طی درگیریها کشته شد. دولت یمن این گروه را به داشتن گرایشات فکری شیعه اثنی عشری متهم میکند، اما الحوثیها خود را شیعه زیدی و در برخی از مسائل و مناسبتها مانند جشن غدیر و عاشورا خود را با شیعیان اثنی عشری همسو میدانند. گروه الحوثی معتقد است وضعیت فعلی یمن چیزی جز محدود کردن آزادی فعالیت دینی، سیاسی و تلاش برای از بین بردن فرهنگ و معتقدات زیدیها از سوی دولت نیست. این گروه به صورت رسمی خواستار فعالیت حزبی، تاسیس دانشگاه و در نظر گرفتن مذهب زیدی به عنوان یک مذهب رسمی در کنار سایر مذاهب از سوی دولت است. اما در مقابل، دولت یمن این گروه را به تاسیس یک کشور اسلامی و بازگشت به حکومت قبلی زیدیه در یمن متهم میکند. 1-8- روش تحقیقروش تحقیق حاضر مبتنی بر روش توصیفی - تحلیلی و بصورت کتابخانه و فیش برداری از منابع، کتابها و مقالات مرتبط با موضوع تحقیق میباشد و تلاش میشود با استفاده از منابع مرتبط، تحولات یمن و نقش کشورهای خارجی بویژه ایران و عربستان در این کشور مورد بررسی قرار گیرد، و تاثیرگذاری آن در حوزههای مختلف مورد مطالعه قرار میگیرد. 1-9- نحوه جمعآوری دادههاجمعآوری دادهها به صورت فیش برداری خواهد بود. 1-10- فنون مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل دادههااز تجزیه و تحلیل کیفی برای مطالعه یافتههای تحقیق استفاده خواهد شد. 1-11- سازماندهی تحقیقاین پژوهش شامل پنج فصل میباشد که در فصل اول کلیات تحقیق یعنی سئوال، فرضیه، چارچوب، مفاهیم و روش تحقیق آمده است. در فصل بعد، چارچوب نظری تحقیق مطرح میشود که در آن ابتدا به تعریفی از مفهوم سیاست خارجی، اهداف کشورها در سیاست خارجی، عوامل مؤثر در سیاستگذاری خارجی، سیاست خارجی در نظریه سازهانگاری و سپس نگاهی سازهانگارانه به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در قالب شاخصهایی پرداخته میشود. در اینجا همچنین سخن از تقابل سیاست خارجی ایران و عربستان و به خصوص مبانی بیناذهنی هویتی عربستان در قبال جمهوری اسلامی مطرح میگردد. در فصل سوم، تحولات یمن (2011 - 2014) و ریشههای سیاسی – اجتماعی آن میآید که این خود در دو بخش بررس میشود. در بخش اول دلائل و زمینههای این تحولات، اوضاع اجتماعی – سیاسی یمن، گسلهای موجود در جامعه یمن از بافت فرهنگی، قبیلهگرایی، حضور القاعده تا صفبندی نیروها در یمن و ... آمده است. در اینجا، پس از بررسی رویکرد رژیم حاکم در یمن، نقش ایالات متحده آمریکا (به عنوان ابر قدرت حاضر و تاثیرگذار در منطقه) بررسی میشود. در بخش دوم از فصل سوم، تحولات یمن من جمله طرح فدرالیزه حاکم یمن، عبد ربه منصور هادی، و دیدگاه قبایل به این طرح مورد مطالعه قرار گرفته است. در فصل چهارم پژوهش، مقایسه تطبیقی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی صورت گرفته است که در آن با توجه به مولفههای هویتی، سیاست خارجی هر یک از این دو کشور در قبال تحولات یمن تبیین میشود؛ و اینکه چرا تحولات یمن برای عربستان حائز اهمیت است و به تبع آن سیاست خارجی مقتضی اتخاذ میکند. در این فصل ابتدا نکاتی در خصوص نگاه عربستان به یمن و خاک این کشور مطرح میشود و سپس به نقش عربستان در تحولات داخلی یمن و سناریوهای آن برای مدیریت این تحولات؛ به دنبال آن محورهای سیاست خارجی ایران در خصوص این تحولات توضییح داده میشود. و بالاخره در فصل آخر، نتیجهگیری و راهکارهایی برای بهبود روابط بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان و امنیت منطقه ارائه میگردد و اینکه به لحاظ رهیافتهای سازهانگارانه، دو کشور به جای سیاست خارجی تقابله جویانه بایستی بر مبنای اشتراکات عمل نمایند.
|