![]() بررسی حقوق افراد دارای معلولیت در اسناد بین المللی و نظام حقوقی ایران...فهرستمطالب عنوان صفحه چکیده1 مقدمه2 بخش اول: مفهوم شناسی، پیشینه تاریخی و چالش های حقوقی فراروی افراد دارای معلولیت8 فصل اول: مفهوم شناسی10 مبحث اول: معنای لغوی و اصطلاحی معلول10 گفتار اول: معنای لغوی معلول10 گفتار دوم: معنای اصطلاحی معلول...11 گفتار سوم: ترمینولوژی موضوع..12 مبحث دوم: مدل های ناتوانی.... 14 گفتار اول: مدل مذهبی/اخلاقی ... 14 گفتار دوم: مدل خیریه/ ترحم آمیز .... 16 گفتار سوم: مدل پزشکی ... 18 گفتار چهارم: مدل توانبخشی .. 20 گفتار پنجم: مدل حرفه ای/ کارشناسی ... 20 گفتار ششم: مدل توانمند سازی .. 21 گفتار هفتم: مدل اقتصادی ......................................................................................... 21 گفتار هشتم: مدل اجتماعی ........................................................................................ 23 گفتار نهم: مدل حقوق بشری .................................................................................... 24 مبحث سوم: تعریف معلولیت در اسناد بین المللی و حقوق داخلی ایران .......................... 26 مبحث چهارم: مفاهیم بنیادین در حوزه معلولیت .............................................................. 32 گفتار اول: اختلال، ناتوانی، معلولیت ......................................................................... 32 گفتار دوم: پیشگیری................................................................................................... 36 الف: علل و انواع معلولیت ........................................................................... 36
ب: پیشگیری از معلولیت ............................................................................. 46
گفتار سوم: توانبخشی و بازتوانی ............................................................................... 52 گفتار چهارم: برابر سازی فرصت ها ........................................................................... 58 فصل دوم: روند تاریخی تدوین حقوق افراد دارای معلولیت و چالش های فراروی آن ها...............63 مبحث اول: روند تاریخی تدوین حقوق افراد دارای معلولیت ............................................. 64 مبحث دوم: چالش های حقوقی فراروی افراد دارای معلولیت .............................................. 72 بخش دوم: حمایت حقوقی اسناد بین المللی از افراد دارای معلولیت و جایگاه آنان در قوانین داخلی ایران...81 فصل اول: حقوق افراد دارای معلولیت دراسناد بین المللی............................................................ 83 مبحث اول: کودکان دارای معلولیت ............................................................................. 83 گفتار اول: سیر تحول اسناد بین المللی حقوق کودک................................................. 85 گفتار دوم: حقوق کودکان دارای معلولیت در اسناد بین المللی................................... 86 الف: حقوق مدنی-سیاسی .......................................................................... 87 ب: حقوق اقتصادی-اجتماعی .................................................................... 90 ج: حقوق فرهنگی......................................................................................... 93 مبحث دوم: زنان دارای معلولیت................................................................................... 97 گفتار اول: اسناد مرتبط با زنان دارای معلولیت........................................................ 99 گفتار دوم: حقوق زنان دارای معلولیت در اسناد بین المللی...................................... 104 الف: خشونت............................................................................................ 105 ب: حق سلامت، بهداشت و درمان............................................................ 110 ج: آموزش................................................................................................. 119 مبحث سوم: اشتغال افراد دارای معلولیت.................................................................... 124 گفتار اول: فقر و معلولیت................................................................................. 124 گفتار دوم: حق کار افراد دارای معلولیت در اسناد بین المللی........................... 131 فصل دوم: جایگاه افراد دارای معلولیت در نظام حقوقی ایران...................................................... 142 مبحث اول: قوانین داخلی مرتبط با معلولیت................................................................. 143 مبحث دوم: حقوق افراد دارای معلولیت در قوانین جمهوری اسلامی ایران................... 149 گفتار اول: حق سلامت...................................................................................... 151 گفتار دوم: حق آموزش...................................................................................... 155 گفتار سوم: حق اشتغال...................................................................................... 160 نتیجه گیری.......................................................................................................................................................... 165 کتابشناسی............................................................................................................................................................ 170 Abstract………………………………………………………………………………………………………………. 176 قانون معلولیت آمریکا کمیته مبارزه با شکنجه توانبخشی مبتنی بر جامعه کمیته حقوق مدنی و سیاسی کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان
کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
کنوانسیون حقوق کودک کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت
اداره توسعه بین المللی انجمن بین المللی معلولان کمیسیون اروپا کمیسیون اقتصادی و اجتماعی آسیا و اقیانوسیه سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد فدراسیون بین المللی زنان و زایمان
قانون نظارت بر اطلاعات خارجی طبقه بندی بین المللی بیماری ها طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت طبقه بندی بین المللی اختلال، ناتوانی و معلولیت کنفرانس جهانی جمعیت و توسعه
سازمان بین المللی کار سازمان بین المللی غیر دولتی ضریب هوشی سال جهانی افراد معلول سازمان غیر دولتی ملل متحد دفتر هماهنگ کننده بحران ملل متحد
سازمان علمی، فرهنگی، آموزشی ملل متحد
صندوق جمعیت ملل متحد کمیساریای عالی ملل متحد در امور پناهندگان صندوق کودکان ملل متحد علایم اختصاری American with Disability Act Committee Against Torture Community Based Rehabilitation Committee on Civil and Political Rights Convention on the Elimination of Discrimination Against Women Committee on Economic, Social and Cultural Rights Convention on the Rights of Children Convention on the Rights of Persons withh Disabilities Department For International Development Disabled Peoples International European Commission Economic and Social Commission for Asia and the Pacific Food and Agriculture Organization International Federation of Gynecology and Obstetrics Foreign Intelligence Surveillance Act International Classification of Diseases International Classification of Functioning, Disability, and Health International Classification of Impariment, Disability, Handicap International Conference on Population and Development International Labour Organization International Non Governmental Organization Intelligence Quotient International Year of Disabled Persons Non Governmental Organization United Nations Office of the United Nations Disaster Relief Coordinator United Nations Educational, Scientific and Cultural Organization United Nations Population Fund United Nations High Commissioner for Refugees United Nations Childrens Fund
ADA CAT CBR CCPR CEDAW
CESCR CRC CRPD DFID DPI EC ESCAP FAO FIGO
FISA ICD ICF
ICIDH IDPD ILO INGO IQ IYDP NGO UN UNDRO UNESCO UNFPA UNHCR UNICEF صندوق توسعه زنان ملل متحد آژانس توسعه بین المللی ملل متحد سازمان بهداشت جهانی برنامه اقدام جهانی برای معلولین United Nations Development Fund for Women United Nations Agency for International Development World Health Organization World Programme of Action concering Disabled Person چکیده: مهمترین سرمایه هر جامعهای اعضای آن جامعه صرف نظر از سنّ، جنس، توانایی، اعتقادات مذهبی و سیاسی و سایر تفاوتها به شمار میروند. افراد دارای معلولیت درصد قابل توجهی از جمعیت هر جامعه را شامل می شوند. با این وجود اغلب در سیاستها و برنامه ریزیها مغفول میمانند. آنچه که بیش از هر چیز افراد دارای معلولیت را با مشکل مواجه میسازد، نه تنها اختلالات و تفاوتهای جسمی و فیزیکی آنان نیست، بلکه نگرشها و برخوردهای منفی و ساختارهای نامناسب اجتماعی است که فرصتهای زندگی را از دسترس آنها خارج و منجر به انزوا و طرد افراد دارای معلولیت از جامعه و محیط اطراف میشود. لذا بهترین کار جهت کمک به این افراد شناخت مبتنی بر واقعیات و آگاهی از حقوق و توانایی آن هاست. در کنوانسیون حقوق معلولان، "افراد دارای معلولیت شامل کسانی میشوند که دارای نواقص طویل المدت فیزیکی، ذهنی، فکری یا حسی میباشند که در تعامل با موانع گوناگون امکان دارد مشارکت کامل و موثر آنان در شرایط برابر با دیگران در جامعه متوقف گردد." برای پی بردن به محتوا و ابعاد حقوق افراد دارای معلولیت، باید به اسناد بین المللی مربوط مراجعه نمود. موضوع کرامت، برابری و عدم تبعیض همواره از اصول اولیه حاکم بر اسناد بین المللی بوده است و افراد دارای معلولیت بدون تردید از این اصول بهره مند میشوند. در سطح بین المللی برای اولین بار در اعلامیه حقوق کودک جامعه ملل، مصوب ۱۹۲۴ مساله حمایت از معلولان، مشخصا کودکان دارای معلولیت ذهنی مورد توجه قرار گرفت. از آن پس افراد دارای معلولیت در اسنادی چون کنوانسیون حقوق کودک مورد توجه بوده و همچنین موضوع اسناد حقوق بشری مهمی قرار گرفته اند. برنامه اقدام جهانی برای معلولان، قوانین استاندارد برابر سازی فرصت ها، اعلامیه حقوق معلولان و در نهایت کنوانسیون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت جنبههای مختلف حقوق افراد دارای معلولیت در تمامی ابعاد زندگی را تدوین نموده اند. امروزه مشارکت افراد دارای معلولیت در تمام سطوح جامعه و عادی سازی آنان در برنامهها و قوانین، از سیاستهای اصلی توسعهای میباشد. در سالهای اخیر توجه روز افزونی نسبت به دستیابی افراد دارای معلولیت به استانداردهای زندگی و دستیابی به فرصتها بر پایه برابر با دیگران شده است که میتواند در بهبود زندگی ایشان مثمر ثمر واقع شود. واژگان کلیدی: معلولیت، افراد دارای معلولیت، توانبخشی، اسناد بین المللی، زنان دارای معلولیت، کودکان دارای معلولیت، قانون جامع حمایت از معلولان. مقدمه: بیان مساله معلولیت بخشی از شرایط انسانی است که همواره و از ابتدای تاریخ بشر وجود داشته است. تقریبا همه ی افراد به طور دائم یا موقت در مقطعی از زندگی شان اختلال در سیستم بدنی را تجربه کرده اند. بیشتر خانوادههای گسترده دارای عضو معلول هستند و افراد بدون معلولیت ممکن است مسئولیت حمایت و مراقبت از دوستان و بستگان دارای معلولیت را عهده دار شوند.[1] زندگی با معلولیت نه تنها بر فرد تاثیر دارد بلکه آسیب پذیری کل خانواده را افزایش میدهد. برای مثال، خانواده ای که سرپرست معلول دارد ممکن است قادر به پرداخت هزینههای تحصیل کودکان نباشد و یا اعضای خانواده برای مراقبت از کودکان دارای معلولیت فرصتهای شغلی خود را از دست بدهند. افزایش توجه به مقوله رفاه و استانداردهای زندگی و افزایش طول عمر، و پیشرفت علوم به طور کلی موجب افزایش توجه به موضوع مورد بحث میشود. اختلالات ممکن است از ابتدای تولد همراه انسان باشند و یا در مقاطعی از زندگی به دلایل متفاوت حادث شوند. در کشورهای مختلف با توجه به سبک زندگی، علل معلولیتها متفاوت است. در حالی که در کشورهای فقیر و کم درآمد، نبود امکانات بهداشتی مناسب، آب سالم، سوء تغذیه، بارداریهای نامناسب و پایین بودن سطح آگاهی زمینه ساز بروز معلولیت میشود در کشورهای توسعه یافته این مسائل کمتر اهمیت دارد. سبک زندگی متفاوت دراین کشورها بیشتر تصادفات، سوء مصرف الکل و مواد مخدر و مسائلی ازاین دست را به عنوان مهمترین علل معلولیتها مطرح میکند. با این وجود معلولیت یکی از ویژگیهای همه ی جوامع، فقیر و غنی، میباشد. و استانداردهای مختلف زندگی به معنی انواع مختلف معلولیت است نه معلولیت کمتر. پاسخها به معلولیت در طول تاریخ متفاوت بوده است. اما آنچه که ثابت مانده این است که افراد دارای معلولیت همواره جزیی از جامعه بشری بوده و در کنار سایرین زندگی میکردند. همچنان که معلولیت همیشه بخشی از شرایط انسانی خواهد بود. اما نحوه برخورد همیشه دوستانه و بر مبنای حقوق مساوی نبوده است. نگرشها در ابتدا با خرافات و مسائل ماورایی آمیخته بود. شیوع بیماریهای گوناگون با عوارض ناشناخته، مشکلات ناشی از بارداری و داستانهای افسانهای آمیخته با آنها، فرهنگی منفی را بر افراد دارای معلولیت حاکم میکرد. در شرایطی بهتر، از آنها به عنوان افرادی که شایسته ترحم و دلسوزی اند یاد میشد، که هیچ دخالتی در امور زندگی شان ندارند و تنها چشم امیدشان به کمکهای سایر افراد است. حال آنکه تجربهها و شواهد تاریخی نشان میدهد که اختلال در سیستم فیزیکی بدن نه تنها الزاماً محدودیت و انزوا را به دنبال ندارد بلکه در پارهای موارد همین افراد دارای معلولیت توانسته اند مبدائی نو در تاریخ بشریت ایجاد کنند. افرادی چون تامس ادیسون (مخترع و ناشنوا)، استفان هاوکینگ ( فیزیکدان و فلج از دو دست و دو پا و ناتوان در تکلم)، لوئی بریل) مخترع الفبای نابینایان و نابینا) و لودویک ون بتهوون موسیقی دان ناشنوااین ادعا را ثابت میکنند.[2] با پیدایش مسائل حقوق بشری، توجه به حقوق انسان سمت و سوی جدیدی گرفت. حقوق بشر بر مبنای نیازهای انسانی است. بر مبنای این حقوق نه تنها هر فرد به طور مساوی مستحق زندگی است بلکه لایق زندگی همراه با کرامت و شرافت است. حقوق بشر منابع و شرایط اساسی که برای زندگی شرافتمندانه لازم است معرفی میکنند. لذا دفاع از حقوق بشر در واقع دفاع از حیثیت انسانی است. حقوق بشر و آزادی از حقوق فطری انسان هاست. این واقعیت پایه اصلی و مدار بحث اعلامیه جهانی حقوق بشر را تشکیل میدهد. و در دیگر اسناد بین المللی نظیر میثاق بین المللی حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی، کنوانسیون حقوق کودک و غیره انعکاس یافته است. کشورهای مختلف بارها این اصول بنیادین را تایید نموده اند.[3] اما در ادامه تبعیضات گذشته و طردهای اجتماعی، در این عرصه نیز توجه شایانی به حقوق افراد دارای معلولیت نشد. با شکل گرفتن گروهها و جنبشهای گروههای مختلف چون فعالیتهای حمایتی از زنان، کودکان و اقلیت ها، افراد دارای معلولیت نیز وارد حقوق بشر شدند. در واقع توجه به حقوق معلولین در سطح وسیع از اوایل دهه هفتاد میلادی صورت گرفت. مجموعهای از اسناد به اشکال مختلف تدوین و تصویب شد که همه آنها در ترویج اصول و موازین و افزایش آگاهی نسبت به حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت موثر بودند. اختصاص موادی به افراد دارای معلولیت در کنوانسیونهای عام مانند کنوانسیون حقوق کودک و تصویب اسناد خاص معلولین، مانند برنامه اقدام جهانی، قوانین استاندارد برابر سازی فرصت ها و کنوانسیون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت گامهای مهمی در این عرصه محسوب میشوند . کنوانسیون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت تغییر بزرگی در حرکت از مدلهای اولیه ناتوانی تا آنچه که امروز مدل حقوق بشری نامیده میشود ایجاد کرد. در واقع آخرین و مهمترین سند بین المللی طراحی شده برای ورود افراد دارای معلولیت در جریان اصلی همکاریها و مذاکرات بین المللی است.حقوق افراد دارای معلولیت و اسناد آنها رابطه تنگاتنگ با دیگر اسناد حقوق بشری دارد. تمامی حقوق در نظر گرفته شده از قبیل حق حیات، زندگی خانوادگی، حق سلامت، آموزش و اشتغال، آزادی و غیره را در خود جای میدهد. تحقق حقوق افراد دارای معلولیت مستلزم اعمال برنامهای جامع و کامل جهت رفع فوری تمامی تبعیض ها و مشارکت آنها در جامعه بر مبنای برابر با سایرین است. لذا تبیین حقوق افراد دارای معلولیت از این حیث که تمامی ابعاد و جنبههای زندگی انسانی را شامل میشود و حوزههای گستردهای بر معلولیت تاثیر گذار است، امری است که به سهولت میسّر نمیشود. برای تعریف دقیق ضوابط و معیارهای حاکم بر این حقوق لازم است اسناد عام و خاص بین المللی و قوانین داخلی حمایت کننده این گروه آسیب پذیر را مورد بررسی قرار داد. اهمیت موضوع شناسایی و اعتبار بخشیدن به حقوق اساسی بشری به خودی خود از اهمیت والایی برخوردار است. افراد دارای معلولیت حداقل پانزده درصد جمعیت جهانی را به خود اختصاص میدهند. لذا بررسی حقوق این افراد و فراهم ساختن شرایطی جهت تحقق هرچه بهتر این حقوق که نتیجهای جز یکپارچگی افراد دارای معلولیت با جامعه و محیط اطراف خود و ایجاد برابری ندارد، لازمه پیشرفت و توسعه میباشد. در واقع رشد و شکوفایی هر جامعهای بستگی به چگونگی به کارگیری استعدادها و تواناییهای موجود در آن جامعه دارد. اگرچه در اهداف توسعه هزاره سوم به افراد دارای معلولیت اشاره مستقیمی صورت نگرفته است با این وجود نیل به اهداف مذکور هم چون ریشه کنی فقر و گرسنگی، آموزش ابتدایی جهانی، برابری جنسیتی و توانمند سازی زنان، ارتقای سلامت مادران و کاهش میزان مرگ و میر کودکان و ایجاد مشارکت جهانی برای توسعه بدون در نظر گرفتن شرایط، حقوق و بهره گیری از تواناییهای افراد دارای معلولیت و رساندن آنها به جایگاه بحقشان امکان پذیر نخواهد بود. اهمیت افراد دارای معلولیت برای توسعه در حدی است که کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت طی مادهای مهم در خصوص توسعه بین المللی (ماده ۳۲) از دول عضو میخواهد تا در همکاریهای خود افراد دارای معلولیت را بگنجانند. همچنین در نظارتهای صورت گرفته بر اجرای کنوانسیونها و توصیه نامههای بین المللی بر تغییرات حاصل شده در زندگی افراد دارای معلولیت توجه ویژه میشود. پیشینه پژوهش چندی است که افراد دارای معلولیت در زمره مهمترین موضوعات حقوق بشری قرار گرفته اند. در ابتدا بیشتر بررسیها در حوزه سلامت صورت میپذیرفت و تنها از بعد پزشکی به معلولیت نگاه میشده است. از دهه ۷۰ قرن بیستم میلادی معلولیت به طور جدی وارد مسائل حقوق بین الملل و حقوق بشری گردید. اسناد مهمی را به خود اختصاص داده و موضوع بررسیهای گسترده قرار گرفته است. مطابق با توجهات جهانی محققان و پژوهشگران ایران نیز معلولیت را مدّ نظر قرار دادند. ابتدا تمرکز اصلی پژوهشها بر توانبخشی و بازتوانی افراد دارای معلولیت قرار داشته و کتاب هایی از جمله مبانی توانبخشی نوشته سید مجید میرخانی و فرایند جاری توانبخشی ایران به اهتمام محمدتقی همرنگ یوسفی و کاظم نظم ده به نگارش در آمده است. مسائل حقوق بشری افراد دارای معلولیت، مناسب سازی شهری و غیره نیز موضوع کتابهایی قرار گرفته اند. از آن جمله میتوان به کتاب تاملی بر حقوق معلولان از منظر کنوانسیون حقوق معلولان و سایر اسناد بینالمللی نوشته منوچهر توسلی و میرحسین کاویار و همچنین مقالات و آثار دکتر محمد کمالی اشاره نمود. با این وجود به اقشار آسیب پذیر در گروه افراد دارای معلویت کمتر توجه شده است. پژوهش حاضر بر آن است اهم حقوق مدون شده برای افراد دارای معلولیت در اسناد بین المللی و نظام حقوقی ایران را با تمرکز بر گروههایی که از تبعیضات مضاعف رنج میبرند مورد بررسی قرار دهد. و مقررات حاکم بر شرایط شغلی و استخدامی افراد دارای معلولیت که در برخی مطالعات چالش اصلی زندگی افراد دارای معلولیت شناخته شده است را مورد مطالعه قرار دهد. تا با شناخت نقاط ضعف و کاستیهای موجود راهی روشن و نو برای برابر سازی فرصتها و تحقق شعار "جامعهای برای همه" فراهم سازد.
سوالات پژوهش با توجه به اهمیت موضوع و اهدافی که از این بررسی مورد نظر است، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به سوالات ذیل میباشد: ۱- افراد دارای معلولیت و حقوق آنها از چه جایگاهی در عرصه بین المللی برخوردارند؟ 2- در نظام حقوق بینالمللی برای افراد دارای معلولیت به ویژه اقشار آسیب پذیر، از قبیل زنان و کودکان چه حقوقی در نظر گرفته شده است؟ و این حقوق چه ابعادی از زندگی بشری آنان را در بر میگیرد؟ 3- قوانین ایران چه تعهداتی را برای دولت جهت تحقق حقوق افراد دارای معلولیت در نظر دارد؟ و آیا این اقدامات با مقررات بین المللی همسو میباشد؟ فرضیات پژوهش با توجه به سوالات مطرح شده، فرضیات پژوهش به شرح زیر میباشد: _ با توجه به سابقه طرح مسائل حقوق بشری و افزایش روز افزون توجه به زوایای این حقوق و گروههای آسیب پذیر، افراد دارای معلولیت شرایط امیدوار کنندهای را تجربه میکنند. اما به دلیل دشواریهای موجود در تعاریف و مفاهیم معلولیت و عوامل متنوع تاثیر گذار بر آن و همچنین حوزههای گوناگون مرتبط با حقوق افراد دارای معلولیت این افراد هنوز به جایگاه خود آنطور که شایسته و بایسته است نرسیده و نیل به این مقصود مستلزم تلاشهای بیشتر است. _ افراد دارای معلولیت به عنوان بخشی از افراد بشری، مستحق تمامی حقوق و آزادیهای اساسی بشری میباشند. لذا اسناد بین المللی و قوانین داخلی سعی بر این دارند که تمامی جنبههای زندگی این افراد را تحت پوشش قرار دهند. _ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تاکید ویژه بر منع تبعیض و برابری همه افراد دارد. قوانین پراکنده نیز در خصوص افراد دارای معلولیت در نظام حقوقی ایران به چشم میخورد. با فرض جامعیت اسناد بین المللی در این خصوص قوانین ملی و داخلی کاستیها و نارساییهایی را دارا میباشد. اهداف پژوهش تبیین چارچوب حقوقی برای افراد دارای معلولیت در پرتو اسناد بین المللی و تعیین جایگاه آنان در حقوق بشری، بررسی قوانین و مقررات داخلی در حوزه معلولیت همچنین مقارنه و تطبیق حقوق افراد دارای معلولیت در این دو عرصه به منظور ارایه راهکارهای تقنینی و اجرایی از جمله اهداف تهیه و تدوین پژوهش حاضر را تشکیل میدهد. روش پژوهش کتابخانه ای؛ این پژوهش مروری است بر کتب، مقالههای موجود و مدارک منتشر شده توسط سازمان ملل و نهاد های وابسته، یافتههای سایر پژوهشگران و قوانین ایران و بررسی اسناد بین المللی. ابزار گردآوری نیز فیش برداری و جستجو در بانک های اطلاعاتی و منابع اینترنتی میباشد. ساختار پژوهش تحقیق حاضر از دو بخش تشکیل شده و هر بخش در دو فصل تنظیم گردیده است. در بخش اول ضمن ارایه چارچوبی مشخص از موضوع و بیان تعریف استاندارد، مسیری که جامعه بین الملل در طی سالیان به منظور احقاق هرچه بهتر حقوق افراد دارای معلولیت سپری کرده و چالشهای پیش روی آن، مورد مطالعه قرار میگیرد. در ادامه بررسی حقوق در نظر گرفته شده در اسناد بین المللی برای کودکان و زنان دارای معلولیت ، مقررات مربوط به اشتغال افراد دارای معلولیت و قوانین داخلی مربوط، موضوع فصلهای یک و دو بخش دو را تشکیل میدهد. در نهایت پس از نتیجه گیری، تحقیق با ارایه پیشنهاداتی به پایان میرسد. بخش اول: مفهوم شناسی، پیشینه تاریخی و چالش های حقوقی فراروی افراد دارای معلولیت مقدمه افراد دارای معلولیت همواره جزیی از جوامع بشری بوده اند؛ هرچند به دلایل گوناگونی همچون ترس، شرم و عدم استقلال در اجتماع ظاهر نشده و عوامل اجتماعی و نگرشها و تعصبات منفی غلط نیز منجر به طرد آنها و حذف از جامعه شده است. اما افراد دارای معلولیت به عنوان شهروندان و اعضای جامعه، دارای حقوق انسانی هستند. به علاوه پیشرفت و توسعه بدون توجه به نیازهای افراد دارای معلولیت و استفاده از استعدادهای آنها به دست نمیآید. بنابر این نیازی دوسویه بین این افراد و جامعه وجود دارد. افراد دارای معلولیت در راه رسیدن به حقوق برابر، مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده اند. در ابتدا تنها توجه به تفاوتها و محدودیتهای آنها بود. و صرفا از بعد جسمی و پزشکی به مسائل آنها نگاه میشد. امروزه با افزایش روزافزون توجه به موازین حقوق بشر و گسترش آن به تمامی عرصه ها، تمایزات و مشترکات افراد دارای معلولیت نیز مورد توجه قرار گرفته است. از طرق مختلف از جمله راهکارهای حقوقی، تصویب اسناد مختلف ملی و بین المللی سعی شده حقوق فراموش شده آنها محقق شود و تلاشهایی برای ارتقای استاندارد و کیفیت زندگی آنها که درصد قابل توجهی از جمعیت جهان را نیز تشکیل میدهند انجام شده است. هرگاه بحث اعطای حقوق و امتیازات مطرح باشد، مساله تعاریف اهمیت زیادی پیدا میکند. معلولیت لزوماً به قشر کوچکی از جمعیت محدود نمیشود و همچنین معلولیت صرفا پزشکی و جسمی نیست. لذا برای درک بهتر از مساله ابتدا باید آن را تعریف و زوایای مختلف آن را مورد بررسی قرار داد. در این بخش سعی بر آن شده تا تعاریف ارایه شده از واژه معلولیت و واژگان وابسته به این مقوله در اسناد مختلف بین المللی و قوانین داخلی ایران مورد بررسی قرار گرفته و مدلهای مختلف ناتوانی مطرح شود، تا از این طریق چارچوب و مفهومی کلی از موضوع مورد بحث به دست آید. در ادامه ضمن ارایه تاریخچه مختصری از روند شکل گیری حقوق افراد دارای معلولیت در ادوار گوناگون و ورود آنها به اسناد حقوق بشری، مشکلات فراروی تدوین و اجرای این حقوق، در فصل دوم مورد بررسی قرار میگیرد. فصل اول: مفهوم شناسی مطالعه هر موضوعی در ابتدا مستلزم ارایه تعریفی کامل، جامع و مشخص است تا بتوان بر مبنای آن مصادیق مورد بحث را مشخص کرده و جنبههای مختلف آن را مورد بررسی قرار داد. از این رو پیش از هرچیز باید به تعریف معلولیت و فرد معلول از دیدگاه لغوی، اصطلاحی و حقوقی پرداخت. و تفاوتها و شباهتهای موجود میان اصطلاحات رایج را مورد بررسی قرار داد و اشارههایی به حوزههای مرتبط نظیر توانبخشی، بازتوانی و پیشگیری از معلولیت داشت. مبحث اول: معنای لغوی و اصطلاحی معلول گفتار اول: معنای لغوی معلول از حیث لغوی دو معنی از واژه معلول مستفاد می شود. از یک نگاه معلول به هر چیزی اطلاق می شود که آن را به علت و سبب ثابت کرده باشند.[4] معلول امری است که همواره به دنبال علت میآید. و از نگاهی دیگر وضعیتی انسانی است. در مراحل مختلف زندگی انسان علت ها ممکن است عامل معلولیتهای مختلف گردند. به طور مثال، خوردن داروهای نامناسب توسط مادر قبل از تولد، نرسیدن اکسیژن کافی هنگام تولد و نیز عواملی چون امراض و حوادث طبیعی بعد از تولد میتوانند باعث معلولیتها برای انسان گردند. در فرهنگ معین از فرد معلول به عنوان بیمار و علیل یاد شده است.[5] از آنجایی که از مفاهیم و واژههای حوزه معلولیت تعریف واحد و روشنی صورت نگرفته است، این ابهام باعث شده که واژههای مختلف در متون متفاوت به جای یکدیگر استفاده شوند. به همین دلیل شناخت واژههای مترادف نیز خالی از لطف نیست. ناتوانی از جمله واژههای کلیدی است که در زبان فارسی معادل معلولیت به کار برده میشود. در ذیل این واژه در لغت نامه دهخدا معانی متفاوتی ذکر شده است: مرض، علت، بیماری، رنجوری، دردمندی، ناتندرستی، علیل بودن.[6] هم چنین طبق فرهنگ معین ناتوان معادل فردی عاجز، ضعیف، مریض و فقیر است.[7] فرهنگستان زبان و ادب فارسی در معادلهای مصوب خود از کم توانی به جای disability در انگلیسی استفاده کرده است.[8] در این خصوص کم توانی شنوایی معادلhearing disability و معلولیت شنوایی معادل hearing handicap به کار رفته است. اما عموما در ترجمه های متون حقوقی واژه handicap معلولیت و disabilityناتوانی معنی شده است. لغت نامههای انگلیسی تعریف دقیق تر و علمی تر و البته مثبت تری از این واژگان ارایه داده اند. دیکشنری آکسفورد برای واژه disability چنین تعریفی را ارائه نموده است: ۱- شرایط فیزیکی و روانی که حرکت، احساسات، و یا فعالیتهای فردی را محدود میکند. ۲- نقطه ضعف و نقص؛ به خصوص نقطه ضعفی که توسط قانون تحمیل و یا به رسمیت شناخته شده باشد[9]. اما واژه handicap تاریخچهای بسیار طولانی دارد. و به عبارتhand in cap" " که در واقع تفریح و سرگرمی در اواسط قرن ۱۷ ام میلادی بوده است مربوط میشود. این واژه در طول زمان به اشکال و اصطلاحات گوناگون تغییر معنی و کاربرد داده و امروزه به منظور بیان شرایطی استفاده میشود که توانایی فرد را برای انجام عمل جسمی، ذهنی و یا اجتماعی، به طور قابل توجهی محدود می کند.[10]این واژه از اوایل قرن بیستم در این حوزه ثبت شده و تقریبا تا سالهای اخیر زمانی که اصطلاحات مرجح مانندdisabilityوارد شد، اصطلاح استاندارد بوده است. گفتار دوم: معنای اصطلاحی معلول وقتی اکثر مردم به کلمه ی معلول فکر می کنند فورا تصویر فردی را روی صندلی چرخدار تجسم می کنند. در حالی که معلولیت یک مفهوم پیچیده، پویا، چند بعدی و بحث برانگیز است. به طوری که در خصوص تعریف معلولیت و ناتوانی بحثهای فراوانی صورت پذیرفته است. با وجود تلاشهای سازمان بهداشت جهانی و همکاریهای بین المللی هیچ تعریف جهانی و بین المللی ثابتی از معلولیت وجود ندارد. تحقیقاتی که اخیرا در مورد تعریف معلولیت در کشورهای اروپایی شده است نشان می دهد که تعریف معلولیت از کشوری به کشور دیگر بلکه در داخل هر کشور نیز متفاوت است.[11] چرا که اولا، تعریف پزشکی معلولیت با توجه به پیشرفتهای پزشکی تغییر مییابد. اختلالات و معلولیتهای جدیدی با تحولات علم پزشکی و اکتشافات جدید پدیدار می شوند. کشف اختلالات ژنتیکی جدید در بیماریهای خاص از جمله این موارد است. ثانیا، تعریف حقوقی معلولیت نیز با توجه به زمینه و اهداف حقوقی مختلف تغییر مییابد .برای مثال، ممکن است قانون رفاه اجتماعی گروه خاصی از افراد ناتوان را هدف قرار دهد. زیرا توزیع مزایا و کمکهای اجتماعی باید مبتنی بر نیاز افراد و شرایط آنها باشد. در حالی که قانون منع تبعیض که برخورد برابر را حق همه ی افراد میداند، بر تمام افرادی که ممکن است به لحاظ شرایط خاص و مشکلات موجود مورد تبعیض قرار گیرند اعمال می شود. طرحهای آموزشی، برنامههای مربوط به بازنشستگی، ارائه خدمات عمومی در دسترس و بسیاری طرحهای دیگرهرکدام نیاز به تعریفی خاص از موضوع دارند. همچنین از دیدگاه نظری تعریف معلولیت از این بعد که چه چیزی باعث ناتوانی افراد می شود به چالش کشیده شده است. در نتیجه با توجه به اینکه در هر رویکردی چه عاملی را اعم از شرایط پزشکی، عوامل زیست محیطی، ساختارهای اجتماعی و رفتارهای فردی و جمعی، علت اصلی ناتوانی بشناسد مدلهای مختلفی نیز برای تعریف این واژه قابل ارایه است. در ادامه این بخش به بررسی مدلها پرداخته خواهد شد. گفتار سوم: ترمینولوژیموضوع زبان وسیلهای است برای شکل دادن و منعکس کردن افکار، باور ها، احساسات و مفاهیم. برخی کلمات و عبارات به دلیل طبیعت و پیشینه خود جایگاه افراد دارای معلولیت را تنزّل می دهند. اصطلاحاتی مانند فلج و عقب مانده تحقیر آمیز و توهین آمیز اند که باید از آنها اجتناب کرد. مثلا به جای کلمه منگل باید از "فرد دارای سندرم داون"[12] استفاده نمود. اصطلاح معلول یا معلول جوان بیشتر این پیام را انتقال می دهد که تنها چیزی که اهمیت دارد معلولیت فرد است. از دید روانشناسی وقتی یک فرد دارای اختلال و نقص عضو معرفی می شود باید اسم یا کلمه فرد اول بیاید. یعنی بهتر است گفته شود فرد جوان معلول به طوری که تاکید بر کلمه فرد باشد بدون در نظر گرفتن معلولیت او. در مدل مناسب تر که بیشتر ریشه در رویکرد اجتماعی دارد تاکید شده است ، هرچند نقص عضو یک مشکل فردی است که درون بدن انسان ایجاد می شود ولی معلولیت و ناتوانی ناشی از عوامل خارجی و اجتماعی است که بر فرد تحمیل می شود. لذا بهتر است به جای " فرد معلول" از عبارت "فرد دارای معلولیت" استفاده شود. بهتر این است که از عباراتی مانند "رنج می برند"،"مبتلا هستند" و یا "قربانی اند" که همه نوعی نگرش منفی به ناتوانی را نشان می دهند اجتناب شود. عبارت "رنج بردن" نشان دهنده درد و عذاب مداوم است در حالی که در مورد بسیاری از افراد دارای معلولیت این امر صدق نمی کند. هم چنین "دچار بودن" بیانگر بیماری است. اگرچه امروزه برخی از بیماریها نظیر ایدز، دیابت و سرطانها به عنوان گروهی از ناتوانیها مورد توجه قرار گرفته اند با این وجود بسیاری از انواع معلولیتها بیماری محسوب نمی شوند. بنابراین تا آنجایی که منظور صحبت، فرد بستری در بیمارستان و یا فردی در شرایط پزشکی خاص نیست، نباید از واژه بیمار استفاده کرد. در زمینه درمانهای فیزیکی و بازتوانی های شغلی اصطلاح "مراجعه کننده" ارجحیت دارد. عبارت "قربانی" نیز حاکی از آن است که جرمی بر روی فرد دارای معلولیت صورت گرفته است. که الزاماً با واقعیت منطبق نیست. همچنین در تعریف افرادی که از لوازم و ابزار خاصی استفاده می کنند نباید از این لوازم طوری یاد شود که نشانگر محدودیت باشد. بلکه باید به عنوان وسیلهای تعریف شوند که یاری گر افراد دارای معلولیت اند. برای مثال، عبارت "زنی با صندلی چرخدار" بهتر است از عبارت "زن ویلچری" و یا "زنی که محدود و یا محتاج به صندلی چرخدار است ." این افراد صندلی چرخدار را به عنوان وسیله نقلیهای مناسب میبینند نه زندانی که در آن گرفتار شده اند. در برخی اسناد افراد دارای معلولیت در مقابل افراد نرمال (سالم) قرار می گیرند. این بدین معناست که فرد دارای معلولیت غیر طبیعی است و این واقعیت را نادیده میگیرد که هر کس دارای هویت و توانایی منحصر به فرد است. برای مقایسه میتوان از عبارت سایر افراد (به جای افراد نرمال و سالم) استفاده کرد. واژهها و نوع به کار گیری آنها اهمیت به سزایی دارند. همانطور که زبان منعکس کننده ارزشها و نگرشها در جامعه است، نقش مهمی در تقویت آنها نیز دارد. نگرشهایی که ممکن است منجر به تبعیض و تفکیک گروههای خاص در جامعه شوند. زبان منفی و سیاه ،تصاویری منفی و سیاه تولید می کند. زبان روشن و مثبت تصاویر مثبت. به عبارت دیگر زبان می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای تسهیل تغییر ارزشها و ایجاد نگرشهای جدید مورد استفاده قرار گیرد. مبحث دوم: مدلهای ناتوانی مدلهای ناتوانی ابزاری هستند برای تعریف اختلال، ناتوانی و معلولیت و بیان رابطهی آنها. این مدلها چارچوبهای مفیدی برای درک مسائل مربوط به حوزه معلولیت هستند. و در نهایت پایه و مبنایی ارایه میدهند که بر اساس آن دولت و جامعه میتوانند استراتژیهای لازم برای بر آوردن نیازهای افراد دارای معلولیت را تدبیر کنند. [1]. World report on Disability, 2011. [2] . برای آشنایی با سایر مشاهیر رج: برجیان، منصور،نوابغ و مشاهیر معلول جهان، 1383. [3]. السان، مصطفی، حقوق بشر و حقوق کارگران معلول در مقررات داخلی و بین المللی، رفاه اجتماعی، تابستان 1383، شماره 13،ص57 . [4]. فرهنگ معین، قابل دسترس درhttp://www.vajehyab.com/moein/ ، آخرین بازدید در 20 اردیبهشت 91. [5]. همان. [6]. دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، جلد 47، تهران، دانشگاه تهران، بهمن41، ص48. [7]. فرهنگ معین، پیشین. [8]. فرهنگ واژههای مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دفتر هشتم، بخش لاتین،2011، صفحه43. [9]. Available at: http://oxforddictionaries.com/us/definition/english/disability,Last visited on 22 january2013. [10]. Available at: http://oxforddictionaries.com/us/definition/american_english/handicap?q=handicap, Last visited on 22 january 2013. [11]. Degener, Theresia, Definition of Disability, Ireland, National University of Ireland at Galway, 2004, p.4. [12]. Dawn syndrome. |