![]() پرسشنامه استاندارد خشونت خانگی علیه زنان محسنی تبریزی (به صورت doc)معرفی پرسشنامه: در پرسشنامه خشونت خانگی علیه زنان ابزار جمع آوری اطلاعات یک فرم ثبت اطلاعات دموگرافیک می باشد که سوالات 1 تا 10 پرسشنامه را تشکیل می دهد، به علاوه سوالاتی در رابطه با سنجش انواع همسر آزاری، باورهای مردسالارانه، سنتها و تربیت خانوادگی و یادگیری خشونت در این پرسشنامه گنجانده شده است. این سوالات نیز 60 سوال را در برمی گیرد . در کل این پرسشنامه 71 گویه دارد.
تعداد سوال: 71 به همراه یک مقاله نمونه مولفه/زیر مقیاس: 3 زیر مقیاس: انواع همسر آزاری، باورهای مردسالارانه، سنت ها و تربیت خانوادگی و یادگیری خشونت مقیاس/طیف: 5 درجه ای لیکرت نمره گذاری: تفکیک سوالات زیرمقیاسها را دارد تفسیر: حداقل و حداکثر امتیاز را دارد؛ هنجاریابی ندارد؛ نقطه برش ندارد- توضیحات پرسشنامه اسکن شده است روایی: محتوایی دارد- بومی پایایی: آلفای کرانباخ دارد - بومی زبان: فارسی تعداد صفحات: 8 صفحه منبع: محسنی تبریزی
· تعریف مفهومی انواع همسر آزاری و خشونت علیه زنان: خشونت جسمی: خشونت جسمانی علیه زنان به شیوه های گوناگون صورت می گیرد مانند کتک زدن ، شکنجه و قتل. این نوع خشونت به هرگونه رفتار غیر اجتماعی که جسم زن را مورد آزار قرار می دهد اطلاق می گردد (14).
خشونت جنسی: خشونت جنسی به هر گونه رفتار غیر اجتماعی گفته می شود که از لمس کردن بدن زن شروع شده و گاهی تا مرحله تجاوز جنسی زن را آزار می دهد. این نوع خشونت ممکن است در حیطه زندگی خصوصی زناشویی و خانوادگی اتفاق بیفتد و به صورت الزام به تمکین از شوهر یا رابطه محارم با یکدیگر در حلقه خویشاوندی علیه زنان اعمال می گردد (14).
خشونت روانی: رفتار خشونت آمیزی است که شرافت، آبرو و اعتماد به نفس زن را خدشه دار می کند. این رفتار به صورت انتقاد ناروا ، تحقیر ، تمسخر ، توهین ، فحاشی، تهدیدهای مداوم به طلاق دادن یا ازدواج مجدد اعمال می گردد ( 14 ). :
خشونت اقتصادی: این نوع از خشونت رفتاری است که از روی قصد و نیت که زن را در امور مربوط به اشتغال ، اقتصاد و دارایی تحت فشار و آزار و تبعیض قرار می دهد (15). منظور از مردسالاری همان اقتدار مردانه است.ادید ادریان و پیچ مرد سالاری فقط در محدوده خصوصی خانواده باقی نمی ماند، بلکه تعریفی که از آن ارائه می شود آن را به عنوان نظامی خانوادگی ، اجتماعی، ایدیولوژیکی و سیاسی معرفی می کند که در آن مردان از طریق به کارگیری زور و فشار مستقیم یا از طریق سنت ها، قانون و زبان، آداب و رسوم ، آداب معاشرت، آموزش و تقسیم کار مشخص می کنند که سهم زنان در جامعه چیست و مجاز به انجام چه فعالیت هایی هستند و از چه فعالیت هایی باید دوری کنند . سنتها و تربیت خانوادگی بر روی افراد تاثیر گذار است. فرآیند اجتماعی شدن در درون خانواده آغاز میشود. خانواده نماینده تمامی جهان پیرامون کودکان است. تصویری که کودکان از خودشان دارند، بستگی به این دارد که اعضای خانواده چه احساسی درباره شان دارند . بدین سان برداشت آنها از خودشان، جهان و مردم پیرامونشان، به طور مستقیم تحت تاثیر رویکردها و باورهای خانواده هایشان شکل می گیرد . ارزش هایی که یک فرد می پذیرد و نقش های گوناگونی که از او انتظار می رود انجام دهد، نخست در چارچوب محیط خانواده آموخته می شوند. فرآیند جامعه پذیری گرایش ها و هویت جنسیتی را در خانواده درونی کرده و آن را به فرزندان انتقال می دهد و باعث دایمی شدن سلطه مرد و مطیع بودن زن می شود. منظور از یادگیری آموختن و فراگیری می باشد.انسان از دو طریق به آموخته های خود می افزاید : یکی از طریق طبیعت و همان ژنتیک خاص انسان و رفتارهایی که به محض به دنیا آمدن در وجود ما شکل می گیرد و دیگری از طریق کسب تجربه و مشاهده، که در هر دو حالت انسان چیزی را می آموزد و با آموختن آن در مغز خود تغییراتی ایجاد می کند که این تغییرات باعث بوجود آمدن رفتارهای متفاوت در انسان می شود. |
![]() رویکرد و عملکرد جامعه روحانیت مبارز در فرایند سیاست و حکومت جمهوری اسلامی ایران...فهرست مطالب عنوان صفحه فصل اول: کلیات تحقیق فصل دوم: آشنایی با جامعه روحانیت مبارز گفتار اول: معرفی جامعه روحانیت مبارز.. 22 گفتار دوم: قلمرو فعالیت23 ادامه فهرست مطالب عنوان صفحه گفتار سوم: حوزه های(مکانهای) فعالیت. 26 3- دانشگاهها و مراکز آموزش عالی.. 27 گفتار چهارم: ساختار جامعه روحانیت مبارز. 28 گفتار دوم: جامعه روحانیت مبارز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی. 40 شرایط و مقتضیات استمرار فعالیت جامعه بعد از انقلاب.. 40 بهره اول: تأسیس حزب جمهوری اسلامی و فعالیت تحتالشعاع آن 41 گفتار سوم: مبانی فکری جامعه روحانیت مبارز. 50 2- وحدت دین و سیاست (نفی سکولاریزم).. 50 5- دفاع از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران.. 53 ادامه فهرست مطالب عنوان صفحه 6- پیروی از خط امام خمینی و آیتالله خامنهای.. 54 7- ستیز با استبداد و استکبار.. 55 8- دفاع از مظلومان جهان بویژه مردم فلسطین.. 56 9- دفاع از استقلال و تمامیت ارضی.. 57 11- نفی سوسیالیزم و لیبرالیزم.. 58 گفتار چهارم: اهداف و سیاستهای (مواضع) جامعه روحانیت مبارز. 63 1-1- تلاش در جهت تحقق اسلامیت نظام.. 64 2-1 حمایت و دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی 64 3-1- تبعیت و حمایت همه جانبه از ولایت فقیه و مقام معظم رهبری 65 ادامه فهرست مطالب عنوان صفحه دو- نگرش به نظام حزبی مطلوب.. 69 چهار - مجاری ارتباطی داخلی.. 71 الف- تریبونهای نماز جمعه، مساجد، ائمه جمعه و جماعات.. 71 ب- بیانیهها، اطلاعیهها و بولتنها.. 72 د- مجالس، مجامع و شوراهای سیاستگذاری و مشورتی.. 73 چهار. اسلامی کردن دانشگاهها.. 77 فصل سوم: عملکرد و تأثیر جامعه روحانیت مبارز در تحولات سیاسی- اجتماعی ج.ا.ا گفتار اول: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی. 84 گفتار دوم: عملکرد جامعه روحانیت مبارز بعد از انقلاب اسلامی. 89 ادامه فهرست مطالب عنوان صفحه گفتار سوم: میزان و سطح حضور جامعه روحانیت مبارز در ارکان تاثیر گذار نظام جمهوری اسلامی ایران. 95 6- مجمع تشخیص مصلحت نظام.. 106 10- شورای عالی امنیت ملی.. 110 11- شورای عالی انقلاب فرهنگی.. 111 13- دانشگاهها و مراکز آموزش عالی.. 113 14- نماز جمعه و نمایندگی ولی فقیه در استانها.. 113 ادامه فهرست مطالب عنوان صفحه گفتار چهارم: پایگاه اجتماعی جامعه روحانیت مبارز. 123 1- پایگاه اجتماعی در کل کشور.. 123 2- پایگاه اجتماعی در پایتخت کشور.. 125 فصل چهارم : نتایج فهرست جداول عنوان صفحه جدول(6): مسئولیتهای شورای مرکزی روحانیت مبارز در مجمع تشخیص مصلحت نظام تا اردیبهشت 1385.. 118 ادامه فهرست جداول عنوان صفحه جدول(10): مسئولیت اعضای شورای مرکزی روحانیت مبارز در شورای امنیت ملی از تأسیس تا اردیبهشت 1385.. 121 جدول(12): مسئولیتهای اعضای شورای مرکزی روحانیت مبارز در حوزههای علمیه تا اردیبهشت1385.. 122 چکیده:انقلاب اسلامی ایران که در سال 1357 و در پرتو رهبری امام خمینی به پیروزی رسید، نتیجه سال ها مبارزه با رژیم پهلوی بود. در این مبارزه و پیروزی، گروهها و احزاب بسیاری مشارکت داشتند که البته سهم آنها در هدایت و پیروزی انقلاب اسلامی به یک اندازه نبود. یکی از این جریانات فعال در انقلاب روحانیت بود. اکنون با گذشت بیش از سه دهه از وقوع انقلاب اسلامی، ما به دنبال فهم نقش و تاثیر این تشکل در فردای پیروزی انقلاب اسلامی متوجه شدیم که، همین جریان در فردای پیروزی انقلاب اسلامی تا سال مورد بررسی ما 1388 در تمامی سطوح و ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران حضور و نفوذ فعال داشته اند (و هنوز نیز دارند). بگونه ای که آقای هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، محمد یزدی و... از اعضای جامعه روحانیت مبارز، برای چندین دوره ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری و قوه قضاییه را بر عهده داشته اند. همین امر موجب می گردد تا ما بیان داریم که این جامعه بیشترین نقش و تاثیر را در تحولات سیاسی اجتماعی جمهوری اسلامی داشته است. کلمات کلیدی: جامعه؛ حزب؛ روحانی فصل اول کلیات تحقیق بیان مسئله : به گواهی تاریخ، جریان اسلامی مهمترین نقش را در تحولات سیاسی، اجتماعی در ایرانمعاصر داشته است. بیگمان اگر از خودگذشتگی و مجاهدت نیروهای جریان اسلامی به رهبریروحانیت انقلابی نبود، شکست رژیمی ۲۵۰۰ ساله با برخورداری از ارتش مسلح و پیشرفته وحمایت کامل ابرقدرتهای زمانه ناممکن بود.جریان اسلامی به رهبری روحانیت، در عصر دیکتاتوری رضاشاه، دوران بسیار سختی راپشت سر گذاشت. رضاشاه پهلوی مصمم بود با کمک قدرتهای استعماری به ویژه انگلیس وروشنفکران سکولار، به گمان خود اسلام، تشیع و روحانیت را ریشهکن کند. با سقوط استبدادرضاشاهی، محمد رضا پهلوی کوشید به چهره منفور نظام رضاشاهی بهبود ببخشد. جریان اسلامیاز این فرصت و نیز از جوانی و بیتجربگی محمدرضا، استفاده لازم را برد و به سرعت خود رابازسازی کرد. در همین دوران جریانهای دیگری چون جریانهای مارکسیستی و ملیگرا نیزتلاش خود را برای به دستگیری قدرت آغاز کردند. جریان مارکسیستی به پشتوانه نیروهایاشغالگر شوروی حداکثر توانستند نمایندگانی معدود در مجلس و چند وزیر در کابینه وارد کنند،امّا نیروهای ملیگرا به رهبری دکتر محمد مصدق و با همراهی آیت الله کاشانی زمام دولت را بهدست گرفتند. امّا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آنان را از صحنه قدرت حذف کرد. پس از کودتا وسرکوب شدید جریانهای مخالفِ جریانِ سلطنت، فضای یأس بر بسیاری از نیروها حاکم شدهبود. در این میان برخی جوانان رادیکال راه مبارزه با رژیم پهلوی را در التقاط مکاتب و مبارزهمسلحانه به شیوه مارکسیستها دیده، بدان روی آورده بودند. عدهای دیگر نیز منفعلانه بهمبارزه پارلمانی دل خوش کرده بودند. در این زمان جریان اصیل اسلامی با برنامه ریزی عمیق ومقاومتی شگفتانگیز، بزرگترین تحول تاریخ ایران، یعنی تغییر نظام ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهیو برپایی نظام جمهوریت بر پایه اسلام را آغاز کردند.مرجعیت و روحانیت شیعه ابتدا به نصیحت، نامه، توصیه، پیامهای هشدار دهنده و انتقاد،بر اساس وظیفه اسلامی امر به معروف و نهی از منکر نسبت به محمدرضا پهلوی اقدام کردند. اماوقتی به نتیجه نرسیدند و به تصمیم و نقشه رژیم برای خارج کردن اسلام از سیاست و جامعه وحتی قلوب مسلمانان پی بردند، آنان نیز تلاش برای سقوط نظام سلطنتی را آغاز کردند.بیگمان در شرایط استبداد پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و در حالی که سکولاریزمحاکمیت خود را در کشور و حتی حوزههای دینی گسترانده بود، در نظر بعضی شکست رژیمیچنان قدرتمند کاری ناممکن مینمود، چون علاوه بر رهبری هوشمند امام خمینی و مکتبغنی اسلام، حرکت انقلابی نیازمند کادر فعّالی از نیروهای جان بر کف بود که بتواند تا زمان بهثمر رسیدن نهضت، انواع سختیها اعم از نیش و کنایههای متحجرین و منفعلین، تا زندان وشکنجه و تبعید را به جان بخرند.هر چند با درایت عالمان بزرگی چون آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی و آیت اللهالعظمی بروجردی و دیگر بزرگان، حوزه علمیه قم پشتوانه این نهضت به حساب میآمد، امّابهرهگیری از این سرمایه عظیم خالی از مشکلات نبود.تردیدی نیست که درک جایگاه «روحانیت مبارز» شیعه در نهضت اسلامی اخیر مبتنی بر شناختِ جریانهای درون روحانیت در آغاز نهضت امامخمینی است. گفتنی است که جریان اسلامی در درون خود از دو نوع تشکل سیاسی برخورداربوده است، اول: تشکلهای روحانی همچون جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و روحانیت مبارز،دوم: تشکلهای غیر روحانی امّا مرتبط با روحانیت، همچون فدائیان اسلام، هیئتهای مؤتلفهاسلامی و مانند آنها.تشکلهای روحانی در سال ۱۳۴۱ شامل چهار گروه متمایز به شرح زیر بود:1- روحانیت انقلابی: که در رأس و رهبری آن امام خمینی قرار داشت و با احساس تکلیفنسبت به اجرای احکام و ارزشهای اسلام و برپایی حکومت اسلامی با رژیم پهلوی مبارزه میکرد.2-روحانیت وابسته به حکومت پهلوی: این گروه به شدت از محمدرضا پهلوی به عنوان تنهاپادشاه شیعه حمایت میکردند، با دربار پهلوی رابطه داشتند، دعاگوی رژیم بودند و با گروه اوّلبه شدت مخالفت میکردند.۳-روحانیت میانهرو: این بخش از روحانیون گرچه با استبداد موافق نبودند، امّا به سقوطرژیم پهلوی نیز اعتقاد نداشتند. آنان تلاش میکردند تا رژیم به قانون اساسی مشروطه عمل کند.۴-روحانیون غیر سیاسی: این گروه از روحانیان به شدت از ورود و دخالت در سیاست پرهیزمیکردند. آنان تمام تلاش خود را به تحصیل، تدریس، و بیان مسائل اخلاقی و معنوی معطوفکرده بودند.آن چه امروز با عنوان «جامعه روحانیت مبارز» میشناسیم، تشکّلی برآمده از همانروحانیت انقلابی به رهبری امام خمینی (قدس سره) است که با فداکاری خود علاوه بر جذببخشهای دیگری از روحانیت به نهضت اسلامی، در آگاه سازی مردم و هدایت جریان مبارزه بهپیروی از امام خمینی و تثبیت جایگاه رهبری نقش اساسی داشته است. از اواسط سال 1356 روحانیون طرفدار امام(ره) در تهران تشکلی در میان خود به نام روحانیت مبارز به وجود آوردند. شخصیت های عمده ای چون بهشتی، مطهری، مفتح، باهنر، مهدوی کنی، خسروشاهی، عبدالمجید ایروانی، هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، معادیخواه، شجونی، مهدی کروبی، هادی غفاری و... از فعالین و گردانندگان روحانیت مبارز به شمار میآمدند. برنامه ریزی راهپیماییها، سخنرانی در مساجد، تهیه شعار و در مجموع سازماندهی نهضت عمدتاً توسط روحانیت مبارز صورت می گرفت. به عبارت دیگر در حالی که بسیاری از نیروهای مخالف با مشکلاتی همچون فقدان رهبری، ضعف تشکیلاتی، عدم انسجام فکری، تفرقه و انشعابات رو به رو بودند، روحانیت با وجود امام و دارا بودن شبکه ای از روحانیون در سراسر کشور، از مزیت مهمی برخوردار بود(زیباکلام، 1380: 269). مرکز جامعه روحانیت مبارز ابتدا در شمیران بود و بعد به تدریج تمام تهران را زیر پوشش گرفت. بدین گونه که تهران به 12 منطقه تقسیم شد و روحانیت هر منطقه تحت نظام و سازماندهی درآمدند و هر کدام یک نماینده در بخش مرکزی داشتند (اعضای شورای مرکزی). در حقیقت در سال های 1357 ـ 1356 بود که روحانیت مبارز شکل گرفت. هرچند برخی از اعضای شورای مرکزی معتقدند که پیدایش اصل جامعه روحانیت مبارز به سال های 1346 ـ 1345 باز می گردد و در سال 1356 تجدید سازمان یافته است، فعالیت های گسترده ای را به صورت مخفی و نیمه علنی آغاز کرد تا آنکه در اوایل انقلاب رسماً برنامه انقلاب و سازماندهی را شروع کرد. حالا دیگر روحانیت مبارز به ویژه نام های مطهری و بهشتی که به عنوان رهبران انقلاب و حلقه اتصال بین امام در نجف و سپس پاریس با مردم در ایران عمل می کردند، بیش از همه بر سر زبان ها بود. علی رغم سعی فراوان افراد و گروه های سیاسی که خواهان دور نگه داشتن جریان مبارزه از جناح مذهبی بودند، عملاً مرکزیت اعتصاب ها و مبارزات در ستاد مرکزی آیت الله خمینی در تهران مستقر بود و مساجد نقش مهمی را ایفا می کردند(حکیمی، 1357: 188). آیت الله بهشتی که خانه اش مرکز این هماهنگی ها بود با یک سازماندهی کارساز، اعتصاب ها را هماهنگ کرده، به تدریج سراسر کشور را به آن متصل می کرد. دیگر هسته اصلی همه تظاهرات و راهپیمایی سال های 57 ـ 1356 به ویژه راهپیمایی بزرگ روز تاسوعا تحت مدیریت آقایان بهشتی، باهنر و مطهری اداره می شد. با نگاهی گذرا بر روز شمار انقلاب اسلامی، نقش جامعه روحانیت مبارز تهران در برگزاری مجالس یادبود و گرامی داشت شهدا، اعلام عزای ملی، تعطیل عمومی در مناسبت ها از جمله 15 خرداد، برنامه ریزی اعتصاب ها و تظاهرات به ویژه در ماه مبارک رمضان و ماه محرم، دعوت به میتینگ ها و راهپیمایی ها و به ویژه برگزاری نماز با شکوه عیدفطر در تپه های قیطریه تهران به امامت آیت الله دکتر مفتح و سخنرانی ایشان و دکتر باهنر و نقش برجسته این اجتماع در تشدید مبارزات ضدرژیم به طور برجسته و اساسی نمایان است. در حالی که شاه آخرین تلاش ها را برای استمرار رژیم سلطنت انجام می داد و قدرت های حاکم بر منطقه هم کوشش داشتند راه حل مناسبی که با منافع آن ها تطبیق داشته باشد، بیابند؛ همه نیروهای مخالف انقلاب جز روحانیت به تشکیل حکومت بختیار رضایت دادند و تمام تلاش های پیدا و پنهان به کار گرفته شد تا به گونه ای شعله انقلاب خاموش شود؛ رهبری انقلاب یکی از ضربات مهلک را بر رژیم در حال احتضار وارد ساخت. تشکیل شورای انقلاب یکی از همین تصمیم ها بود. در اعلامیه 22 دی ماه 1357 شورای انقلاب اسلامی مرکب از افراد با صلاحیت و مسلمان و مورد وثوق موقتاً تشکیل شده بود. در این خصوص یکی از پایه گذاران و بنیان گذاران شورای انقلاب، آیت الله دکتر بهشتی طی مصاحبه ای با روزنامه اطلاعات مورخ 31 تیرماه 1359 شماره 16196 در این باره می گوید:افراد را امام تعیین می کردند به این معنی که اول امام به یک گروه پنج نفری از روحانیت مسئولیت دادند که برای شناسایی افراد لازم برای اداره آینده مملکت تلاش کنند. این عده عبارت بودند از: آیت الله مطهری، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی، دکتر باهنر و خود بنده. بعد با آقای مهدوی کنی صحبت کردیم و به امام اطلاع دادیم و ایشان هم شرکت نمودند. بدنی ترتیب هسته شورای انقلاب یکی گروه شش نفری شد. بعدها به روحانیون آیت الله طالقانی و خامنه یا نیز اضافه شدند. به هر حال شورای انقلاب با ترکیبی از چند روحانی از جامعه روحانیت مبارز تشکیل شد(بادامچیان، 1372: 85). این شورا دو وظیفه داشت: تصویب قوانین مورد نیاز کشور، (به خصوص در دوران انتقال قدرت و انتقال از مرحله قبلی به حکومت اسلامی) و دیگر اجرای آن که توسط همین اعضاء و گاهی هم افرادی دیگر صورت می گرفت. شورا تا یک سال و شش ماه از پیروزی انقلاب و تا برقراری مجلس شورای اسلامی به کار خود ادامه داد. با تشکیل دولت موقت در بهمن 1357 که هنوز انقلاب به پیروزی نرسیده بود، جامعه روحانیت مبارز تهران با صدور اطلاعیه ای، مردم مسلمان ایران را به انجام راه پیمایی برای اعلام نظر مثبت خود نسبت به دولت بازرگان دعوت کرد. در قسمتی از این اعلامیه آمده است: پس از 2500 سال، این نخستین بار است که دولت ایران تشکیل دولتی را به راستی جشن می گیرد. رهبر عالی قدر امام خمینی از ملت ایران خواسته اند تا نظر خود را درباره این انتخاب اعلام کنند. بدین مناسبت ما از همه کسانی که انتخاب جناب آقای بازرگان را صمیمانه تأیید می کنند دعوت می کنیم به نشانه حمایت و تأیید دولت ایشان در روز پنجشنبه نوزدهم بهمن ماه جاری ساعت 9صبح در یک راهپیمایی همگانی شرکت فرمایند. بدین سان جریان نهضت با زعامت امام خمینی و رهبری روحانیت ادامه می یابد تا اینکه در 22 بهمن 57 رژیم سلطنتی ساقط شد. نقش جامعه روحانیت مبارز در ساخت قدرت در جمهوری اسلامی با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی و برگزاری رفراندوم قانون اساسی و با طرح اندیشه ولایت فقیه و تصویب آن به عنوان یکی از اصول قانون سااسی جدید سازمان دولت خصلتی مشخصاً مذهبی پیدا کرد(بشیریه،1380: 245). با توجبه به تجربه ناموفق دولت موقت که به دست غیر روحانیون اداره می شد و از سوی دیگر به دلیل استقلال روحانیت و عدم وابستگی آنان به قدرت های بیگانه و نقش پیشرو آنان در رهبری و هدایت مبارزات ضد رژیم و اطمینان مردم به آنان، حضور روحانیت به طور گسترده در عرصه اجرایی کشور آغاز شد. ناگفته نماند که امام خمینی از ابتدای نهضت به ویژه در مصاحبه های مکرر در پاریس و تهران اعلام کرده بود که روحانیون در امور اجرایی مداخله نخواهند کرد و به کار اصلی خود که تبلیغ و هدایت مردم می باشد، خواهد پرداخت به گونه ای که با اصرار رهبران انقلاب مبنی بر کاندیداتوری آیت الله دکتر بهشتی عضو مؤسس و بنیان گذار جامعه روحانیت مبارز تهران و حزب جمهوری اسلامی برای ریاست جمهوری مخالفت ورزیده بود. اما به دلایل پیش گفته و حجم توطئه های دشمنان و گروهکهای ضد انقلاب به ناچار تغییر نظر داده و روحانیون مسئولیت های عمده را عهده دار شدند. این روحانیون برجسته اکثراً شاگردان طراز اول رهبر انقلاب بودند که در حزب جمهوری اسلامی یا جامعه روحانیت مبارز تهران گرد هم آمده بودند. از دیگر سو با تشکیل نهادهای انقلابی و مؤسسات جدید، مسئولیت اداره و رهبری آن ها نیز عمدتاً دست روحانیون قرار گرفت. از نظر ساخت حقوقی و برابر با مفادی از اصول قانون اساسی، روحانیت به صورت نهادینه و الزام آور باید در مناصب عمده و اصلی کشور قرار می گرفت.آنچنان که مقدمه قانون اساسی، ویژگی بنیادین انقلاب اسلامی را در مقایسه با سایر نهضت ها در اسلامی بودن و رهبری روحانیت که سهم اصلی و اساسی را دارا می باشد بر می شمارد و در فرازی دیگر که به شیوه حکومت در اسلامی می پردازد، نظارت دقیق و جدی از ناحیه مجتهدین عادل و پرهیزگار و متعهد (فقهای عادل) را امری محتوم و ضروری می داند. تصریح اصل های چهارم و پنجم قانون اساسی ج.ا.ا مبنی بر اینکه در زمان غیبت حضرت ولی عصر(عج) حکومت بر عهده فقیه عادل و تدوین قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی و سیاسی بر اساس موازین اسلامی و تشخیص آن برعهده فقهای شورای نگهبان است. کلیدی ترین اصول مبنی بر حضور نهادینه روحانیت در صحنه سیاسی و حکومت در جمهوری اسلامی می باشد. همچنین اصل پنجاه و هفتم قانون اساسی ج.ا.ا، قوای سه گانه کشور را زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت می داند و ارتباط و پیوند ارگانیکی قوای سه گانه که در همان اصل نیز بر استقلال آن ها تصریح شده است را به فقیه و ولی امر مرتبط می داند. در اصل نود و ششم قانون اساسی ج.ا.ا. تصریح شده است که تشخیص عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با احکام اسلام با اکثریت فقهای شورای نگهبان و تشخیص عدم تعارض آن ها با قانون اساسی برعهده اکثریت همه اعضای شورای نگهبان است. اصل های مربوط به رهبر و وظایف و اختیارات آن، مجمع تشخیص مصلحت نظام، و نیز فصل یازدهم مربوط به قوه قضائیه و انتخاب رئیس قوه قضائیه از سوی رهبری به عنوان عالی ترین مقام آن است. همچنین اصل 162 تصریح می کند که رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل باید مجتهد عادل باشند و از سوی رئیس قوه قضائیه منصوب شوند. انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی، تشکیل کابینه، مدیریت وزارتخانه ها و سازمان های اجرایی، منصب نمایندگی ولی فقیه در سازمان های اجرایی و نیز تشکیل نهادهای انقلابی منصب امام جمعه موجبات مشارکت گسترده روحانیون به ویژه اعضای برجسته روحانیت مبارز در امور اجرایی را فراهم ساخت. اعضای شورای انقلاب را بیش از 6 نفر از مؤسسین و پایه گذاران جامعه روحانیت تشکیل می دادند و اینان در حقیقت اعضای مؤثر شورا نیز محسوب می شدند. با استعفای دولت موقت و تا تشکیل کابینه دولت، مقرر شد هر یک از اعضای شورای انقلاب، سرپرستی یک یا چند وزارتخانه و نهاد را عهده دار شوند. از این میان وزارت کشور، دفاع، آموزش و پرورش، به ترتیب برعهده آقایان رفسنجانی، خامنه ای و باهنر قرار گرفت. کمیته انقلاب اسلامی را مهدوی کنی و بهشتی همزمان با ریاست شورای عالی قضایی، سرپرستی جهاد سازندگی را نیز عهده دار بود. بعداً مسئولیت جهاد سازندگی را ناطق نوری عضو دیگر جامعه روحانیت پذیرفت. در فاصله کوتاهی مهدوی کنی دبیرکل جامعه روحانیت مأمور تشکیل کابینه شد. با ائتلاف جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی که مؤسسین هر دو تشکل چند نفر خاص بودند، این تشکیلات به یکی از مطمئن ترین، پرنفوذترین، گسترده ترین و مقتدرترین تشکل برای سازماندهی نیروهای حزب اللهی و انجام مأموریت های انقلاب و مبارزه با توطئه ها و اقدام های گروه های ضد انقلاب تبدیل شد. درباره نقش تعیین کننده جامعه روحانیت مبارز در بعد از انقلاب اسلامی از جمله مواردی که می توان طرح کرد، حکمیت بین اختلافات رئیس جمهوری ـ بنی صدر ـ و نخست وزیر ـ رجایی ـ بود. روزنامه انقلاب اسلامی در شماره 418 یکشنبه 16 آذرماه 1359 در این باره می نویسد: صبح دیروز به دعوت جامعه روحانیت مبارز تهران سید ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهوری و فرمانده کل قوا، محمد علی رجایی نخست وزیر و حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در جلسه ای با حضور نمایندگان روحانیت مبارز تهران در محل دبیرخانه این جامعه تشکیل شد... حجت الاسلام محلاتی عضو جامعه روحانیت مبارز هدف از تشکیل جلسه را ایجاد تفاهم و وحدت بین مسئولین کشور اعلام کرد و افزود در این جلسه تصمیم گرفته شد کلیه مسئولین مشکلاتشان را با یکدیگر در میان بگذراند و از هرگونه رفتار، کردار و سخنی که ایجاد اختلاف کند خودداری نمایند... وی گفت جامعه روحانیت مبارز که همیشه به پیروی از امام امت رهبری مبارزه را به عهده داشته و مورد احترام همه ملت می باشد از همه ارگان ها به خصوص رادیو و تلویزیون و مطبوعات و اقشار مختلف مردم تقاضا دارند که جهت ایجاد تفاهم و وحدت بکوشند... و افزود آیت الله مهدوی کنی، حجت الاسلام ملکی و مولایی به عنوان هیأت ناظر و رسیدگی به مسائل مورد اختلاف انتخاب شدند. با سقوط جریان موسوم به لیبرالیسم و فرار بنی صدر اولین رئیس جمهوری مخلوع، انتخابات دومین دوره ریاست جمهوری آغاز شد. در دو دوره پیاپی آیت الله خامنه ای سومین و آخرین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و از مؤسسین جامعه روحانیت مبارز تصدی ریاست جمهوری را عهده دار شد. آنگاه عضو دیگر برجسته و مهم جامعه روحانیت هاشمی رفسنجانی این مسئولیت را پذیرا شد و در کابینه هر یک از اعضای ریاست جمهوری تنی چند از روحانیون عضو یا هوادار جامعه روحانیت و یا افراد عضو تشکل های همسو با جامعه حضور داشتند هرچند که در کابینه مهندس میرحسین موسوی اعضا یا هواداران جامعه روحانیت در کابینه اکثریت لازم را نداشته اند و همواره در اقلیت قرار گرفته اند. قوه قضائیه جزء همان ابتدای شکل گیری که ریاست عالیه آن با آیت الله بهشتی بود، تا سال 1368 در اختیار جناح چپ بود؛ ولی از سال 1368 تا 1378 با انتخاب آیت الله محمد یزدی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت، شاهد حضور یک عضو برجسته جامعه در مسئولیت این قوه هستیم. اما اصلی ترین جایگاه، مجلس شورای اسلامی بوده است. ریاست مجلس از ابتدای شکل گیری آن در جمهوری اسلامی تاکنون جز در دوره های سوم و ششم، مابقی در اختیار رهبران جامعه روحانیت مبارز یا نیروهای طرفدار آن ها بوده است. ریاست اولین و دومین دوره مجلس شورای اسلامی برعهده هاشمی رفسنجانی بود و چهارمین و پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی نیز برعهده علی اکبر ناطق نوری قرار داشت. همچنین جمع قابل توجهی از اعضاو هواداران جامعه روحانیت در ادوار مختلف مجلس حضور داشته اند. در مجلس سوم این جمع به عنوان فراکسیون اقلیت عمل می کردند درحالی که در چهارمین دوره مجلس شورای اسلامی، اکثریت قاطع متعلق به نمایندگان هوادار جامعه روحانیت بود به گونه ای که 30 کاندیدای معرفی شده از سوی جامعه روحانیت مبارز در تهران همگی وارد مجلس شدند. به هر حال در هشت دوره مجلس شورای اسلامی جزء دوره های سوم و ششم، جامعه روحانیت مبارز تهران و هواداران آن به نوعی در مجلس از اکثریت لازم برخوردار بودند(ازغندی، 1389: 210 ـ 162). برخی از اعضای جامعه روحانیت مدتی عضویت فقهای شورای نگهبان قانون اساسی را عهده دار بودند. آیت الله مهدوی کنی اولین فرد از این مجموعه بود. آیت الله محمد یزدی، محمد امامی کاشانی و غلامرضا رضوانی سالیان متمادی عضویت این شورای مهم و پرقدرت را برعهده داشتند و هم اکنون نیز ادامه دارد. مناصب امامت جمعه در اختیار تنی چند از اعضای برجسته جامعه در برخی از مراکز به ویژه در تهران بوده و می باشد. برای چندین سال این منصب در کرمانشاه برعهده موحدی کرمانی، در مشهد علم الهدی، در شهر ری غیوری، در شمیرانات دعاگو، در تبریز محسن مجتهد شبستری و در سبزوار عبدوس این مسئولیت را برعهده داشته و برخی نیز هم اکنون برعهده دارند. آقایان هاشمی رفسنجانی، محمد یزدی و امامی کاشانی به عنوان امام جمعه موقت تهران عهده دار این مسئولیت بوده و هستند. آقایان سیدرضا تقوی و محمد تقی عبدوس به اتفاق تنی دیگر در دبیرخانه شورای مرکزی ائمه جمعه عهده دار هماهنگی و سیاست گذاری مربوط به نماز جمعه و خطبای آن می باشند. اکثریت اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز از ابتدای مجلس خبرگان رهبری عضویت این مجلس را عهده دار بوده اند. در ترکیب شورای بازنگری قانون اساسی و انجام اصلاحات لازم تنی چند از اعضای مؤثر و برجسته جامعه روحانیت حضور داشتند. بر این اساس با توجه به نقش جامعه روحانیت در بنیانگذاری، استمرار و پیروزی انقلاباسلامی و تأثیری که در سرنوشت جامعه ایران دارد، شناخت بیشتر و علمیتر آن ضروری است. بررسی ادبیات موجود:در جستجوی ادبیات تحقیق جهت آگاهی از آثار انجام شده در زمینه موضوع خود و اطلاع از نقاط قوت و ضعف آنها و در نهایت غنا بخشیدن به موضوع خود به آثاری از پایان نامه، کتاب و مقاله دست یافتیم که به آنها اشاره می کنیم. اولین اثر پایان نامه «نگاه تطبیقی جریانات سیاسی- اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی به مقوله توسعه»(امانیان، 1379: 125) می باشد. نویسنده در این پایان نامه ابتدا جریانات سیاسی بعد از انقلاب را بر شمرده و سپس از لابلای بیانیه ها، اهداف و اگر این جریانات مقطعی متصدی امور دولتی بودند از طریق بررسی عمکرد آنان در امر توسعه می پردازد. یکی از تشکل های که توسط نویسنده مورد بررسی قرار گرفته، جامعه روحانیت مبارز می باشد که به دلیل اینکه این تشکل در بعد از انقلاب حداقل تا پایان دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی «یکی از اعضای ارشد جامعه روحانیت مبارز» در بیشتر امور اجرایی، تقنینی، قضایی درگیر بودند؛ مورد توجه ویژه نویسنده پایان نامه قرار گرفته است. نویسنده با بررسی عملکرد دو دولت آقای هاشمی رفسنجانی، جامعه را تشکلی اعلام می دارد که در زمینه توسعه اقتصادی و صنعتی گوی سبقت را از دیگر جریانات ربوده است، البته نویسنده اذعان می دارد که چون جامعه نسبت به توسعه سیاسی و آثار آن نگاه محافظه کارانه ای دارد، در طول دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی گاه مانع از اجرای برنامه های توسعه اقتصادی- صنعتی آن نیز می شد. این اثر در نوع خود اثر خوبی می باشد و از این منظر که جریانات بعد از انقلاب را مورد توجه قرار می دهد تا حدی به کار ما نزدیک می شود اما چون فقط به عملکردها و نگاه جریانات سیاسی بعد از انقلاب به امر توسعه، متمرکز می شود و آنهم خیلی سریع و خلاصه وار به آن می پردازد، از کار ما متفاوت می گردد. پایان نامهی دیگر با عنوان «مقایسه سه دهه حضور روحانیت بعد از انقلاب اسلامی با سه دهه پس از مشروطه»(اسلامی،1390: 184) است. نویسنده در اثر خود بیان می دارد: در مطالعه نیروهای اجتماعی ایران، روحانیت به عنوان یکی از بازیگران عرصه سیاسی _ اجتماعی در تحولات دوره معاصر، نقش مهم و غیر قابل انکاری داشته است. با توجه به روش سیستمی، روحانیت به عنوان زیر سیستمی از سیستم بزرگ اجتماعی به تحولاتی که در خارج از محیط خود رخداده عکس العمل نشان میدهد. زیرا یک سیستم پویا برای ادامه حیات خود نیازمند کارکرد انطباق پذیری با محیط خویش میباشد. با توجه به دو تحول مهم در تاریخ معاصر ایرانی یعنی مشروطه و انقلاب اسلامی ونقش اساسی روحانیت در این دو رویداد، بررسی مقایسه ای نتایج آندو برسیستم روحانیت چه در بخش ساختاری وچه در بخش کارکردی قابل توجه وتامل می باشد. نتایج به دست آمده ازمقایسه ساختار و کارکردهای روحانیت در این دو دوره نشان میدهد؛علی رغم وجود نقش مشابه روحانیت در این دو تحول، نتایج متفاوتی برای روحانیت به دست آمده است. نتیجه ورود روحانیت به عرصه سیاست در دوره مشروطه باعث تضعیف کارکردهای موقعیتمند از جمله کارکرد سیاسی شده و بیشتر تمرکز روحانیت رابر کارکردهای سنتی معطوف داشته است. در بخش ساختاری نیزتلاش نموده تا مرجعیت دینی را ازعراق به ایران انتقال داده و پراکندگی موجود در میان خود را به اتحاد در مرجعیت و رهبری دینی تبدیل نماید. عمده تلاش روحانیت دراین عرصه حفظ بقای خویش در مقابل سیاست-های ضد دینی دوره پهلوی بود. اما در دوره بعد از انقلاب شرایط مناسبی برای توسعه ساختاری و کارکردی روحانیت ایجاد شد. روحانیت چه در بخش هرم اقتداری و چه در بخش سازمانی خود دچارتحول گردیده و کارکردهای موقعیتمندش را توسعه داده ونقشهای سیاسی مختلفی را بر عهده گرفته است. این اثر تا حدی با موضوع ما شباهت دارد. اما این پایان نامه همانگونه که از عنوانش پیداست، یک مقایسه بین سه دهه فعالیت روحانیت پس از مشروطه و انقلاب اسلامی انجام می دهد و از یک جنبه دیگر نیز کار ما نسبت به این پایان نامه خاصتر می باشد آنهم دایره شمول موضوع ما می باشد؛ به بیان ساده تر ما فقط به بررسی عملکرد جامعه روحانیت مبارز در جمهوری اسلامی ایران اشاره خواهیم داشت؛ در صورتی که در اثر فوق الذکر نویسنده به مقایسه جایگاه روحانیت در دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی می پردازد. اثر دیگری که مورد مطالعه قرار گرفته است اثر دیگری که مورد مطالعه قرار گرفته است، پایان نامهای با عنوان «جامعه روحانیت مبارز و نقش آن در تحولات نظام سیاسی جمهوری اسلامی»(دارابی، 1375) می باشد. این اثر بیشترین تشابه را با موضوع ما دارد، و به همین دلیل سوالی که می توان مطرح کرد این است که با وجود چنین اثری انجام کار ما چه توجیهی می تواند داشته باشد؟ در چواب به این سوال باید بیان داریم که چند دلیل باعث می گردد که این اثر یک اثر جامع در این زمینه نباشد و همچنان در این زمینه یک خلع احساس گردد. اولین دلیل این است که این پایان نامه که بعدها نیز به کتاب تبدیل شد؛ بر خلاف عنوانش کمتر به تاثیر جامعه روحانیت مبارز در تحولات نظام سیاسی جمهوری اسلامی، که داعیه آن را دارد پرداخته و بیشتر به تاریخچه احزاب قبل از انقلاب و فعالیت هایشان و بعد ها به طور مفصل به شکل گیری حزب جمهوری اسلامی تاریخچهی آن و در انتها به موضوع اصلی خود می پردازد. به نوعی که چهار پنجم حجم پایان نامه و کتاب به اینگونه مباحث اختصاص دارد. دلیل دیگر که دارای اهمیت می باشد دوره زمانی است که این اثر آنرا پوشش می دهد؛ یعنی تا سال 1375 و حتی با اینکه این پایان نامه 4 سال بعد یعنی در 1379 به کتاب تبدیل شده است اما تا همان تاریخ را مورد بررسی قرار داده است و از این جهت نیز نسبت به کار ما قدیمی تر محسوب می شود. البته ما از این اثر در انجام کار خود استفاده کرده ایم و سعی داشتیه ام که ضعف های موجود در آن را در کار خود نداشته باشیم. در جستجوی کتاب هایی که با مرضوع ما سنخیت داشته باشند نیز به آثار چندی برخوردیم که به جند مورد آن اشاره می کنیم. اولین اثر کتاب «جناحهای سیاسی در ایران از دهه 1360 تا دوم خرداد 1376» می باشد. این اثر همانگونه که از عنوانش پیداست به بررسی جناحهای سیاسی ایران بعد از انقلاب تا سال 1376 می پردازد و یک حالت روایت تاریخی با کمی تحلیل جامعه شناسی سیاسی دارد. در این اثر به جامعه روحانیت مبارز نیز پرداخته می شود اما همانگونه که گفتیم این پرداختن بسیار تاریخگونه بوده و البته بسیار محدود. در انتها لازم است که بیان داریم این اثر نیز نسبت به کار ما یک اثر قدیمی بوده و نیاز به یک بازبینی و به روز رسانی را دارد که ما نسبت به بخش جامعه روحانیت مبارز آن همین کار را انجام خواهیم داد. اثر دیگر کتابی با عنوان «نهضت روحانیون ایران»(دوانی، 1377: 145) است. این اثر از آن جهت که نویسنده اش، خود فردی درگیر جریان انقلاب و اتفاقات بعد از آن می باشد نسبت به آثار دیگر از نقطه قوت خوبی برخوردار می باشد، البته همین نقطه قوت در مواقعی نیز به نقطه ضعف اثر تبدیل شده است؛ مخصوصا در مواقعی که نویسنده در مورد امر یا اتفاقی قضاوت نموده است. در مورد این اثر باید متذکر شد که به موضوع فعالیت های روحانیون به طور کل در ایران« قبل و بعد از انقلاب» پرداخته است و به طور مستقیم به موضوع ما مربوط نمی شود اما از آنجا که به گذشته فعالیت اعضای جامعه روحانین مبارز نیز اشاره دارد در امر تحقیق از آن بهره جست ایم. کتاب دیگری که در روند جستجوی ادبیات تحقیق مرتبط ا موضوعمان با آن آشنا شدیم کتاب«جامعه روحانیت مبارز تهران از شکل گیری تا انشعاب»(کردی، 1386: 122) می باشد. این کتاب در نوع خود یک اثر جامع محسوب می شود، چرا که مطابق عنوانش تا انشعاب جامعه روحانیت مبارز را به نحو احسن مورد بررسی قرار داده است اما همانگونه که از عنوانش پیداست، تنها تا سال 1367 را که در جامعه روحانیت انشعاب رخ می دهد را مورد بررسی و کنکاش قرار داده و در ضمن به تاثیر جامعه روحانیت بر تحولات سیاسی- اجتماعی جمهوری اسلامی چندان اشاره ای نکرده است و به همین دلیل با کار ما متفاوت می باشد. کتاب دیگر که مورد مطالعه قرار گرفته است کتاب« دیباچه ای بر جامعه شناسی سیاسی ایران»(بشیریه، 1385) می باشد. این اثر بدلیل نگارش آن توسط فرد توانایی چون استاد بشیریه، اثری خوب می باشد؛ اما از آن رو که بر جامعه شناسی ایران«قبل و بعد از انقلاب» متمرکز می باشد و در این بین به جامعه روحانیت مبارز نیز اشاره ای گذرا می کند با کار ما که تمرکز بر جامعه روحانیت مبارز می باشد متفاوت است. نویسنده در صفحه 113 کتاب خود درباره جامعه روحانیت مبارز اینگونه اظهار نظر می کند " جامعه روحانیت مبارز تهران که موقعیت مسلطی در مجلس چهارم و پنجم و نفوذ گسترده ای در قوه قضائیه، شورای نگهبان و مجلس خبرگان رهبری داشته و هسته مرکزی طبقه روحانیت سیاسی طبقه سیاسی حاکم راست سنتی را در ایران تشکیل می دهد....... و مواضع آن در حمایت از ولایت مطلقه فقیه، کنترل فرهنگی و اخلاقی جامعه، حمایت از بازار آزاد، اطاعت از رهبری، کنترل سیاسی گروهها، جلوگیری از گسترش احزاب و مطبوعات همان مواضع اصلی حکومت اسلامی بوده که تا پیش از سال 1376 کاملا غالب و مسلط بود". نویسنده با بیان این موارد عملا بیان می دارد که جامعه روحانیت مبارز تا پیش از 1376 بیشترین تاثیر را بر تحولات سیاسی- اجتماعی جمهوری اسلامی داشته است. البته چون کتاب تا سال 1376 را مورد بررسی قرار می دهد نسبت به کار ما تفاوت اساسی پیدا می کند. کتاب دیگری که در ارتباط با موضوع خود به آن توجه داشتیم اثری با عنوان «فرهنگ احزاب و جمعیت های سیاسی»(شانه چی، 1390: 112) می باشد. این کتاب به معرفی احزاب و جمعیت های سیاسی در قبل و بعد از انقلاب اسلامی پرداخته و به معرفی تاریخجه، اهداف آن می باشد که بسیار مختصر به آنها اشاره شده است. به نحوی که کل مطلبی که درباره جامعه روحانیت مبارز بیان داشته یک صفحه می باشد و همین امر باعث می گردد تا این اثر به یک کتاب معرفی نامه احزاب و جمعیت ها بدل گردد و با اثر ما که به بررسی نقش جامعه روحانیت مبارز در تحولات سیاسی- اجتماعی جمهوری اسلامی ایران می پردازد تمایز اساسی داشته باشد. کتاب دیگری که در این زمینه مورد مطالعه قرار گرفته است کتاب «تحولات سیاسی- اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی»(فوزی، 1387: 15) می باشد. این کتاب دو جلدی که جلد اول آن شامل نظریه های انقلاب و چگونگی وقوع انقلاب اسلامی ایران می باشد. در جلد دوم نویسنده به توصیف تحولات سیاسی- اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی تا سال 1385 می پردازد و در لابلای توصیف خود اطلاعاتی نیز در مورد نقش گروه ها و احزاب و حتی افراد در این تحولات می دهد که در روند انجام تحقیق از آن بهره برده شده و به آنها اشاره خواهد شد. آخرین کتابی که در این زمینه لازم است به آن اشاره کنیم کتاب «کالبد شکافی انقلاب اسلامی ایران»(نوربخش، 1387) میباشد. این اثر به تاریخ انقلاب اسلامی و تغییرات رخ داده در آن و منازعات سیاسی که در طول تاریخ آن روی داده است اشاره میکند و در این بین به جامعه روحانیت مبارز نیز می پردازد. نویسنده در صفحه 112 اثر خود بیان می دارد " بسیاری از روحانیون و علما که مسئولیت کشوری نیز دارند عضو آن هستند ..... تاکید بر اصل ولایت فقیه، اسلامیت انقلاب و مبارزه با غرب گرایی از اصول مهم جامعه روحانیت مبارز است". در رابطه با موضوع مورد تحقیق خود به مقالاتی نیز دست یافتیم که در اینجا به ذکر چند مورد آنها و نقاط ضعف و قوتشان اشاره می کنیم. اولین مقاله مورد بررسی مقاله ای با عنوان «بررسی نوع و نحوه مداخلات روحانیت در سیاست»(نعیما، 1389) می باشد. نویسنده مقاله به نحوه چرایی و چگونگی ورود روحانیت به عرصه سیاست در تاریخ معاصر ایران پرادخته است و در این بین از روحانیون انقلابی نام می برد که در قبل از انقلاب زمینه ساز این امر گشتند. با معرفی برخی از افراد این روحانی انقلابی چون شهید مطهری، دکتر مفتح و... به بررسی تفکر آنان و چرایی ورودشان به عرصه سیاست می پردازد. جالب اینکه این افراد همان موسسین و اعضای جامعه روحانیت مبارز می باشند. البته این مقاله به طور کلی به موضوع روحانیت و نحوه مداخلاتشان در سیاست اشاره دارد و با موضوع ما که تنها بررسی جامعه روحانیت مبارز در جمهوری اسلامی ایران است، متفاوت می باشد. مقالهی دیگری که مورد بررسی قرار گرفته است مقاله «حزب جمهوری اسلامی؛ مولود سالم انقلاب» می باشد. البته همانگونه که از عنوان این مقاله بر می آید به موضوع حزب جمهوری اسلامی اشاره دارد. اما توجه به این موضوع نیز حائز اهمیت است که تا زمان انحلال حرب جمهوری اسلامی، بین این حزب و جامعه روحانیت مبارز رابطه تنگاتنگی وجود داشت و همین امر باعث می شود که این مقاله نیز با موضوع ما سنخیت داشته باشد. اما امری که باعث تفاوت بین این اثر و تحقیق ما می گردد اختلاف در پوشش زمان مورد تحقیق، و البته موضوع تحقیق می باشد و به همین دلیل نیز این اثر تنها کمکی (بطور غیر مستقیم) در شناخت مقطعی از تاریخ جامعه روحانیت مبارز می کند. با نگاهی گذرا به ادبیات تحقیق مورد اشاره که شامل پایان نامه، کتاب و مقاله می گردد، متوجه کمبود تحقیق در ارتباط با موضوع مورد تحقیقمان می شویم. برخی از آثار مورد اشاره از جهت پوشش زمانی، برخی دیگر از جهت تمرکز بر موضوع و برخی نیز به دلیل نگاه سطحی به موضوع، دارای کمبودهایی می باشند و بهمین دلیل این حوزه جای کار بیشتری می طلبد و ما امیدواریم که پژوهش ما ذره ای از این خلا پژوهشی را پر نماید. اهداف پژوهش:ما اهداف پژوهش خود را به شرح ذیل مشخص کرده و در صدد هستیم در روند انجام تحقیق به این اهداف دست یابیم.
در ذیل به برخی دیگر از اهمیت و ضرورت تحقیق به طور خلاصه اشاره می گردد:
سوالات پژوهشسوال اصلی: مهمترین و تاثیرگذارترین عملکرد جامعه روحانیت مبارز در تحکیم پایه های انقلاب اسلامی چه بوده است؟ سوالات فرعی:
فرضیات تحقیقفرضیه اصلی: جامعه روحانیت مبارز در روند سیاست گذاری و تحولات جمهوری اسلامی دارای نقش مهمی بوده است. فرضیات فرعی:
برای آزمودن فرضیه ی اصلی و فرضیات دیگر مورد اشاره ما ابتدا به بررسی و عوامل موثر بر چرایی و چگونگی پیدایش جامعه روحانیت می پرادزیم، و سپس به بررسی نقش فرضیه اصلیمان که همان «جامعه روحانیت مبارز در روند سیاست گذاری و تحولات جمهوری اسلامی دارای نقش مهمی بوده است» می باشد خواهیم پرداخت. ما معتقدیم که تاریخ جمهوری اسلامی با تاریخ جامعه روحانیت مبارز پیوندی تنگاتنک دارد و برای شناحت هر چه بهتر جمهوری اسلامی و نحوه سیاست گذاری در آن باید جامعه روحانیت مبارز و دیدگاه ها و اهداف آنرا شناخت. روش انجام تحقیق:ما برای انجام این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی و از ابزار کتابخانه ای – اسنادی بهره خواهیم گرفت. به این معنی که با توصیف تاریخ شکل گیری و حضور جامعه روحانیت مبارز در طول تاریخ جمهوری اسلامی به تحلیل نقش و تاثیر آن در تحولات سیاسی- اجتماعی جمهوری اسلامی خواهیم پرداخت و برای این مهم از اسناد و منابع کتابخانه ای استفاده خواهیم کرد. پیامدهای اثبات فرضیه:به دلیلآنکه شناخت تحولات سیاسی- اجتماعی هر جامعه ای برای برنامه ریزی بهتر آن در آینده لازم می باشد بنابر این شناخت گروه های موثر در شکل گیری این تحولات نیز به طریق اولی لازم می باشد. در صورت اثبات فرضیه ما که « جامعه روحانیت مبارز در روند سیاست گذاری و تحولات جمهوری اسلامی دارای نقش مهمی بوده است»، ما می توانیم با تمرکز بر مواضع و سیاست های این تشکل اتفاقاتی که شاید در آینده سیاسی جمهوری اسلامی رخ دهد را تا حدی پیشبینی کنیم و از آن برای بهتر کرئن شرایط زیست سیاسی- اجتماعی مردم ایران بهره جوییم. تعریف مفاهیم:جا دارد در ابتدا تعریفی از برخی مفاهیم اساسی که در فرضیه اصلی پژوهش استفاده شده است انجام شود. 1.جامعه: جامعه بزرگترین شمار افراد انسانی است که برای تامین نیازهای اجتماعیشان در کنش متقابلاند و همگی در یک فضای فرهنگی بسر میبرند. جامعه دارای مشخصه هایی چون واحدی یکپارچه، متشکل از گروه های عمده با کاردکردهای متفاوت، یک فضای جغرافیای مشخص است. 2.حزب: در تبیین مفهوم حزب در فرهنگ سیاسی معاصر مشکلاتی خودنمایی می کند. مشکل نخست به تحول مفهومی آن در گذر زمان بازمی گردد. دوم آنکه، تنوّع احزاب در جوامع موجب شده است که نتوان برای آن شاخص های مشترکی که منطبق بر همه گونه های حزبی باشد ارائه کرد و سوم، به تفاوت بینش و نگرش کسانی باز می گردد که درصدد تبیین آن برآمده اند. گفته می شود نخستین بار ادموند برک (1797ـ1729) درباره احزاب سخن گفته است. وی حزب را گروهی از افراد جامعه می داند که با یکدیگر متحد شده و بر مبنای اصول خاصی که مورد پذیرش همه آن هاست برای حفظ و توسعه منافع ملی می کوشند. پس از او جیمز مدیسن (1836ـ1750)، حزب را ضرورتی انکارناپذیر دانست. موریس دورژه می گوید: «حزب مجموعه ای از گروه های پراکنده در اطراف کشور است که ازطریق سازمان های هماهنگ کننده به هم پیوسته اند.» با توجه به تعریف های گوناگون از حزب، به نظر می رسد می توان از طریق بیان ویژگی یا شاخص های حزب تصویر دقیق تری از حزب ارائه کرد. در این راستا برخی نویسندگان محورهای ذیل را برشمرده اند: الف ـ وجود تشکیلات پایدار مرکزی، ب ـ وجود شعبه هایی که با مرکز پیوند و ارتباط داشته باشند، ج ـ پشتیبانی مردم، د ـ کوشش برای دستیابی به قدرت سیاسی(عالم، 1374: 325-324). 3.روحانی: «روحانی» در لغت منسوب به روح است و آن چیزی است که مربوط به روح و روان باشد. پارسا و اهل صفا، فقیه، دانشمند و پیشوای مذهبی. منظور از روحانیون نیز علما و پیشوایان مذهبی است (بیرو، بی تا: 321-313). |
![]() روابط ایران روسیه درزمینه توسعه انرژی اتمی درایران...چکیــده : روابط ایران و روسیه (اتحاد جماهیر شوروی سابق) قبل از انقلاب اسلامی تحت تاثیر جنگ سرد بوده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دوران جنگ تحمیلی عراق همچنان توسعه نیافت لیکن پس از فروپاشی شوروی روابط دو کشور رو به توسعه گذاشت و در زمینههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و حتی هستهای گسترش یافت. روسیه طی قراردادهای دو جانبه با ایران متعهد گردید نیروگاه اتمی بوشهر را به عنوان نماد روابط هستهای دو کشور تکمیل و راهاندازی نموده و سوخت هستهای آنرا تامین نماید.گروهی از کارشناسان با توجه به پیشینه سیاسی روسیه در قبال ایران در سده های گذشته، امید به همکاری با این کشور در زمینه های مختلف و بویژه موضوعات مورد اختلاف با غرب مانند همکاری مسالمت آمیز هستهای بخصوص تکمیل نیروگاه بوشهر را امری غیرعملی و اقدامی بیهوده تلقی می کنند که به سر منزل مقصود نخواهد رسید. از طرف دیگر این سئوال مطرح است آیا کشور دیگری حاضر به همکاری با ایران برای دستیابی به فناوری صلح آمیز هستهای بود؟ از سویی دیگر علاوه بر ایران، روسیه نیز طی سالهای گذشته بدلیل همکاریهای اتمی با ایران تحت فشار دیپلماسی ایالات متحده بوده است و روسیه نیز مقاومت هایی در مقابل فشارهای غرب و تحریمهای بینالمللی علیه ایران از خود نشان داده است.با بررسی توصیفی وقایع، این نتایج حاصل گردید که به جز روسیه، هیچ کشور دیگری اراده سیاسی برای این همکاریها با ایران نداشت و روسیه علیرغم فشارهای آمریکا هرچند با تاخیر و درج شرایط جدید در توافقات قبلی و تحمیل هزینه های هنگفت به ایران نسبت به انجام این تعهدات اقدام نمود و البته این امر برخاسته از منافع استراتژیک روسیه می باشد. واژگان کلیدی: انرژی اتمی، سلاح هستهای، استراتژی، روسیه، ایران. مقدمــه : مهمترین مسئله قرن گذشته و حاضر بحث انرژی می باشد. منابع انرژی در جهان به دو گروه قابل تجدید و غیرقابل تجدید تقسیم میشوند منابع قابل تجدید شونده از نظر تئوری، همیشگی و پایدار هستند و منابع غیرقابل تجدید در جریان بهره برداری از بین میرود و یا حداقل به حدی نقصان حاصل می نماید که بازسازی آن صرفه اقتصادی ندارد. اکثر منابع غیرقابل تجدید از نوع کانی هستند که نفت و گاز از این دسته می باشد که پس از یک دوره زمانی بسیار طولانی مدت میتواند احیا شود. منابع نفت و گاز جهان رو به اتمام است و بشریت برای ادامه زندگی به دنبال انرژی پایدار و همیشگی است. با توجه به رشد و گسترش چشمگیر مصرف انرژی در جهان و محدود بودن منابع انرژیهای فسیلی و پیش بینی پایان یافتن آن در آینده، دستیابی به انرژی های جایگزین برای تضمین پایداری و تامین انرژی ضروری و حیاتی است. تسلط کشورهای صنعتی بر این تکنولوژی و استفاده از آن به موازات سوخت های فسیلی این امکان رابرای آن ها فراهم میآورد که با پایان رسیدن منابع فسیلی، بدون بروز هیچ گونه نگرانی انرژی های مصرفی مورد نیاز خود را از طریق سوختهای هستهای دائمی تامین کنند. در مقابل اگر کشورهای جهان سوم نتوانند در سال های آتی به این تکنولوژی دست یابند با بحران دشوار و بزرگی مواجه خواهند بود. با توجه به گامهایی که قبل از انقلاب اسلامی در ایران در قالب برنامه توسعه بنیه انرژتیک کشور در خصوص استفاده از انرژی هستهای برداشته شده بود اقداماتی برای به ثمر نشاندن و تکمیل پروژه های در دست ساخت که پس از انقلاب و بخصوص بدلیل شرایط جنگ تحمیلی عراق راکد و معوق مانده بود صورت گرفت بویژه آنکه کشور، مبالغ زیادی در این مورد خرج و هزینه های زیادی نیز متحمل شده بود. در شرایط حاصل از فروپاشی شوروی سابق، امکان عقد قرارداد با روسیه برای احداث نیروگاه بوشهر پدید آمد. هر چند توافقات اولیه همکاری اتمی دو کشور گسترده بود لکن تحت فشار دیپلماسی ایالات متحده این همکاری به احداث نیروگاه اتمی بوشهر بعنوان سمبل همکاری دو کشور محدود شد. در روابط روسیه و آمریکا از اواسط دهه 1990 مسئله حادتری از همکاری روسیه و ایران و بطور اخص در زمینه انرژی اتمی وجود نداشته و همواره چون خاری در روابط روسیه و آمریکا باقی مانده است. برخی کارشناسان حتی به بررسی همکاری روسیه و ایران به عنوان «بهترین دستگاه سنجش موقعیت روابط روسیه و آمریکا» می پردازند. به منظور بررسی اقدامات ایران در مورد برنامه انرژتیک کشور و استفاده از انرژی صلح آمیز اتمی و نیز همکاری با دیگر کشورها بخصوص فدراسیون روسیه در این زمینه و نقش کشورهای سلطه با سردمداری آمریکا که با مانع تراشی در مسیر و روند همکاری ها و برهم زدن توافقات صورت گرفته بین ایران و روسیه و همچنین بررسی علل و موانع حادث در همکاری هستهای دو کشور که منجر به تاخیر و یا توقف برخی توافقات فیمابین گردیده، این پژوهش صورت گرفته است. تحقیق پیش رو در پنج فصل تدوین گردیده است که فصل اول مشتمل بر کلیات تحقیق اعم از اهداف و اهمیت موضوع و سئوالات و فرضیه ها و توضیح کلیدواژه ها میباشد. فصل دوم تاریخ مختصری از روابط و اهداف و منافع دو کشور ایران و روسیه از همکاری متقابل و بطور خاص همکاریهای صلح آمیز اتمی را مورد اشاره قرار داده و با بیان فراز و نشیبهایی که در ادوار گذشته در روابط دو کشور وجود داشته نسبت به تشریح اهداف روسیه (تزاری) در روابط یک طرفه گذشته پرداخته و اهداف و منافع دو کشور در دوره کنونی و وضعیت روابط فی مابین مطرح و ارائه شده است تا با شناخت بیشتر در خصوص عمق و سطح روابط به این نکته واقف شویم که این روابط فراتر از شکل آن، از چه ماهیتی برخودار است و آیا استمرار این روابط با این وضعیت برای جمهوری اسلامی به مصلحت میباشد و می توان در بلند مدت به آینده این روابط امیدوار بود یا آنکه باید نسبت به آن تجدید نظر کرد. فصل سوم روند همکاری دو کشور با محوریت انرژی اتمی مورد بررسی قرار گرفته و به توافقات و قراردادهای منعقده بین دو کشور اشاره داشته و به جزییات تکمیل نیروگاه بوشهر و اختلافات سیاسی، فنی و مالی و نیز موضع گیری های طرفین و مشکلاتی که موجبات عدم ثبات در همکاری های فیما بین و لغو یا تعویق افتادن توافقات دو کشور را فراهم آورده و تاخیر و کندی در روند پیشرفت قراردادهای منعقده را باعث گردیده مورد بحث و تحلیل واقع شده است. مشکلات بر پایه داده ها تفکیک و دسته بندی شده که هر یک از این گروه ها دارای علل مربوط به خود بوده که بررسی آن باعث برداشت موثرتر و تحلیل دقیق تری در خصوص روابط دو کشور خواهد بود. فصل چهارم به تاثیرات همکاری های مسالمت آمیز اتمی ایران و روسیه بر مناسبات ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای غربی با روسیه پرداخته است. آمریکا با ادعاهای واهی و دروغین مبنی بر تلاش مخفیانه ایران برای ساخت سلاح هسته ای و تاکید بر اینکه هدف ایران از توسعه انرژی اتمی، بدست آوردن فن آوریهای لازم برای ساخت اینگونه تسلیحات میباشد در صدد بر آمده تا با فشار بر دولت روسیه به لغو توافقات بین دوکشور نائل آید که درجریان مذاکرات مقامات بلند پایه آمریکا و روسیه مطرح و پیگیری گردیده است. لذا با آگاهی از دیپلماسی فشار آمریکا و محدودیتهای ایجاد شده برای روسیه و همینطور اخذ امتیاز و بده بستان بین آمریکا و روسیه بهتر می توان نسبت به پایبندی روسها به تعهدات و چگونگی اجرای توافقات با ایران اظهار نظر نمود. فصل پنجم شامل جمع بندی مطالب و نتیجهگیری موضوع تحقیق بوده تا راهکارهای مورد ارائه مطمح نظر دست اندرکاران دیپلماسی هستهای و پژوهشگران کشور قرار گیرد فصـل اول : کلیـات تحقیــق 1-1) بیان مسئله سیاست جهانی ریشه در قدرت و منافع و سیاست دولت های بزرگ و قدرتمند ریشه در استعمار و سلطه بر منابع دیگر کشورهاست. در جهان امروز اقتصاد محور سیاست قرار گرفته است. در دنیای فرا صنعتی دوران ما که استفاده از انرژی بعنوان یکی از مهمترین مولفه ها برای رشد اقتصادی و پیشرفت در همه زمینه ها محسوب میگردد و از طرفی منابع انرژی فسیلی شناخته شده و قابل بهره برداری که در کشورهای عمدتا در حال توسعه قرار دارد، باعث گردیده تا کشورهای بزرگ سلطه گر با سیاست گذاری بر منابع انرژی جهانی نسبت به تسلط بر آن مبادرت نمایند تا حرکت خود را در مسیر پیشرفت و توسعه تضمین کنند. از اواسط قرن بیستم ، اقدامات مختلف و متنوعی بمنظور تولید منابع انرژی جدید به منظور جایگزینی انرژی فسیلی صورت گرفته است بر این اساس و بدنبال تحقیقات فراوان، انرژی هسته ای موقعیت ویژهای دارا شده است. در این شرایط و با توجه به گامهایی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در قالب برنامه توسعه بنیه انرژتیک کشور در خصوص استفاده از انرژی هسته ای برداشته شده بود اقداماتی برای به ثمر نشاندن و تکمیل پروژه های در دست ساخت که پس از انقلاب و بخصوص بدلیل شرایط جنگ تحمیلی عراق راکد و معوق مانده بود صورت گرفت بویژه آنکه کشور، مبالغ زیادی در این مورد خرج و هزینه های زیادی را نیز متحمل شده بود . لذا با کشورهای مختلفی برای همکاری و مشارکت در پروژه های مربوطه مذاکره بعمل آمد لیکن هر یک به دلیلی و البته همه آنها تحت تاثیر مانع تراشی و فشار سیاسی مستقیم ایالات متحده از این همکاری صرف نظر کردند. در چنین وضعیتی و در شرایط حاصل از فروپاشی شوروی سابق امکان عقد قرارداد با روسیه برای احداث نیروگاه اتمی بوشهر پدید آمد. 1-2) اهمیت موضوع تحقیق پژوهنده با توجه به اینکه در حوزه امور سیاسی کشور فعالیت دارد ، مصمم است تا با دانش و بینش علمی خود در آینده در مجامع و محافل بین المللی در بیان حقانیت ایران قدم ارزنده ای برداشته و سهم بیشتری در رفع تبعیض هسته ای کشورمان در جهان سیاسی امروز داشته باشد. پیچیدگی سیاسی مسئله هسته ای کشورمان چنان است که تمام اهداف و حرکتهای عادی جامعه ایرانی را تحت تاثیر قرار داده و بر اوضاع اقتصادی اثر نامطلوبی گذارده است. در این راستا اگر درایت و قدرت سیاسی مسئولین کشور نبود یقینا شرایط به مراتب بغرنجتر از وضع کنونی بود. چنانچه مسئله بهره برداری از انرژی اتمی به نتیجه کامل خود برسد و در همه زمینه ها بومی شود یقینا نقش اساسی در رشد و تعالی کشور خواهد داشت و ضمن بالا رفتن توان سیاسی، زیر ساختهای اقتصادی کشور را نیز دگرگون خواهد نمود. 1-3 ) دلیل انتخاب موضوع محقق همواره سعی دارد برای هر پژوهشی روی مواردی که کار انجام نشده اقدام نماید از طرفی در بررسی های خود متوجه شد که در مراکز سیاسی و امنیتی کشور در حوزه روابط هستهای با روسیه و با محوریت نیروگاه اتمی بوشهر مطالعات زیادی در دسترس نیست و اسناد موجود عمدتا مختصر و نا کارآمد بوده و برای امور تحقیقاتی و اطلاعاتی مثمرثمر نبوده و اغلب بصورت پراکنده میباشد. براین اساس پژوهنده مصمم شده تا ضمن جمع آوری اطلاعات قبلی نسبت به بسط آن بصورت مجموعه کامل اقدام نموده تا قابل بهره برداری برای پژوهندگان و دیگر علاقمندان در این زمینه باشد. بنظر میرسد تاکنون مطالعات منسجم علمی بر استراتژی روابط ایران و روسیه در حوزه مسئله انرژی هسته ای صورت نگرفته باشد. 1-4) پیشینه تحقیق در زمینه روابط ایران و روسیه مطالعات فراوانی صورت گرفته و کتب و مقالات متعددی منتشر گردیده لکن کتاب یا نوشته مدونی که بطور جامع و کامل همکاری ایران وروسیه را در حوزه هستهای و با محوریت نیروگاه اتمی بوشهر مورد بررسی و کنکاش قرار داده باشد تاکنون دیده نشده است. اما اخبار،اطلاعات و مقالات محدودی که بطور پراکنده در رسانه های دیداری، شنیداری، مکتوب و الکترونیکی وجود داشته در این تحقیق مورد استفاه قرار گرفته است. در برخی از کتاب ها که بصورت کلی در رابطه با مسئله هسته ای تدوین شده بعضا اشاراتی به استراتژی روابط ایران و روسیه با تاکید بر موقعیت جغرافیایی و توسعه انرژی هسته در ایران داشته لیکن هیچ یک بصورت اساسی و جامع نمی باشد. از کتبی که به روابط ایران و روسیه پرداخته است می توان به کتاب روابط ایران و روسیه که بصورت مجموعه مقالات و مجموعه ای متنوع و در خور توجه به کوشش آقایان مهدی سنایی و جهانگیر کرمی در سال 1387 از سوی انتشارات ایراس وابسته به دانشگاه تهران منتشر گردیده اشاره کرد. این کتاب دارای 17 مقاله متنوع در زمینه های مختلف (سیاسی، اقتصادی، فنی، نظامی، اتمی، فرهنگی، ادبی) روابط دو کشور بوده و در 366 صفحه چاپ گردیده است. از دیگر کتب می توان کتاب پرونده هستهای ایران به قلم سید حمید هاشمی که در سال 1385 توسط انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری منتشر شده را ذکر نمود. این کتاب دارای 3 فصل و 124 صفحه می باشد و به تاریخچه انرژی هستهای در ایران و جهان، رژیمهای بینالمللی عدم اشاعه هستهای، طرح پرونده هستهای ایران در صحنه بینالمللی و نقش بازیگران بینالمللی در این پرونده و سناریوهای پیش روی ایران پرداخته است. کتاب دیگر، پرونده هستهای ایران (4) با 8 مجموعه مقاله و با 295 صفحه است که در سال 1387 توسط انتشارات موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران به چاپ رسیده است. مقالات این کتاب شامل: وقایع نگاری هستهای ایران، اروپا و مسئله هستهای ایران، حقوق بین الملل و برنامه هستهای ایران، گزارش جامعه اطلاعاتی امریکا درباره فعالیت هستهای ایران، بازدارندگی در مسئله هستهای ایران، روندهای هستهای در سایر نقاط جهان و روزشمار پرونده هستهای ایران می باشد. از دیگر کتب می توان به کتاب آشنایی با معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای و پروتکل الحاقی به قلم کاظم غریب آبادی که در سال 1383 از سوی انتشارات موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران به طبع رسیده اشاره کرد. این کتاب دارای 257 صفحه بوده و به بررسی معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، فعالیت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پروتکل الحاقی (2+93) و تاثیر آن بر جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. کتاب دیگر، تاریخچه انرژی هستهای در ایران و جهان شامل 19 مقاله و با 1199 صفحه در 4 بخش تنظیم شده است. این کتاب در سال 1386 از سوی مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه منتشر گردیده است. تاریخچه فعالیت هستهای ایران در قبل از انقلاب و همکاری با دیگر کشورها از جمله امریکا و اروپا ، تاریخچه پیدایش سلاح هستهای در جهان و برخی کشورها مانند هند و پاکستان ، فعالیت آژانس بینالمللی انرژی هستهای و پیمان عدم گسترش سلاحهای هستهای از جمله مباحث مورد اشاره در این کتاب میباشد. 1-5) اهداف تحقیق 1- تبیین عمق روابط دو کشور ایران و روسیه 2- علل و اهداف همکاری های دو کشور در زمینه انرژی اتمی 3- تعیین موضعگیری قدرت های جهانی در برخورد با همکاری اتمی دو کشور 4- بهره برداری دستگاه دیپلماسی و مراکز تحقیقاتی از نتایج پژوهش 1-6 ) سوالات تحقیق 1- همکاری هسته ای دو کشور ایران و روسیه از گذشته تا بحال بر چه منوال بوده است ؟ 2- همکاری هسته ای دوکشور چه جایگاهی در روابط فیمابین آن ها دارد ؟ 3- همکاری های هسته ای ایران و روسیه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی شوروی سابق رو به توسعه بوده ، لیکن آیا روسیه از این همکاریها و با استفاده از شرایط بین المللی فقط در جهت منافع ملی خود بصورت یک طرفه بهره برداری نموده است ؟ 4- آیا مناسبات هسته ای دوکشور با موانعی از سوی قدرت های متخاصم جمهوری اسلامی ایران همراه بوده است؟ 1-7) فرضیه های تحقیق 1- روسیه دارای منافع استراتژیک عدیده در روابط با ایران است اما آیا منافع موجود در روابط با غرب و بویژه ایالات متحده، این اجازه را برای استمرار همکاری اتمی با ایران و بخصوص تکمیل نیروگاه بوشهر به روسها می دهد. 2- کارشکنی و موانع ایجادی از سوی ایالات متحده و غرب تا چه میزان می تواند در روابط هستهای ایران و روسیه تاثیر گذار باشد. 1-8 )قلمرو تحقیق قلمرو تحقیق محدوده روابط ایران و روسیه بویژه همکاری در زمینه توسعه انرژی اتمی در ایران و احداث نیروگاه بوشهر می باشد. 1-8-1 از نظر مکانی: سرزمین ایران بویژه منطقه بوشهر 1-8-2 از نظر موضوعی : همکاری اتمی دو کشور با امنیت ملی ایران پیوند خورده است. 1-8-3 از جنبه زمانی : از سال 1371 تا 1391 ( زمان حاضر ). 1-9 ) نقطه نظر پژوهشگر پژوهشگر با توجه به مطالعات انجام شده دریافت که موارد تحقیقاتی در حوزه همکاری اتمی ایران و روسیه با محوریت نیروگاه بوشهر با کاستی روبروست لذا بر آن شد تا نسبت به جمع آوری اطلاعات پراکنده برای دست اندرکاران دیپلماسی و دانش پژوهان اقدام نماید و جدی نگرفتن عوامل حاکم بر فضای استراتژی روابط ایران و روسیه در حوزه همکاری های هسته ای را بررسی نماید و راهکارهای بهتری برای تصمیم گیری و ارتقا و افزایش روابط و گسترش همکاری ها و به حداقل رساندن هزینه های کشور در مقابله با تحرکات خصمانه قدرتهای بزرگ سلطه گر برای به چالش کشیدن روابط هسته ای دوکشور ارائه نموده و گامی مثبت و هر چند کوچک در جهت اعتلای میهن اسلامی عزیزمان برداشته باشد. 1-10) روش تحقیق 1- روش پژوهش توصیفی - تاریخی و تحلیلی میباشد . 2- روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای شامل استفاده از کتب، نشریات، فیش، مقالات فارسی و لاتین، خبرگزاریها، روزنامه ها و سایت های اینترنتی میباشد. |
member herfeiiدوست دارید عضوهای کانالتون بیشتر بشه؟ دوست دارید بازدید (ویو) پست های کانالتون بیشتر بشه؟ با پکیج تیم آموزشی آرسان به راحتی ، در کمترین زمان و با قیمت استثنایی این کار را انجام دهید. |
![]() روابط آمریکا و ایران و تأثیر آن بر حضور ایران در بازار جهانی نفت و گاز (2008 1990)...فهرست مطالب مقدمه 6 طرح مسئله 7 طرح ادبیات 10 نظرات موجود 16 هدف پژوهش 17 عوامل یا نظرات دخیل در حظور نامطلوب ایران در بازار جهانی انرژی 18 نظریه ها 20 فرضیه ها 20 تعریف عملی فرضیه 21 روش آزمون فرضیه 23 پیامدهای اثبات فرضیه 24 نقطه تمرکز 24 سازماندهی پژوهش24 بخش اول: کلیات
صنعت نفت و گاز ایران از دریچه تاریخ 28 صنعت نفت و گاز جمهوری اسلامی ایران(1990-1970) 30 صنعت نفت و گاز جمهوری اسلامی ایران(2008-1990) 31 1) نفت 2) گاز بخش دوم: بررسی عوامل داخلی موثر در تحدید حضور ایران در بازارهای جهانی نفت و گاز
o مبانی مفهومی و نظری 47 o قوانین داخلی و سرمایه گذاری خارجی در ایران 54 o اهمیت سرمایه گذاری خارجی در صنعت نفت و گاز ایران 57 o وضعیت سرمایه گذاری خارجی در صنعت نفت ایران 62 o ارزیابی تاثیر قوانین و مقررات داخلی در جذب سرمایه گذاری خارجی در صنایع نفت و گاز ایران65 o نتیجه گیری 74
o مبانی مفهومی و نظری: زمینههای افزایش مصرف داخلی انرژی.......................................................................79 o افزایش مصرف انرژی در ایران و زمینههای آن .............................................................................................89 o بررسی مصرف نفت و گاز در بخشهای مختلف اقتصادی ایران ...................................................................95 1)بخشهای مسکونی و بازرگانی 2)بخشهای صنعت و کشاورزی 3)بخش حمل و نقل o عوامل مؤثر بر افزایش مصرف انرژی در ایران ..............................................................................................104 1) رشد اقتصادی 2) پرداخت یارانه 3) رشد جمعیت 4) بهره وری انرژی در اقتصاد ایران o ارزیابی مصرف انرژی در بازارهای داخلی ایران و تاثیر آن بر حضور ایران در بازار جهانی نفت و گاز...........120 o نتیجه گیری .................................................................................................................................................124 بخش سوم: روابط خصومت آمیز آمریکا و ایران و حضور نامطلوب ایران در بازار جهانی نفت و گاز
o اقتصاد سیاسی بینالملل................................................................................................................................128 o هژمونی آمریکا و سیستم برتون وودز ..........................................................................................................133 o جهانی شدن و اقتصاد سیاسی بینالملل ......................................................................................................136 o سیاست و اقتصاد در روابط بین الملل...........................................................................................................140 o نتیجه گیری ................................................................................................................................................144
o گسترش روابط تعارض آمیز(1990- 1979) ...............................................................................................148 o ابعاد روابط خصومت آمیز آمریکا و ایران ...................................................................................................152 1) سیاست براندازی جمهوری اسلامی ایران .....................................................................................153 2) اتهام حمایت از تروریسم و اقامه دعاوی در دادگاه های آمریکا علیه ایران .................................156 3) استراتژی تحریم جمهوری اسلامی ایران .....................................................................................164 o نتیجه گیری ..................................................................................................................................................181
o سرمایه گذاری خارجی در صنایع نفت و گاز ایران .....................................................................................183 1)اتحادیه اروپا 2)ژاپن 3) ایالات متحده آمریکا 4)چین، هند و مالزی o نقش آفرینی ایران در ترانزیت بینالمللی نفت و گاز ....................................................................................195 1) خط لوله نفتی باکو- تفلیس- جیحان ..........................................................................................198 2) خط لوله گازی ناباکو ..................................................................................................................201 3) نتیجه گیری ............................................................................................................................... 204
منابع و مأخذ .....................................................................................................................225 مقدمه طرح مسئله جمهوری اسلامی ایران یکی از بزرگترین کشورهای دنیا به لحاظ دارا بودن ذخائر نفت و گاز است. به لحاظ پراکندگی جغرافیایی، عمده منابع نفتی ایران در منطقه جنوب غربی خوزستان در مرز با عراق واقع شده است (EIA, 2007). ایران با 5/132 میلیارد بشکه ذخائر نفتی شناخته شده، بعد از عربستان و کانادا، سومین کشور دارای منابع نفتی دنیا محسوب می گردد. با عنایت به کلوخی بودن نوع نفت کانادا، جمهوری اسلامی ایران چیزی حدود 10 درصد کل منابع نفتی شناخته شده جهان را در اختیار دارد (Suction, 2006). این میزان منابع در گزارش سازمان بین المللی انرژی در سال 2008، 4/138 میلیارد بشکه بیان شد. ایران در سال 2006 حدود 2/4 میلیون بشکه در روز تولید داشت که از آن 8/3 میلیون بشکه نفت خام بدست آمد که حدود 5 درصد تولید جهانی را تشکیل می دهد. این میزان تولید، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان دومین تولید کننده عضو اوپک معرفی می کند(EIA, 2008) . در حالی که ایران در سال 1974 حدود 6 میلیون بشکه نفت تولید می کرد، اما بعد از این تاریخ و به خصوص بعد از انقلاب هرگز نتوانسته سطح تولید خود را به 6 میلیون بشکه برساند. میزان تولید روزانه نفت ایران 2/4 میلیون بشکه و میزان صادرات آن نیز حدود 7/2 میلیون بشکه در روز است. ایران در زمینه صادرات نفت چهارمین کشور دنیاست. این رقم تنها نیمی از میزان صادرات ایران در سال 1974 است. به موازات کاهش تولید نفت در ایران سهم این کشور از تولید اوپک از 8/19 درصد در سال 1974 به 8/9 درصد در سال 2005 رسید. صادرات نفتی ایران در سال 2005 حدود 6/1تا 7/1 میلیون بشکه نفت سنگین و1 میلیون بشکه نفت سبک در روز را شامل می شود، که 191 هزار بشکه آن به ایتالیا و 135 هزار بشکه به فرانسه و 117 هزار بشکه به یونان صادر شد. در کل 29 درصد از نفت ایران به اروپا، 26 درصد به ژاپن، 9 درصد به آفریقا،11 درصد به چین، 19 درصد به دیگر کشورهای آسیایی و 5 درصد نیز به صورت پراکنده صادر می گردد (Suction, 2006) . علاوه بر منابع نفتی عظیمی که شرح آنها ارائه شد، ایران یکی از بزرگترین کشورهای دارای ذخائر گازی نیز هست. ایران با حدود 974 تریلیون متر مکعب گاز شناخته شده، دومین کشور جهان بعد از روسیه محسوب می گردد. این میزان گاز چیزی حدود 16 درصد گاز جهان را تشکیل می دهد (BP, 2009). اما 62 درصد از منابع گازی ایران هنوز توسعه نیافته اند. در واقع میدان پارس جنوبی با 15 میلیارد دلار سرمایهگذاری بزرگترین پروژه گازی و حتی انرژی ایران محسوب می شود که دارای 28 فاز بوده و تا به حال 18 فاز آن فعال شده است. این میدان 47 درصد از کل ذخائر شناخته شده گاز ایران را در خود جای داده استEIA, 2009)(. اما ایران در زمینه صادرات گاز مقامی بسیار ضعیفتر از آنچه را که باید داراست. ایران بعد از روسیه، آمریکا، کانادا و امارات پنجمین کشور صادر کننده گاز جهان است. ایران حدود 200 میلیون متر مکعب گاز به ارمنستان صادر میکند که در عوض آن برق تحویل میگیرد و همچنین مقداری گاز به ترکیه صادر میکند، صادرات ایران به ترکیه از طریق خط لوله ای 745 مایلی توان انتقال 4/1 میلیارد متر مکعب گاز را دارد صورت میگیرد. در حقیقت ترکیه در شرایط فعلی مهمترین مقصد صدور گاز ایران است(EIA, 2007). البته جمهوری اسلامیایران مقداری نیز گاز وارد میکند. براساس گزارش سالیانه سازمان بینالمللی انرژی این کشور در سال 2003، 174، 2004، 184، 2005 و 2006 نیز 205 میلیارد متر مکعب گاز وارد کرده است(EIA, 2008) . آمار واردات گاز ایران از 1997 الی 2006 .
EIA, "world dray natural gas imp", table posted: august 22, 2008 علاوه بر این مهمترین میدان گازی ایران با قطر مشترک است واین امکان را به ایران می دهد تا گاز این کشور را که حدود 5/910 تریلیون متر مکعب تخمین زده می شود به اروپا و دیگر نقاط از جمله شبه قاره هند انتقال دهد. همچنین، ایران سهلترین، امنترین و اقتصادیترین مسیر برای انتقال نفت و گاز آسیایمرکزی به بازارهای جهانی و به ویژه اتحادیه اروپاست (خالوزاده، 1383، صص285-284). در این زمینه اگر توان ایران برای انتقال گاز قطر به اروپا را نیز اضافه کنیم، اهمیت راهبردی آن برای تأمین انرژی جهان بیشتر نمایان میگردد (آقایی، 1386، ص64) . آنچه که از مجموع مباحث مطروحه میتوان فهمید این است که جمهوری اسلامی ایران علیرغم دارا بودن منابع عظیم گاز، نه تنها میدانهای گازی چندان توسعهای نیافتهاند بلکه درزمینه صادرات نیز صنعت گاز آن جایگاه مناسبی در ردهبندی جهان ندارد. از سوی دیگر و در حوزه نفت نیز، گرچه وضعیت به نسبت صنعت گاز بهتر است، اما در مقایسه با سال 1974 و قبل از آن، جایگاه این کشور در تولید و صادرات نفت به شدت افول پیدا کرده است. شاید با توجه به جنگ ایران و عراق و مشکلات ناشی از آن وضعیت مزبور توجیه پذیر باشد، اما ادامه این روند از 1990 به بعد سوال برانگیز است. بر این اساس در این پژوهش به دنبال یافتن متغیر یا متغیرهایی که موجب به وجود آمدن این وضعیت در صنعت نفت و گاز ایران شده اند، خواهیم بود.به این ترتیب سئوال اصلی این پایاننامه این است که: چرا جمهوری اسلامی ایران علیرغم داشتن منابع عظیم نفت و گاز از جایگاه مطلوبی در بازار جهانی انرژی (نفت و گاز) برخوردار نیست؟ طرح ادبیات و نظرات موجود در بررسی ادبیات موجود در خصوص موضوع مورد پژوهش به چند دسته منبع اصلی بر میخوریم . الف) آن دسته آثاری که تمرکز خود را بر مسائل مربوط به خطوط انتقال انرژی و وضعیت ایران در این زمینه قرار داده اند. این دسته منابع بیشتر به صوت مقاله هستند که هم به صورت مکتوب در روزنامه ها، بولتن های منتشره از سوی نهادهای مختلف دولتی و غیر دولتی داخلی و بینالمللی و مجلات مختلف علمی و خبری قابل دسترس هستند و هم به صورت مجازی می توان از سایتهای مختلف اینترنتی به آنها دست یافت. از جمله این منابع می توان به آثار زیر اشاره کرد. - الهه کولایی(کولایی، 1387-1386) در مقاله ای تحت عنوان " ژئوپولیتیک انتقال نفت از قفقاز" مطرح کرده است که با فروپاشی شوروی سابق و افزایش اهمیت تاَمین انرژی جهان، حوزه خزر و منابع انرژی آن برای غرب اهمیت فوق العادهای یافت. در این مقاله وی معتقد است با توجه به تلاش غرب برای شکستن انحصار روسیه بر مسیرهای انتقال انرژی به اروپا و غیر اقتصادی بودن و همچنین ریسک امنیتی بالای دیگر مسیرهای مطرح همچون مسیر باکو – تفلیس – جیهان، ایران بهترین مسیر برای انتقال انرژی حوزه خزر به بازارهای جهانی است، اما مخالفتهای آمریکا و تلاشهای آن برای محروم کردن ایران از منافع و مزایای ژئوپولیتیکی منطقه مانع از نقش آفرینی این کشور در زمینه مورد نظر شده است. در واقع نویسنده در این مقاله صرفاً به مسیرهای انتقال انرژی منطقه با تمرکز بیشتر بر منطقه قفقاز پرداخته و هیچ توجهی به میزان منابع انرژی حوزه خزر و از جمله میزان منابع ایران نکرده است، علاوه براین، با وجود اینکه نویسنده متغیر آمریکا را به عنوان مانع نقش آفرینی ایران در انتقال انرژی حوزه خزر معرفی می کند، اما به بررسی خصومت ایران و آمریکا و چگونگی جلوگیری آمریکا از نقش آفرینی ایران در این زمینه به طور خاص و بازارهای جهانی نفت و گاز به طور اعم نپرداخته است. - در مقاله ای دیگر که توسط ابراهیم متقی و مریم همت خواه (متقی و همت خواه، 1387-1386) با عنوان " جایگاه ایران در بازار انرژی منطقه آسیای مرکزی " نوشته شده است، نویسندگان معتقدند که با توجه به قابلیتهای داخلی ایران هم در زمینه تولید و هم در زمینه انتقال نفت و گاز و با توجه به نزدیکی جغرافیایی ایران به منطقه آسیای مرکزی، کشور مزبور بهترین گزینه برای انتقال انرژی این منطقه به بازارهای جهانی بوده و همچنین این کشور بهترین گزینه برای تامین گاز منطقه قفقاز نیز می باشد. در این مقاله نویسنده گان معتقدند که حضور یک رقیب قدرتمند منطقهای به نام روسیه از یک طرف و کارشکنیهای آمریکا از سوی دیگر باعث تضعیف نقش آفرینی ایران در بازار انرژی آسیای مرکزی و قفقاز شده است. در این مقاله صرفاً با توجه به موقعیت ایران برای انتقال انرژی آسیای مرکزی به اروپا، توجه چندانی به میزان منابع انرژی حوزه خزر و از جمله میزان منابع ایران نشده است، علاوه براین، با وجود اینکه نویسنده آمریکا را به عنوان مانع نقش آفرینی ایران در انتقال انرژی حوزه خزر معرفی می کند، اما به بررسی خصومت ایران و آمریکا و چگونگی جلوگیری آمریکا از نقش آفرینی ایران نمی پردازد. علاوه بر این، مقاله بیشتر جنبه توصیفی دارد. - آریل کوهن و اوون گراهام[1] (Ariel Cohen and Owen Graham(2008))در مقالهای تحت عنوان "طرح خط لوله ایران- پاکستان – هند؛ یک ریسک غیر قابل قبول برای امنیت منطقه ای" [2] نویسنده ضمن بیان اهداف و دیدگاههای موجود در خصوص خط لوله ایران - پاکستان - هند، از سوی روسیه، هند، پاکستان و آمریکا، با وجود نیاز روز افزون دو کشور پاکستان و هند و حتی چین به منابع انرژی، ریسک بالای طرح انتقال گاز ایران به هند و پاکستان به دلیل ناتوانی ایران در تأمین گاز مورد نیاز این خط لوله، نا آرامیهای موجود در مسیر این خط لوله در ایالت بلوچستان و همچنین مخالفتهای آمریکا را دلایل عملی نشدن طرح مورد نظر بیان کرده است. در این مقاله نیز صرفاً بر خط لوله گازی ایران – پاکستان – هند تمرکز شده است، هیچ توجهی به میزان منابع نفت و گاز حوزه خزر، به خصوص منابع ایران، نکرده و به طرح های انتقال انرژی منطقه آسیای مرکزی و قفقاز نیز نپرداخته است. علاوه براین، با وجود اینکه نویسنده متغیر آمریکا را به عنوان مانع نقشآفرینی ایران در انتقال انرژی حوزه خزر معرفی می کند، اما به بررسی خصومت ایران و آمریکا و چگونگی جلوگیری آمریکا از نقش آفرینی ایران نیز نپرداخته است. - آژانس بینالمللی انرژی(EIA, 2008) در گزارشی تحت عنوان "داده ها، آمار و تجزیه و تحلیل انرژی ایران- نفت، گاز، برق، زغال سنگ"[3] به بررسی وضعیت انرژی در ایران به طور کلی پرداخته است. این گزارش ضمن ارائه مجموعه ای از نکات مهم در خصوص میزان منابع نفت و گاز ایران و تولید و صادرات آن به خواننده، وضعیت نامطلوب ایران در بازار جهانی انرژی را برایند مجموعه مشکلاتی همچون جنگ هشت ساله، محدودیت سرمایه گذاری در ایران، تحریمها، کاهش شدید بهره وری از حوزه های نفتی به دلیل مشکلات ساختاری صنعت نفت و گاز ایران، افزایش حساسیت بینالمللی نسبت به برنامه هسته ایران و همچنین مشکلاتی همچون قوانین داخلی و تعارضات سیاسی داخلی می داند. اما باید توجه کرد که این گزارش علیرغم بیان نکته وار و کاملاً توصیفی چالشهای موجود برسر راه نقشآفرینی مطلوب ایران در بازار جهانی انرژی، به واکاوی و شکافتن این چالشها نپرداخته است. از سوی دیگر در این گزارش به موقعیت بسیار مناسب ایران برای ترانزیت انرژی آسیای مرکزی و قفقاز بازارهای جهانی توجه نکرده است. در این مقاله با وجود اینکه نویسنده متغیر آمریکا را به عنوان یکی از موانع نقش آفرینی ایران در بازارهای جهانی انرژی معرفی می کند، اما به بررسی خصومت ایران و آمریکا و چگونگی جلوگیری آمریکا از نقشآفرینی مطلوب ایران دربازارهای جهانی نپرداخته است. ب ) – دسته دوم مجموعه منابعی هستند که بیشتر بر امکانات و منابع داخلی نفت و گاز ایران تمرکز کرده اند. این دسته آثار بیشتر سعی کرده اند وضعیت صنعت نفت و گاز ایران و به خصوص مسائل مربوط به تولید و مصرف آن و همچنین سطح صادرات آن را مورد بررسی قرار دهند. این دسته آثار را می توان به صورت کتاب و مقاله و گزارشهای خبری، به زبانهای مختلف و در مجلات و سایتهای مختلف اینترنتی و غیر اینترنتی به صورت مکتوب یافت. ازجمله این آثار می توان به موارد زیر اشاره کرد. - مصطفی آذری و ایلناز ابراهیمی(آذری و ابراهیمی، 1386) در کتابی با عنوان چشم انداز انرژی در خاورمیانه و امنیت اقتصادی جمهوری اسلامی ایران به بررسی وضعیت انرژی در خاورمیانه و نیازهای روز افزون جهانی به آن پرداخته اند. در فصل هفتم کتاب تحت عنوان تحولات انرژی جهان و جمهوری اسلامی ایران بر این موضوع تاُکید می کنند که در بین کشورهای صاحب منابع انرژی در منطقه، ایران از موقعیت منحصر به فردی برخوردار است. نویسندهگان بیان می کنند که صنعت نفت و گاز ایران با چالشهایی همچون مصرف روز افزون داخلی، محدودیت آفرینیهای آمریکا و به خصوص نداشتن استرتژی مشخص در دیپلماسی انرژی مواجه است. نویسندگان این اثر نیز در بررسی چالشها، صرفاً به صورتی نکته وار به آنها پرداخته اند، به عنوان مثال خصومت بین ایران و آمریکا را بررسی نمی کنند و بیان نمی کنند که آمریکا چگونه از نقش آفرینی ایران در بازارهای جهانی ممانعت به عمل می آورد و یا وقتی که به مصرف داخلی روز افزون اشاره می شود به بررسی آن نمی پردازند. - سعید میرترابی (میرترابی، 1384) در کتابی با نام مسائل نفت ایران به این موضوع پرداخته است که ایران در رتبه بندی جهانی منابع نفت و گاز دارای مکان متوسطی است و همچنین در نقش آفرینی در بازار جهانی نیز دارای همین وضعیت است. وی با اشاره به رشد مصرف داخلی و محدودیتهای بین المللی ناشی از سیاستهای آمریکا برای ایران معتقد است رویکرد برون نگرانه در مصرف داخلی و قوانین بیع متقابل و همچنین ضعف در دیپلماسی خارجی از عمده چالشهای نقش آفرینی ایران در بازار جهانی انرژی هستند. وی معتقد است که ایران به جای تلاش برای تولید بیشتر باید سعی کند که با توجه به میادین مشترک با کشورهای همسایه به رتبه بهتری در ترانزیت انرژی نائل آید. نویسنده مذکور با تمرکز بر مسائل داخلی صنعت نفت و گاز ایران به فرصتهای موجود در بازارهای بین المللی همچون آسیای مرکزی و قفقاز و چالشهای بین المللی موجود بر سر راه ایران نپرداخته است. در واقع هرچند درچند جمله و به طور کاملاًمختصر به مشکل تراشی آمریکا توجه کرده است ولی در کل این چالش مهم جهانی را نادیده گرفته و به نوعی با تاکید بر داشتن رویکرد داخلی برای استفاده بهینه از منابع نفت و گاز از اهمیت سیاسی – امنیتی نقش آفرینی در تامین انرژی جهانی غافل است. - جان ایونس[4] (Evans, 1993) در کتابی تحت عنوان اوپک و بازار جهانی انرژی[5] اطلاعات مفصلی از تولید و مصرف جهانی و منطقهای نفت و گاز ارائه کرده است. نویسنده در این کتاب تحولات دهه 1980 را در عرصه انرژی مورد بررسی قرار داده است. در فصل سوم کتاب که به بررسی کشورهای عضو اوپک اختصاص یافته است به ایران به عنوان عضو برجسته سازمان اوپک توجه کرده و به خوبی تاثیر انقلاب و جنگ هشت ساله بر صنایع نفت و گاز ایران را مورد تجزیه تحلیل قرار داده است. نویسنده در این کتاب معتقد است این جنگ که بین دو عضو مؤثر اوپک (ایران و عراق) رخ داد، از سویی منجر به کاهش تولید و صادرات دو طرف شد، و از سوی دیگر به بی ثباتی موقت قیمت جهانی نفت نیز منجر گردید. این کتاب علیرغم آنکه اطلاعات نسبتاً جامعی از و ضعیت تولید، مصرف، قیمت و در کل تحولات حوزه انرژی در سطح بینالمللی، منطقه ای و کشوری ارائه کرده است، اَما به لحاظ زمانی بر تحولات دهه 1980 حوزه انرژی تمرکز دارد و دوره زمانی بعد از آن را در بر نمی گیرد. - در کتابی با عنوان مشکلات حمل و نقل دریایی و از طریق خطوط لوله نفت وگاز و چشمانداز آن[6] که توسط پویریر و زاکور[7](Poirier and Zaccour,1990) انتشار یافته به مسائل و مشکلات مربوط به خطوط انتقال نفت و گاز و حمل و نقل دریایی نفت و گاز پرداخته شده است. در فصل سوم این کتاب که به صورت مجموعه مقالات می باشد، مقاله ای در زمینه حمل و نقل دریای با تانکرهای نفتی آمده است. در این قسمت نویسنده به مشکلات ناشی از جنگ ایران و عراق و متوقف شدن حمل و نقل نفت و گاز از خلیج فارس پرداخته است. وی که چنین معضلاتی را از موانع موجود بر سر راه حمل و نقل دریای بر می شمرد، از این حادثه به عنوان عاملی برای برهم زدن تعادل بازار جهانی نفت و گاز یاد کرده است. در این اثر، در بخشهایی که به برسی چالشهای ترانزیت نفت و گاز از طریق خطوط لوله پرداخته از ایران هیچ بحثی به میان نیاورده است و تمرکز خود را بر انتقال نفت و گاز از کانادا به آمریکا و همچنین از شمال افریقا به بازارهای جهانی قرار داده است و صرفاً در بخشی که به بررسی مشکلات ناشی از ترانزیت از طریق تانکرها پرداخته است به ایران و مسائل و مشکلات ناشی از اتکاء این کشور به حمل و نقل از طریق تانکر توجه کرده است. در کل این اثر نیز به لحاظ زمانی به دوره زمانی قبل از دهه 1990 پرداخته و سالهای بعد از این دهه را در بر نمی گیرد. در مجموع هیچ کدام از آثاری که مورد مطالعه قرار گرفتند به صورت جامع به بررسی صنعت نفت و گاز جمهوری اسلامی ایران نپرداختهاند و هر یک صرفاً به بررسی بخشی کوچک از آن اکتفا کردهاند. علاوه براین مجموع منابعی که به مشکلات موجود بر سر راه جمهوری اسلامی ایران برای حضوری مطلوب در بازار جهانی نفت و گاز پرداختهاند، اگر چه به متغییر آمریکا اشاره کردهاند ولی هیچ کدام به بررسی جامع این متغییر و چگونگی ممانعت آن از حضور مطلوب ایران در بازار جهانی نپراداختهاند. نظرات موجود با توجه به مجموعه آثاری که مورد بررسی قرار گرفت می توان گفت از این آثار نظرات زیر در خصوص عوامل کاهش حضور ایران در بازار جهانی انرژی به دست می آید - قوانین داخلی جمهوری اسلامی ایران - تحریمهای آمریکا - ساختار کهنه و ناکارامد مدیریتی و سازمانی صنعت نفت و گاز - رشد بی رویه مصرف داخلی - نداشتن استراتژی مشخص در دیپلماسی انرژی - جنگ ایران و عراق - محدودیتهای سرمایه گذاری - افزایش حساسیتهای بینالمللی نسبت به برنامه هسته ای ایران - منازعات سیاسی داخلی - ریسک بالای انتقال انرژی از ایران - ناتوانی جمهوری اسلامی ایران از انجام تعهدات خود - سیاستهای روسیه در حوزه انرژی - فشارهای سیاسی امریکا هدف پژوهش آنچه که از بررسی آثار مطروحه بیش از هرچیز به ذهن می رسد این است که این آثار بیشتر به بررسی معلول پرداختهاند و به علت اصلی وضعیت موجود کم توجه بوده و یا به بیان نکتهوار مشکلات بسنده کرده و از واکاوی عمیق مسائل و مشکلات غافل بودهاند. از این رو، هدف پژوهش حاضر آن است که با توجه به فقدان تبیینی جامع در حوزه مورد نظر به بررسی همه جانبه موضوع در جهت درک واقعیاتی که مانع از توسعه صنایع نفت و گاز کشور می شوند، بپردازد. عوامل یا نظرات دخیل در حضور نامطلوب جمهوری اسلامی ایران در بازار جهانی انرژی باتوجه به ادبیات موجود در مسئله مورد پژوهش و فرض ارائه یک رابطه علی – معلولی در مورد عنوان پژوهش، می توان عوامل عمده دخیل در حضور نامطلوب جمهوری اسلامی ایران در بازار جهانی انرژی را به این صورت عنوان کرد . 1 ) قوانین داخلی جمهوری اسلامی ایران در خصوص سرمایه گذاری خارجی در کشور: کشورهای نفت خیز، از جمله ایران دارای خاطرات بسیار تلخی در خصوص چپاول منابع نفت خود توسط کشورهای قدرتمند جهان از جمله انگلستان، آمریکا، شوروی و فرانسه هستند. بعد از خوداگاهی در کشورهای نفت خیز و پی بردن به ارزش واقعی نفت و منابع نفتی، این کشورها در صدد کاهش تسلط کشورهای استعمارگر در صنایع نفتی خود برآمدند. این حرکت در ایران نیز با ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق عملی شد. در سالهای بعد از انقلاب نیز این خاطره تلخ در ذهن مردم ایران پابرجا ماند و منجر به تصویب قوانینی در راستای کوتاه کردن دست کشورهای قدرتمند از منابع نفت وگاز کشور شد، که از آن جمله می توان به قراردادهای بیع متقابل توجه کرد. آنچه مسلم است اینکه این قوانین داخلی، همچون ماده 81 قانون اساسی، در قیاس با قوانین بینالمللی موجود در این زمینه عایدات کمتری برای شرکتهای نفتی طرف قرارداد خواهد داشت که این امر باعث کم رغبتی این شرکتها برای سرمایه گذاری در ایران می شود و در نتیجه کشور در تأمین سرمایه و تکنولوژی لازم برای توسعه میادین نفت وگاز خود با مشکل مواجه میشود. 2 ) رشد بی رویه مصرف داخلی نفت و گاز در جمهوری اسلامی ایران: متوسط مصرف نفت وگاز در ایران از متوسط مصرف جهانی بسیار بالاتر است. مصرف داخلی ایران چیزی حدود نیمی از کل تولید نفت کشور را شامل میشود. رشد مصرف داخلی نفت در ایران حدود 5 درصد است که بسیار زیاد به نظر می رسد. علاوه بر این جمهوری اسلامی ایران تقریباً تمام گاز تولیدی خود را به بازار داخلی و چاههای نفت تزریق میکند. با درنظر گرفتن رشد اقتصادی این کشور، پیش بینی میشود که تقاضای داخلی نفت و گاز نیز افزایش داشته باشد و این امر باعث میشود که توان صادراتی آن نیز بیش از پیش کاهش یابد. 3 ) روابط خصومت آمیز آمریکا و ایران در سیاست بین الملل: از فردای وقوع انقلاب اسلامی ایران نوع تعاملات دو کشور ایران و آمریکا به سویی رفت که منجر به قطع روابط دیپلماتیک دو طرف شد. این دو کشور که در زمان حکوت پهلوی، همتایانی استراتژیک برای همدیگر بودند با شکل گیری جمهوری اسلامی در ایران به دشمنان شماره یک همدیگر تبدیل شدند. این وضعیت تخاصمی حاکم بر روابط دو کشور باعث شده هریک در طرح ریزیهای خود برای سیاست خارجی و سیاست بینالملل بخشی از برنامه های خود را به محدود کردن و ضربه زدن به منافع طرف مقابل اختصاص دهند. در چنین وضعیتی ایالات متحده آمریکا به عنوان تک ابر قدرت بعد از فروپاشی شوروی سابق، تلاش وافری نموده تا از نقشآفرینی ایران در در بازار جهانی انرژی جلوگیری کند و با تحریمها و کارشکنیهای مداوم از توسعه صنایع نفت و گاز آن به عنوان رکنهای اصلی اقتصاد کشور ممانعت به عمل آورده و از این طریق ایران را وادار به تغییر رفتار نماید. نظریهها بر اساس نظرات ارائه شده میتوان به نظریههای زیر دست یافت. در این بخش مفاهیم انتزاعی به هم ربط داده شده اند. 1 - قوانین نامناسب داخلی مانع از حضور مطلوب کشورها در اقتصاد جهانی میشود. 2 - مصرف بی رویه داخلی مانع از حضور مطلوب کشورها در اقتصاد جهانی میشود. 3 - رابطه خصومت آمیز با کشورهای بزرگ مانع از نقشآفرینی مطلوب قدرتهای کوچک در اقتصاد جهانی میشود. فرضیهها بر مبنای سه نظریه مورد نظر و با توجه به توضیحاتی که در مورد آنها داده شد، میتوان سه فرضیه در مورد علل حضور نامطلوب ایران در بازار جهانی انرژی ارائه کرد که در این بین دو فرضیه نخست را به عنوان فرضیه های جانشین رقیب در نظر میگیریم و فرضیه سوم را به عنوان فرضیه اصلی قلمداد میکنیم. باید توجه کرد که در این بخش دو مفهوم انضمامی را به هم ربط میدهیم و در واقع مفاهیم انتزاعی ارائه شده در بخش نظریه ها را به مفاهیم انضمامی تبدیل میکنیم: 1 ) قوانین داخلی جمهوری اسلامی ایران باعث شده است این کشور در بازار جهانی انرژی حضور نامطلوبی داشته باشد. 2 ) رشد بی رویه مصرف داخلی نفت و گاز درایران باعث شده است این کشور در بازار جهانی انرژی حضور نامطلوبی داشته باشد. فرضیه اصلی در پاسخ به سؤال اصلی پژوهش فرضیه اصلی ما این است: روابط خصومت آمیز بین آمریکا و ایران باعث شده است که جمهوری اسلامی ایران در بازار جهانی انرژی حضور نامطلوبی داشته باشد. تعریف عملی فرضیه پس از ذکر متغیرها و شاخصهای فرضیه اصلی به عملیاتی کردن فرضیه اصلی میپردازیم: هرچه روابط آمریکا با جمهوری اسلامی ایرانبدتر شده است - میزان حضور ایران دربازار جهانی انرژی نیز کاهش داشته است.
به دلیل وضعیتهای مختلف جغرافیای، فرهنگی، جمعیتی، سیاسی و اجتماعی ... کشورهای مختلف دارای اهداف مختلف بوده ومنافع خاص خود را پیگیری می کنند. از این رو به وجود آمدن اختلاف به خصوص در مواردی که دوکشور دارای مواضع متفاوتی در موردی خاص هستند امری طبیعی است که می تواند به خصومت و حتی درگیر بین دوطرف نیز منجر شود. اختلافات بین ایران و آمریکا نیز منجر به شکل گیر روابطی خصومت آمیز در طی سالهای بعد از 1980 شده است. شاخصهای خصومت بین دوکشور را میتوان چنین برشمرد: 1) تلاش برای براندازی حکومت جمهوری اسلامی ایران: ایالات متحده آمریکا پیرو سیاستهای ضد ایرانی خود بعد از دهه 1980 از راههای مختلفی همچون کمک و حمایت از گروه های ضد حکومتی و راه اندازی شبکه های سخن پراکنی تلاش کرده است که حکومت جمهوری اسلامی ایران را بی ثبات کند و براندازد. 2)- اتهام تروریسم و اقامه دعاوی در دادگاههای آمریکا علیه ایران: اتهام حمایت تروریسم توسط جمهوری اسلامی ایران به صورت مرتب توسط آمریکا به ایران زده شده است و این کشور با اصلاحاتی در قوانین داخلی خود، شرایط را برای طرح دعاوی در دادگاههای داخلی خود علیه جمهوری اسلامی ایران فراهم کرد. در این دعاوی جمهوری اسلامی ایران محکوم به پرداخت دهها میلیارد دلار شد. 3) استراتژی تحریم جمهوری اسلامی ایران: ایالات متحده آمریکا بعد از انقلاب اسلامی ایران سیاست تحریم جمهوری اسلامی ایران. این تحریمها با بلوکه کردن داراییهای ایران در آمریکا شروع شد و با تحریمهای که در دهه 1990 علیه ایران اعمال شد به اوج خود رسید. این تحریمها شرایط سنگینی را بر اقتصاد جمهوری اسلامی ایران تحمیل کرده است. منظور ازحضور نامطلوب ایران در بازار جهانی این است که کشور مزبور متناسب با امکانات و تواناییهای خود، نتوانسته آنطور که باید و شاید در تأمین انرژی جهانی نقش ایفا کند. این امر در ابعاد مختلف قابل تبیین است. شاخصها برای حضور نامطلوب ایران در بازار جهانی انرژی عبارتند از: 1) عدم سرمایه گذاری خارجی در صنایع نفت و گاز ایران: منظور از سرمایه گذاری خارجی در صنایع نفت و گاز این است که جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری در حال توسعه برای اکتشاف، بهره برداری و انتقال ذخایر نفت و گاز خود به بازارهای جهانی، به شدت نیازمند سرمایه گذاری خارجی است که در طول سالهای گذشته این کشور موفق به جذب نیازهای خود در این زمینه نشده است. 2) نقش آفرینی نامطلوب ایران در ترانزیت بینالمللی انرژی: منظور از نقش آفرینی ایران در ترانزیت بینالمللی انرژی این است که جمهوری اسلامی ایران با توجه به منابع غنی و موقعیت مناسب برای ایفای نقش مناسب در ترانزیت جهانی نفت و گاز، این کشور نتوانسته است از جایگاه مناسبی در این زمینه برخوردار شود.
روش آزمون فرضیهها درهر سه فرضیه این تحقیق سعی خواهد شد تا از روش اثباتی جهت سنجش و آزمون استفاده شود. در این پژوهش تلاش خواهد شد با توجه به شاخصهای مربوط به هر متغیر و سپس رده بندی آنها، رابطه همبستگی میان آنها نشان داده شود. داده های مختلف نیز با استفاده از منابعی همچون کتب، مقالات، نشریات، خبرنامهها و بولتنهای منتشره توسط سازمانهای مختلف دولتی و غیر دولتی در بعد بینالمللی و داخلی، جمع آوری خواهد شد. پیامدهای اثبات فرضیه در صورت اثبات فرضیه پژوهش درک دقیقی از: 1 - خصومت بین ایران و آمریکا . 2 - میزان تاَثیر گذاری این خصومتها در حضور ایران در بازار های جهانی نفت و گاز. 3 - نوع تعاملات کشورهای منبع و مقصد انرژی، آمریکا و همچنین ایران و این کشورها روشن خواهد شد. علاوه بر این زمینه برای سیاست گذاری درست در جهت رفع مشکلات موجود در این حوزه فراهم خواهد شد. نقطه تمرکز تمرکز پزوهش حاضر به لحاظ مکانی ایران و آمریکا خوهد بود و به لحاظ مو ضوعی نفت و گاز و فعالیتهای وابسته به آن بخصوص سرمایهگذاری و انتقال آنها را در نظر خواهد گرفت. همچنین به لحاظ زمانی تمرکز پژوهش حاظر بر سالهای 1990 الی 2008 خواهد بود . سازماندهی پژوهش در این پژوهش به منظور پاسخگویی به سوال تحقیق در قالب چهار بخش و هفت فصل سعی خواهد شد به بررسی مسئله بپردازد. بدین نحو که در بخش اول، فصل اول به بیان کلیاتی در خصوص صنعت نفت و گاز می پردازیم و وضعیت موجود این صنعت را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار خواهیم داد. در بخش دوم دو فرضیه فرعی پژوهش مورد واکاوی قرار خواهند گرفت از این رو این بخش حاوی دو فصل خواهد بود، ابتدا در قالب یک فصل موانع حقوقی و سرمایهگذاری خارجی را مورد بررسی قرار میدهیم و در فصل دیگری به بررسی مصرف نفت و گاز در ایران و نقش آنها در حضور نامطلوب ایران در بازار جهانی نفت و گاز خواهیم پرداخت. بخش سوم به روابط خصومتآمیز جمهوری اسلامی ایران و آمریکا و تأثیر آن بر حضور نامطلوب ایران در بازار جهانی نفت و گاز اختصاص یافته است. این بخش به سه فصل مجزا تقسیم میشود که در فصل اول بررسی مفهومی و چارچوب تئوریک خواهد آمد و در فصل بعد به بررسی روابط خصومتآمیز ایران و آمریکا می پردازیم و در نهایت در فصل آخر این بخش تأثیر روابط خصومتآمیز دو کشور را بر حضور نامطلوب ایران در باز جهانی نفت و گاز را مورد بررسی قرار خواهیم داد. بخش چهارم که بخش آخر پژوهش خواهد بود به نتیجهگیری و منابع و مأخذ اختصاص خواهد یافت.
1. Ariel Cohen and Owen Graham(2008) 2.The Proposed Iran – Pakistan – India Gas Pipeline; An Unacceptable Risk to Regional Security 3. Iran Energy Data, Statistics and Analysis - Oil, Gas, Electricity, Coal 4. John Evans 5. OPEC and the World Energy Market 6. Maritime and Pipeline Transportation of Oil and Gas: Problems and Outlook 7. A. Poirier and G.Zaccour |